مقاله

 

 

تاریخ انتشار :09.10.2016

"ترامپیزم" پاسخی جدید و موهوم به بحران لاعلاج سرمایه داری از موضع راست؟


از: سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
8 اکتبر 2016

مقدمه:

در جریان انتخابات ریاست جمهوری امریکا که مرحله مقدمایتش بیش از یکسال پیش اغاز گردید، دنیا شاهد یک پدیده جدید در سیاست امریکا بود که ابتدا جدی دیده نمی شد. این پدیده بصورت یک تاجر مهمل باف و سطحی و شومن که در رشته معاملات ملکی (شغلی کاملا انگلی) به بیلیونها ثروت دست پیدا کرده . او مدعی بود که جمهوریخواه است در حالیکه سالهای قبل در شوهایش بیشتر مواضع حزب دموکرات را داشت. از نمونه های طبقه انگلی بود که هم به دموکراتهای امریکا و هم جمهوریخواهان به موقعش کمک مالی کرده بود. زندگی دونالد ترامپ بواقع تابلوی سرمایه داری انگلی امریکا و ارتباطاش با حکومت بوده و هر قدر این آدم از سایه بیرون آمد و حرف زد ، بیشتر زشتیهای ذاتی شده طبقه امریکا را نشان جامعه داد.


همانطور که در مقالات متعدد در موضوع انتخابات امریکا نشان دادم(1)، قطبی شدن مبارزات انتخاباتی امریکا در بستر بن بست جهانی سرمایه داری ، عروج جنبشهای اعتراضی در امریکا، توانست پدیده هائی مثل "جنبش سندرز" یا "جنبش دونالد ترامپ" را در مقابل سیاستمداران پر سابقه در احزاب دموکرات و جمهوریخواه قرار دهد. این احزاب حاکم از زوایائی مورد ضربه جنبشهای بیرون حکومتی قرار گرفتند.


دونالد ترامپ به سرعت توانست رقبای "حمهوریخواه" خود را در دور اول رقابتها بیرون بیندازد. باعث شد که حزب جمهوریخواه دچار بحرانی بسیار غیر مترقبه شود.مبانی سیاسی حزب جمهوریخواه قبلا توسط حزب چائی(تی پارتی) زیر سوال رفته بود اما دونالد ترامپ موج بسیار وسیعتر اجتماعی ایجاد کرد.میلیونها میلیون از میان طبقه متوسط اکثرا سفید پوست منجمله کارگرهای سفید پوست به دونالد ترامپ رای دادند .حزب جمهوریخواه و نمایندگان "رسمیش" مثل بوش دچار شکست سختی شدند و به رغم سرمایه گذاریهای کلان به بیرون صحنه پرتاب شدند. هنوز حزب جمهوریخواه از سرگیجه دونالد ترامپ بیرون نیامده اما رهبرانش یکی یکی دارند به حامیان او می پیوندند هر چند کمپ "ترامپ هرگز" هنوز دارد بر علیه ترامپ زوزه می کشد!


در سوی حزب دموکرات ، وضعیت بهتر نبود! جنبش برنی سندرز وارد صحنه شد و نقدهائی عمیقتر به جناح مسلط کلینتون در این حزب انجام داد و خطری جدی شد بر علیه سیاستهای نئولیبرال این حزب.تا حدی که کلینتون و حزبش با ابزارهای متعدد قانونی و غیر قانونی بالاخره از "شر برنی" خلاص شدند و ناپیگیریهای مسلم برنی سندرز سرانجام در کنوانسیون حزب دموکرات، برنی سندرز را به زانو زدن در مقابل کلینتون کشاند!


میلیونها حامی جوان برنی بعد از این صحنه ها ، به کمپ "هرگز کلینتون" پیوستند و هنوز دچار سرگیجه مانده اند که چه کنند! برخیشان دنبال حزب بی بخار سبز رفته اند و برخی شان به سازماندهان اجتماعی مطالباتی پیوسته اند که احتمالا در اینده در سیاست نقش جدیدی ایفا خواهند کرد.


الان نزدیک به یکماه به انتخابات ریاست جمهوری امریکا مانده و دو چهره ترامپ و کلینتون در مقابل هم قرار گرفته اند.آمار نشان می دهد که این دوچهره به یک اندازه مورد تنفر مردم امریکا هستند و بالای 60 در صد مردم امریکا رسما اینها را شارلاتان می دانند! هیچ زمانی شاید مردم امریکا اینقدر نظر منفی در مورد نامزدهای نهائی انتخابات نداشته اند!

در این مقاله می خواهم مقداری از زاویه طراحی سیاسی و برنامه کلان "ترامیزم" بپردازم. هدفم اینست که نشان دهم به خلاف تبلیغات سطحی حزب دموکرات ، ترامپ و حامیان پشت پرده اش از زاویه سیاستهای کلان در حال تبدیل شدن به یک نظریه تمام و کمال هستند و تاثیرات استراتژیک مهمی در آینده امریکا و جهان خواهند گذاشت:

(1)شکست نئوکانیزم و نئولیبرالیزم در بستر بحران جهانی سرمایه:


الف: عرصه سیاست خارجی:

شکست سیاستهای بوش در خاورمیانه ، نطریه سیاسی جدیدی را به قدرت سیاسی امریکا هل داد که نامش "اوبامائیزم" بود.اوبامائیزم درون فضای نئولیبرال تلاش کرد طی 8 سال روی امواج اعتراضات مردم امریکا و جهان همچنان سیاستهای نئولیبرال را پیش ببرد.کلاپس نظامی امریکا متعاقب بحران سرمایه داری و عروج امواج بیکاری و خانه خرابی مردم در امریکا و توسعه امواج بحران به اروپا ، حکومتهای سرمایه داری را دچاز شوک بزرگی کرد و تقلاهای "اوبامائیزم" برای رتق و فتق امور و بحران بجائی نرسید.


نئوکانیزم جرج بوشی ماشین نظامی امریکا را مشخصا در خاورمیانه به زمین کشید و اوباما با عقب نشینی هایش بیشتر و بیشتر سیاستهای حکومتی امریکا را به حاشیه کشاند. خلاء ناشی از عقب نشینی امریکا در خاورمیانه را تلاش کردند با تزریق داعشیزم و قدرت بخشیدن به قطبهای عربستان-ترکیه و اسلام سنتی پر کنند اما نتیجه اش تشدید بحران، قدرت رسیدن قطب روسیه چین گردید.امروزه حکومت امریکا حتی در میان نوکران قدیمیش بی اعتبار است.دارد روزهای اخر امپراتوری انگلیس را بیاد می آورد!


ماشین سیاسی امریما در پی ماشین نظامی امریکا دچار فلج گردیده و قرارداد با رژیم اسلامی هم نتوانست راه چاره ای بشود.روسیه در اروپا همچنان دارد خود را تقویت می کند و با توسعه بحران در سوریه بلوک خود را محکم می کند.قدم به قدم فضا برای سیاتهای جهانی امریکا محدودتر می شود.


ب: عرضه سیاستهای داخلی در امریکا و کشورهای متروپل:

ریشه بحران داخلی کشورهای متروپل اینجاست که سرمایه چند دهه هست که در حال خروج از این کشورهاست. سودی ندارد اینها در کشورهای متروپل بمانند و متقبل نیروی کار گران قیمت بشوند. اینست که شغلهای میانی که طبقه متوسط را بازتولید می کرده در حد میلیونی ناپدید می شوند و سقوط حقوق مردم دامنه گسترش فقر و بیکاری را وسیعتر کرده.مارضایتی بالا رفته زیر ساخت اجتماعی در حال متلاشی شدنست. رابطه حکومت و مردم بیشتر در بحران قرار دارد و نبردهای طبقاتی به شکل جنگهای نژادی رو به توسعه است.


اوبامائیزم نتواتست پاسخ بحران درونی شده سرمایه داری باشد. شسیاستهای نئولیبرال کمپ اوباما و حزب دموکرات همچنان به خصوصی سازی و کوچکتر کردن دولت ادامه دادند تا از حزب جمهوریخواه عقب نمانند.لذا حمایتهای اجتماعی سقوط کرده و عامل درجه اول بحران اجتماعیست.مردم از حکومت خسته هستند.چه انها که دنبال جمهوریخوهان و رویای امریکائی می دویدند و چه حامیان دموکراتها.


اینست که عروج جنبشهای اعتراضی را داریم و این جنبشها قطبهای حاکم بر احزاب موجود را به زیر فشار بی سابقه کشانده اند.
اینها بستریست که ترامپیزم را بعنوان یک پاسخ پوپولیستی راست با مختصات نو به میدان کشانده. از این زوایه است که می شود ترامپیزم را امروز بهتر از یکسال پیش فرموله کرد و نشان داد که این مجموعه سیاستها بتدریج دارد نه فقط در امریکا بلکه در سایر کشورهای متروپل بسرعت جلو کشیده می شود

ج: ترامپیزم فرموله می شود:

در مراحل ابتدائی عروج ترامپ گرایشات حزب دموکرات و برخی "چپها" مدعی بودند که ترامپ "نئوفاسیست" "نژاد پرست" است و مخیله اش ایراد دارد.یک آدم مخبط است که بزودی می رود محو می شود! یک "پارازیت" کوتاه مدت است! حالا این ادعاها کمتر خریدار دارد.همه فهمیده اند که ترامپیزم حتی بعد از شکست از کلینتون عامل سیاستگذاریهای طبقه حاکمه خواهد ماند! چرا؟


چرا ترامپیزم دیگر از خود ترامپ فرارتر رفته و مشابه سیاستهایش در انگلستان به پیروزی رسد و دارد در فرانسه و المان تکرار می شود؟ ترامپیزم چه موجی است که گردانندگان سرمایه داری دارند انرا برای جلو کشیدن اماده می کنند؟ چه سودی دارد برای گردانندگان سرمایه داری جهانی شده؟


از دید من بعد از یکسال عروج ترامپ هر روز سیاستهای ترامپ دارد بیشتر و بهتر فرموله می شود.ابعاد داخلی و خارجی ، سمت گیریهای مشخص سیاسی و اقتصادیش مشخص می شود و ابراز می شود.حامیان جنبشهای مطالباتی و برابری طلب باید به دقت به این فرمولبندیها گوش فرا دهند و خود را برای مبارزه با این سیاستها اماده کنند. نمی شود به تکرار مهملات دموکراتها و تبلیغاتشان قانع شد.مضمون و ریشه ترامپیزم را باید شناخت.


از دید من وجوه مشخصه ترامپیزم عبارتست از:


الف: تقویت ناسیونالیزم و تاکیید بر اینکه امریکا زیادی در دنیا منتشر شده و خرج کرده حالا باید به درون پرداخت
ب: نظریه حمایت گرائی : اینکه انحصارات از امریکا فرار کردند و باید با سیاستهای دولتی انها را "تشویق" به برگشت به امریکا کرد.
ج: اینکه سیاستهای تا کنونی پذیرش مهاجر منجمله پذیرش حضور میلیونها مهجر غیر قانونی باید متوقف شود.مهاجرین عامل مهم تولید فقر و بیکاری در امریکا بوده اند


د: اینکه اسلام و جنبشهای اسلامی در خلاء ناشی از قدرت امریکا در منطقه خاورمیانه تبدیل به خطر جدی امنیتی برای امریکا شده اند و باید با تمهیدات امنیتی بهشان مهار زد


ه: اینکه سیاستهای توسعه مالیاتی اوباما عامل فرار سرمایه از امریکا شده.اینکه معادهدات بین المللی مثل نفتا و تی پی پی عامل تحریب اقتصاد امریکا بوده


و: اینکه تعهدات مالی با کشور چین عامل اولیه سقوط اقتصاد امریکا بوده و چین توانسته با تقلبهای مالی و بازی با قیمت ارز تهاجم وسیعی بر علیه اقتصاد امریکا ارائه دهد

ترامپ با تاکید و پذیرش شکستهای نظام امریکا مفصر را سیاستهای اوباما و حتی بوش می داند. او از میان طبقاتی از جامعه امریکا که ساتبقع یا در انتخابات شرکت نمی کردند یا سنتا دنبال دموکراتها می رفتند دارد سرباز گیری می کند.تلاشهای دائم مدیای حاکم بر علیه او تا کنون ناتوانسته موج ترامپیزم را متوقف کند.ترامپیزم بیشتر و بیشتر به جنبشهای مخالف حکومتی امریکا دست می یابد و از انها سرباز می گیرد.


روانشناسی ترامپیزم همانست که در زمانی هیتلریزم و سایر گرایشان ناسیونالیستی را به جلو کشید و تا اخرین لحظات هم مخالفین نتوانستند پتانسیلهای این روانشناسی را در سربازگیری از توده ها درک کنند. بله! هیتلر را هم جدی نگرفتند تا به حکومت رسید!

د: تناقضات ترامپیزم:

اولا: الان دوران هیتلر نیست! فضای آزادی بیان از سطح مدیای حاکم به سطح وسیعتر فضای الترناتیو اینترنتی توسعه یافته لذا انسان امروز را نمی شود توی فشارهای روانی به سمت حماقتهای دوران هیتلر کشاند! جامعه امریکا خصوصا این مدل فرهنگها را به سرعت دفع می کند.

دوما: اساس نظریه نئولیبرال که تکیه بر محدود کردن دولت و نقش آن در مدیریت اجتماعی است، بر کاهش مداوم مالیات از جامعه استوار است با ازاد گذاشتن دست انحصارات استوار است در تضاد است با سیاست مداخله گرائی ترامپیستی که می خواهد سرمایه را به امریکا برگرداند!


سرمایه دقیقا با ابزار سیاستهای نئولیبرال توانسته از کشور امریکا و کشورهای متروپل فرار کند. ترامپ نمی تواند در فضای نئولیبرال بماند و سرمایه را به امریکا برگرداند.هرگز سوداوری سرمایه نمی تواند در کشورهای متروپل تامین شود مگر یک تغییر بسیار کنترل شده در سطج جهانی انجام شود که با مبانی مدیرین نئولیبرال در تضاد است و بیشتر به الگوهای کینزی شباهت دارد.


سوما: جنبشهای اجتماعی طبقات متوسط و مردبگیران جامعه ممکنست در کوتاه مدت فریب ترامپیزم را بخورند اما با مواجهه با تناقضات سیاسی این سیاستها در عمل بسرعت پشت ترامپ را خالی خواهند کرد چرا که او ماهیتا دنبال حمایت طبقه بالای سرمایه داریست و بازیهای انتخاباتی بگذرد بیشتر سمتش مشخص می شود

چهار: در صحنه جهانی هم ترامپیزم دچار تناقضات شدید است.عقب نشینی نظامی امریکا تنها سلاح کنترل را از دست این حکومت و نظام می گیرد. ارتشی بسیار پر خرج در بستر ورشکستگی حکومتی در بستر شعار کاهش مالیاتها امکانپذیر نیست.رقابت روسیه و چین هر روز بیشتر امریکا را به حاشیه می کشاند و تضادهای حکومت امریکا با اروپا هم در حال گسترش است. ناسیونالیزم ترامیستی امریکا را بیشتر از "شرکای اروپائی" و ژاپنی و چینی بدور می کند و قبر نظام امریکا را عمیقتر می کند!

خلاصه کنم:

در این مقاله تلاشم این بود که نشان دهم ترامپیزم را باید جدی تر گرفت.سیاستهایش دارد بیشتر فرموله می شود و ظاهرا قرار است بعنوان یک الترناتیو در سیاست امریکا بکار گرفته شود.بخشی از طبقه حاکمه امریکا هم از زاویه پوپولیستی هم از زاویه شکستهای نظام، دارد راه حلی جدید را تجربه می کند که حتما تناقضات سرمایه داری را دوچندان خواهد کرد.


جنبشهای چپ و مطالباتی باید این گرایشات نو را عمیقتر بشناسند و برای مقابله با انها مردم را مجهز کنند.در این مسیر است که حمایتهای مردم و اعتماد مردم را می توانند بدست آورند.

منابع بیشتر:

(1)آرشیو مقالات در موضوع انتخابات ریاست جمهوری امریکا (سعید صالحی نیا)


(1)برنی سندرز در آستانه دو راهی سازش , نگاهی به وضعیت “رقابتهای انتخاباتی امریکا” در مرحله نهائی
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=59131

(2)تشدید بحران انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا بعنوان بخشی از تداوم بحران سرمایه داری
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۹۰۸-تشدید-بحران-انتخاباتی-ریاست-جمهوری-امریکا-بعنوان-بخشی-از-تداوم-
بحران-سرمایه-داری

(3)چرا جناح حاکم جمهوریخواه بر علیه دونالد ترامپ سنگر گرفته؟
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۹۰۱-چرا-جناح-حاکم-جمهوریخواه-بر-علیه-دونالد-ترامپ-سنگر-گرفته؟

(4)برنی سندرز، هیلاری کلینتون و دانلد ترامپ ، انتخابات امریکا تا همینجا و آینده
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۸۹۹-برنی-سندرز،-هیلاری-کلینتون-و-دانلد-ترامپ-،-انتخابات-امریکا-تا-همینجا-و-آینده

(5)مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری امریکا و رقابت خانم کلینتون با سندرز سر “مترقی بودن”!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۶/۸۹۱-مرحله-اول-انتخابات-ریاست-جمهوری-امریکا-و-رقابت-خانم-کلینتون-با-سندرز-سر-مترقی-بودن

(6)“خوش و بش “پوتین و دونالد ترامپ به چه معناست و سیاست خارجی حکومت امریکا به کدام سو می رود؟
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۶۷-خوش-و-بش-پوتین-و-دونالد-ترامپ-به-چه-معناست-و-سیاست-خارجی-حکومت-امریکا-به-کدام-سو-می-رود؟

(7)“سوسیال دموکراسی” به سیاست امریکا قدم می گذارد اما چاره نیست!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۴۱-سوسیال-دموکراسی-به-سیاست-امریکا-قدم-می-گذارد-اما-چاره-نیست

(8)دونالد ترامپ مظهر نئوریگانیزم همچنان به جلو می خزد!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۲۳-دونالد-ترامپ-مظهر-نئوریگانیزم-همچنان-به-جلو-می-خزد

(9)بروز پدیده هائی مثل دونالد ترامپ و برنی ساندرز در انتخابات رئیس جمهوری امریکا علامت چیست؟
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١۵/۸۱۳-بروز-پدیده-هائی-مثل-دونالد-ترامپ-و-برنی-ساندرز-در-انتخابات-رئیس-جمهوری-امریکا-علامت-چیست؟

(10)تشدید تلاشهای رهبری حزب جمهوریخواه در پائین کشیدن دونالد ترامپ! وقتی “حزب “بر علیه کاندید خودش کودتا می کند
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=58184

(11)دور آخر رقابتهای انتخاباتی امریکا و انداختن مردم در چاه "بد و بدتر"!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٦/933-دور-آخر-رقابتهای-انتخاباتی-امریکا-و-انداختن-مردم-در-چاه-بد-و-بدتر

(12)سوتی های محسن ابراهیمی در موضوع عروج ترامپ در امریکا
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=59644

(13)عاقبت رفرمیزم سندرز و دور آخر رقابت بین دو خط ارتجاعی در انتخابات امریکا
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٦/941-عاقبت-رفرمیزم-سندرز-و-دور-آخر-رقابت-بین-دو-خط-ارتجاعی-در-انتخابات-امریکا

(2)نئولیبرالیزم:
https://en.wikipedia.org/wiki/Neoliberalism
(3)نئوکانسرواتیزم
https://en.wikipedia.org/wiki/Neoliberalism
(4)ترامپیزم
https://tucker.liberty.me/trumpism-the-ideology/
http://www.politico.com/magazine/story/2016/08/why-trumpism-will-outlast-donald-trump-214166
http://www.nytimes.com/2016/04/17/opinion/campaign-stops/trumpism-and-clintonismare-the-future.html?_r=0
 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد