تاریخ انتشار :10.08.2015 باورهای مرگ آور !
اخیرا در مواردی باز مطرح شده که باورهای مردم را احترام
بگذاریم و یا اسلام خوب هم داریم . این هم البته نظر یا اعتقاد است
. با معتقد هم ( اعتقاد به هر چیز ) نمیشود بحث کرد . اعتقاد و
باور به هر پدیده ای که از ماده و درک
مادی انسان خارج است . هیچکسی نمیتواند براعتقاد ماوراء طبیعی
فرد دیگری خرده بگیرد . آنچه مبارزین ایرانی بدنبالش هستند وباید
باشند دموکراسی و یک حکومت جمهوری سکولار است که هرانسانی آزاد
باشد تخیل کند ، فکر کند ، افکارش را منتشر کند و فکر کردن و نوشتن
و گفتن مجازاتی نداشته باشد . همین
ولی من هم خرده میگیرم و میجنگم . منظورم جنگ با عوام نیست منظورم همان روشنفکری است که راه اعتقاد را هموار میکند تا خمینی سوار شود . به تجربه ثابت شده که اعتقادات وباورها پدیده های نوتری نیستند بلکه محصولات مشخص سیاسی و اجتماعی جنایتکارانه دارند . درجریان عمل مشخص اسلام خمینی و اسلام داعش و اسلام دموکراتیک و بقیه اسلامها را دیدم . صحبت از فقط شکل مار و یا اسم مار نیست صحبت از تاثیری مخرب و مادی است که در زندگی روزمره همه ما میگذارد .
در روزگارقدیم مادر بزرگ من هم به دنیای ماورالطبیعه باور داشت و برای حل مشکلی هم دست به دامان آخوندی زن یا جادوگری شد که مدعی رابطه با دنیای غیر مادی بود . جادوگر مربوطه کمی دعا یا وردهای نامفهوم میخواند و بعد مادر بزرگ را طبق قوانین الهی ( مثل قوانین قرآن ) لخت میکند و او را داخل صندوقی حبس میکند و قفلی به درب صندوق میزند و بعد تمام خانه را برای مادر بزرگ خالی میکند . مادر بزرگ بعدها که این داستان را تعریف میکرد فقط به همان جادوگر مربوطه فحش میداد و نه به اصل موضوع جادوگری ! و این مشکل اصلی امروز روشنفکر ما است . حتی خودش باور ندارد ولی تبلیغ میکند که اسلام خودش بد نیست بلکه اسلام خمینی بد است ! باور فرهنگی و دینی مادر بزرگ من به دنیای غیر مادی ماورالطبیعه منجر به خالی شدن خانه اش شد . ولی باورهای جمعی منجر به تخریب و خالی شدن مملکتی میشود . باورهای مذهبی در هرشکل و اندازه ای محصول و میوه مشخص مخرب دارند . به این داستان مادر بزرگ ، امروزه تقریبا همه میخندند ولی اشکال دیگر از همین جهل و خرافات را تبلیغ میکنند .
باورها یا اعتقادات غیرمادی اگرفقط جنبه سرگرمی یا آرامش دهنده برای عوام بی سواد و برای عده ای مثلا روشنفکر داشتند ، مشکلی نبود . ولی فقط این نیست . تجربه کردیم که باور به نشستن خمینی در ماه یعنی چه ؟ باور به راه رفتن مولانا روی آب پشت سر شمس ( منطق مرید و مراد ) یعنی چه ؟ قیمتش خون و رنج و اسیری و آوارگی و زندان است همیشه همین است. اولین قانون باور ، فراموش کردن سوال است ؟ یعنی اعتقاد داشتن بدون شک و شکاف و سوال ! کسانی که هنوز به همین رهبری مجاهدین باور دارند در همین دایره و پرگار چرخ میخورند . وقتی باور میکنی پس اعتماد داری . وقتی هم اعتماد داری راحترین کار یعنی سوال نکردن راجع به استراتژی و تاکتیک و تمام مسیر را انجام میدهی . سوالی نمیکنی حتی به اندازه یک ارزن....چون اعتماد داری ! اعتماد کرده ای چون باور داری...
من از تجربه مشخص عبور کردم . هم زندان خمینی و هم زندان اسلام دموکراتیک و انواع اسلامهای موجود را دیدم . من میدانم که فلسفه امام زمان دقیقا به دلیل سوال نکردن است چون امام زمان فقط به خدا باید پاسخ بدهد همان خدایی که کلا وجود ندارد ! از روزی که سوالات ذهنم رابه رسمییت شناختم فهمیدم دنیای غیرمادی یا ماورالطبیعه خارج از ماده ، فریبی بزرگ است که وقتی روشنفکران زمانه هم آن را تبلیغ میکنند تازه میشود به عمق فاجعه پی برد و اینکه چرا خمینی در ماه نشست ؟ عوام باور داشت و روشنفکر زمانه به این باور احمقانه کردیت داد تا جمیعا به خون بنشینیم !
پدیدههای غیرمادی یا ماورالطبیعه پدیدههایی هستند که به شکل علمی و طبیعی قابل توضیح نیستند . از دیرباز در فرهنگ عامه شکل گرفتند . شواهد علمی و دانشمندان امروزه پدیدههای ماورایی را پشتیبانی نکرده و آن را نمیپذیرند . این پدیدهها میتواند شامل باور به شعور مواد ، انرژیهای خاص مثبت و منفی، وجود روح، دیدن موجودات فضایی، اعتقاد به تعبیر خواب، طالعبینی، طلسم، تلهپاتی، استخاره، الهام، تقدیر و شانس، جن، موجود غیر ارگانیک، هومیوپاتی و هر چیز غیرمادی باشد.
من به مذهب درکل به عنوان بخشی از فرهنگ انسانی نگاه میکنم....همین جمله ساده را اگر 100 سال پیش میشنیدم تعجب نمیکردم . ولی امروز به جای تعجب وحشت میکنم . فرهنگ انسانی را در قوانین قرآن و عملکرد مشخص قصاص و حجاب و ارزش زن به اندازه بیضه چپ مرد و حدود 700 شاخه اسلام بهتر میشود دید ! سیستم یا نظام فئودالی و برده داری هم روزگاری بخشی از فرهنگ مسلط انسانی بود !
اگر فردی مدعی شود که «یک قوری را در فضای میان کهکشانها و کائنات را اداره میکند» علم نمیتواند عدم وجود قوری را اثبات کند . کسی که چنین ادعایی کرده باید آن را به شکل مادی اثبات کند و تا زمانی که به اثبات نرسیده گفتگو در مورد آن بیمعنی است و فقط به شکل ادعا /باور/عقیدهی فرد مدعی باقی میماند. باورهای مذهبی در جامعه و سیاست فقط جنبه تخریبی دارد و میوه اش خون انسان است . میان دانستن و باور داشتن تفاوتی مهم وجود دارد. اکثریت عوام هنوز باور دارند تا بدانند. برای روشنفکر موضوع سختر است برایش سخت است که روزی بفهمد باور یا اعتمادش اشتباه بوده است .
اسماعیل هوشیار 10.08.2015
________________________________________________________ توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد