مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 26.07.2016

بحران هویتی حاكمیت در تركیه ـ فصل دوم: تناقضات حاكمیت

عباس گویا



سكولاریسمِ كمالیسم هیچگاه نه توانست و نه میخواست از جامعه مذهب زدائی كند بلكه هدف بانقیاد در آوردن اسلام بمنظور مدرن كردن جامعه برای برقراری روابط سرمایه داری بود. ضمن اینكه جدائی دین از دولت اهمیت بسزای اجرائی در قطع دست مذهب در زندگی مردم دارد، اما سكولاریسم یك دستگاه فكری نیست. یك روابط تولیدی نیست. یك سیاست اجرائی محدود و تفسیرپذیر در جدائی دین از دولت است. سكولاریسم اگر چه اولین قدم در مسیر مذهب زدائی، اما مترادف با مذهب زدائی نیست. برای مذهب زدائی باید ریشه های روابط اجتماعی كه مذهب در آن نقش بازی میكند، از جمله سرمایه داری، را خشكاند. بسیاری از گروههای مذهبی خود را سكولار معرفی میكنند. بن علی، مبارك مخلوع سكولاریست بودند درحالیكه دمكراسی های كانادا و آمریكا نیمه سكولارند. سكولاریسم آتاتورك و رضا شاه با استبداد باجرا درآورده شد. اسلام در دستگاه حكومتی تركیه عثمانی، عجین شده در ساختار حكومتی خلیفه گری، سد راه مدرن شدن سرمایه داری در تركیه بود. "مذهب زدائی" كمالیسم در همینجا متوقف میشد. این را داشته باشید، حال به فضای سیاسی تركیه در دهه نود برگردیم.

فروپاشی بلوك شرق بدون شك زلزله ای بود كه دنیا را لرزاند. ضمن اینكه مبارزه طبقاتی با آن فروپاشی متوقف نشد اما چپ بورژوائی كه تحت عنوان كمونیسم فعالیت میكرد بسرعت محو شد. دهۀ نود برای سوسیالیستهای كارگری دهۀ فرموله كردن "تفاوت های ما" بود تا خود و جنبشی كه به آن تعلق داشتند را در مقابل آن چه كه فرو ریخته بود مصون كنند. در واقعیت امر اما چند ورژن "تفاوت های ما" از سوی چپ سوسیالیستی در سطحی جهانی منتشر شد؟ من بیش از یك مورد آن را سراغ ندارم. حال، خود را در تركیه تصور كنید. چپ جامعه هنوز از سركوبهای دهه هشتاد قد بلند نكرده، نه تنها كادرهای جدیدی تربیت داده نشده اند كه تقریبا تمام كادرهای جنبش كمونیستی سربه نیست شده اند. حتما معدودی در حال بازنگری گذشته خود هستند، نه صرفا درباره فعالیت سیاسی گذشته شان، كه در سطحی پایه ای تر باید خود را بعنوان سوسیالیست، بعنوان یك ماركسیست پس از فروپاشی شوروی تعریف كنند. تنها جریان نسبتا اجتماعی چپ و مدعی ماركسیسم ـ لنینیسم كه در دهه هشتاد در تركیه اعلام وجود كرد، پ ك ك است. سازمانی كه خود را رو به كردستان میداند و علیرغم خرده اختلافاتی با جمهوری اسلامی در آندهه، در سالهای نود میلادی مشغول لاسیدن با جمهوری اسلامی برای دریافت اسلحه و امكانات مالی و لجستیكی است. جریانی كه خود در حال بایگانی كردن "ماركسیسم ـ لنینیسم" است. طی همین یكدهه، اوایل هشتاد تا اوایل نود، اسلامیون تقریبا بدون رقیب، با حمایت مالی دولتی در نقش اپوزیسیون علنی دولت فعالیتهای گسترده ای كرده اند. مدارس مذهبی براه انداخته اند، كادر تربیت كرده اند، در دانشگاهها نفوذ پیدا كرده اند، با جمهوری اسلامی رابطه دارند، چراغ سبز غرب بدرقه راهشان است و حتی جریانات حاشیه ای چپ تركیه نیز آنها را جزئی از جبهه "ضد امپریالیسم" ارزیابی كرده و حمایت میكنند. بعبارت دیگر، ابر و باد و مه و خورشید و فلك در خدمت اسلامیون بصف شده اند. این فضای سیاسی اوایل دهه نود در تركیه بود. فضائی كه اسلامیون بغنیمت شمرده، تمام سوابق و تجربه نسبتا طولانی فعالیتهای علنی و حزبی در تركیه را بكار بردند تا از این نمد برای خود كلاهی بدوزند. فتح الله گولن در كنار این فعالیت متشكل، جنبش "خدمت" را براه انداخته و نفوذی روی بخشی از سرمایه داران و روشنفكران مذهبی پیدا كرده است. نفوذی كه آنرا در خدمت حزب رفاه و در ادامه حزب عدالت و توسعه بكار میبرد. مجموعه بالا حزب رفاه را در انتخابات شهرداریها به یك موفقیت چشمگیر رساند.

تناقض كمالیسم


كمالیسم كجا بود؟ كمالیسم یك تعداد كادر بالای ارتش بود بعلاوه حزب جمهوریخواه خلق. با فروپاشی شوروی نفس وجودی ناتو زیر سوال رفته بود. در نتیجه نقش ارتش تركیه هم به همان نسبت در ساختار حكومتی در هالۀ ابهام بود. بجز نقش كلاسیك ارتش در سركوب، این نهاد قهریه قرار بود حافظ كدام خط قرمز باشد؟ شوروی وجود خارجی نداشت. اسلامیها را هم كه خودشان آزاد گذاشته بودند. این پارادوكسی بود كه كمالیستها با آن مواجه شدند. از یكسو اسلامیها را در تقابل با چپ علم كردند، به وزنه غیر قابل انكاری در سیاست تبدیلشان كردند و همزمان خواهان دفاع از هویت سیاسی كمالیست شان در جدائی دین از دولت بودند. سه قانون اساسی از دهه ١٩٢٠ تا دهه ١٩٨٠ نوشته شده بود. در هر سه اینها جدائی دین از دولت یك ركن ثابت بود. پس دهه نود به دهۀ كشمكشی تبدیل شد كه نتیجۀ این پارادوكس حكمرانان تركیه بود. كشمكشی كه هیچ راه در روئی نداشت. خودشان حزب رفاه را بسمت دستیابی به قدرت سیاسی هل دادند اما بمحض اینكه این حزب قدرت را بدست گرفت، آنرا حذف كردند. در فردای انحلال حزب رفاه، همان رهبران و كادرهای حزب رفاه، حزب فضیلت را بنیاد گذاشتند. ارتش و حزب جمهوریخواه هم فقط نظاره گر بودند. حزب فضیلت اینبار بیش از حزب رفاه نماینده به مجلس فرستاد. آنرا نیز ناقض قانون اساسی برشمرده، منحل كردند. یكماه بعد از انحلال حزب فضیلت، همان چهره ها و همان نمایندگان اسلامی حزب عدالت و توسعه را بنیاد گذاشتند! كمالیسم در پارادوكس خود ساخته گیر كرده بود. تنها تفاوتی كه بین پیدایش و انحلال چند حزب اسلامی پیش آمد، كاركشتگی و نفوذ بیشتر اسلامیون شد. نه تنها قوانین بازی حكمرانان را بخوبی آموختند كه هر بار با گسترده تر كردن دامنه حامیانشان، حوزه مانور ارتشیان را محدود تر كرده، آنها را در تناقض خود ساخته خرد كردند. حزب عدالت و توسعه برای مصون كردن خود از انحلال، به سكولاریسم قسم خورد، بخشی از سرمایه را پشت خود بخط كرد و قول پیوستن به اروپای واحد را داد. نهایتا كمالیسم چاره ای نداشت بجز اینكه كوتاه بیاید.

اسلامیها دست بالا را در سیاست گرفتند و ارتش با كادرهایش قصد داشت نقش سوپاپ اطمینان كمالیسم را بازی كند. در عكس العمل به این متد مكانیكی، اسلامیها پاتك زدند، به حذف فیزیكی كادرهای ارتشی پرداختند. سناریوهایی سرهم بندی كردند یا بواقع فعالیتهائی برای حذف اسلامیون در ارتش براه افتاد. مدعی شدند سكولاریستها، كه شامل تعدادی مقامات بلند پایه ارتش، خبرنگاران و نماینده های مجلس میشد، در یك سازمان مخفی بنام "ارگن كن" متشكل و قصد كودتا داشتند. این دادگاه كه ٢٧۵ متهم داشت به یك دادگاه ماراتون مك كارتیستی علیه سكولاریستها تبدیل شد و از ٢٠٠٨ تا امسال ادامه پیدا كرد. بخش قابل ملاحظه ای از كمالیستها را حذف كردند. لازم به یادآوریست كه گولن از نفوذ در دم و دستگاه دولتی یك فلسفه مكانیكی ساخته بود. در ویدئویی كه در ١٩٩٩ از او منتشر شد، و منجر به خود ـ تبعیدی اش به أمریكا شد، به هوادارانش توصیه كرده بود كه راه بدست گرفتن قدرت دولتی، نفوذ به نهادهای دولتی و ارتش است. توصیه ای كه سالها با "تقیه" هوادارنش به اجرا در آمده بود. قاضیان و بوروكراتهای گولن برای حذف سكولارها وارد عمل شدند. در دادگاهی مشابه با "ارگن كن"، ٣٦۵ نفر دیگر از كادرهای كمالیست را به اتهام "براه انداختن یك سازمان مخفی سكولاریستی بقصد كودتا علیه دولت اردوغان" از دم و دستگاه حذف كردند. این محاكمات اخیر به دادگاههای "چكش" ملقب شد.

تناقض دولت اردوغان


در بالا تناقض پایه ای كمالیسم كه یك پای بحران هویتی حاكمیت در تركیه بود پرداختم. حال باید به تناقض حزب حاكم اسلامی ا ك پ در تركیه دقیق شد. این حزب تا مقطع بهار عربی حزبی بود كه در ظاهر امر قصد مدارا داشت. با وعده عدم تنش با همسایگان تركیه به قدرت رسید و این را در عمل پیاده كرد. الگوی "اسلام میانه رو غربی" شده بود. از زمان بقدرت رسیدن تا ماه مه ٢٠١٠ كه ناوگان كوچك كمك رسانیش به غزه مورد حمله اسرائیل قرار گرفت، روابط حسنه ای با دولت اسرائیل داشت. ظاهرا كج دار و مریز در حال مذاكره با اروپای واحد بود. با پ ك ك آتش بس كرده بود. تناقضِ درخود حكومت اسلامی اردوغان اما هر از چندگاهی بروز پیدا میكرد و كل حاكمیت در تركیه را برآشفته میكرد. در عرصه سیاستهای اقتصادی، حزب آ ك پ نشان داده بود كه زبرداستانه پیرو سیاستهای دست راستی حاكم بر دنیاست. اما به مسائل اجتماعی كه میرسید دم خروس اسلامیش بیرون میزد. دو موضوع، كه هر دو به حقوق زنان مربوط میشوند، باعث تیرگی مذاكرات با اروپای واحد شد. اولی، مسئله قانونی كردن حجاب در مراكز دولتی و مدارس بود. این مسئله همواره از روز اول ریاست جمهوری عبدالله گل (یعنی هنگامیكه اردوغان بدلیل ممنوعیت فعالیت سیاسی هنوز مقامی دولتی نداشت) تا هنگامیكه كمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا آنرا نقض حق زن ارزیابی كرد مورد مناقشه دم و دستگاه حاكمه شد. حزب آ ك پ بواقع ثابت كرد كه اگر كسی قصد آزمایش "میانه روی" اسلامیون را داشته باشد باید مسئله حجاب را روی میزشان بگذارد. تحمیل حجاب برای اینها چنان هویتی بود كه عضویت در اروپای واحد را بخطر انداختند. دومین مسئله كه باز هم با اعتراض اروپای واحد روبرو شد، جنائی كردن زنا بود. اسلامیون در هر قالبی بروند هویت ضد زنشان هویداست. از دیگر مسائل اجتماعی كه غیر مستقیم به اقتصاد مربوط میشد و آ ك پ از آنها كوتاه نمیامد، محدود كردن فروش مشروبات و تلاش برای ایجاد دادگاههای شریعه بود. این كشمكشها در تمام دوران "اسلام معتدل" حزب آ ك پ در جریان بود اما از آنجا كه رونق اقتصادی حرف اول را میزد و مذاكرات با اروپای واحد هنوز ادامه داشت، هیئت حاكمه تركیه، ضمن انتقاد، حاضر بود با حزب عدالت و توسعه مدارا كرده و به سازشهائی با آن برسد. مثلا قانونی تصویب كردند كه موسسات آموزشی حق نداشتند "لباس مدرن" را ممنوع كنند! این عبارت مبهم باعث شد كه برخی از موسسات حجاب را "مدرن" و برخی آنرا "غیر مدرن" تشخیص دهند. فروش مشروبات الكلی، دائر كردن كازینو و كلوب های رقص در شعاع "اكس" متری از مساجد ممنوع شد و ...

اما آنچه كه نهایتا فیل آ ك پ را به یاد سلطان صاحب عثمان انداخت بهار عربی در امتزاج با نقش حاشیه ای آمریكا در آنها بود. با بقدرت رسیدن اخوان المسلمین در مصر، اردوغان خود را سلطان صاحبقران خاورمیانه تصور كرد و بنای كاخ هزار اتاقه اش را ریخت. ارزیابی آ ك پ اینبود كه با افت نفوذ آمریكا (كه فی البداهه در انقلابات خاورمیانه در صندلی عقب نشسته بود و در ادامه از عراق عقب نشینی كرد) فرصتی برای تبدیل تركیه به قدرت منطقه ای ایجاد میشود. اخوان المسلمینی كه بزرگترین شبكه تشكیلاتی اپوزیسیون اسلامی در كشورهای عربی را داشت، متحد تركیه محسوب میشود. با اتحاد دو دولت مصر و تركیه، تصور میشد كه هیچ چیز نمیتوانست مانع تبدیل تركیه به "امپراطوری نئو عثمانی" در منطقه شود. به تصور آ ك پ، اخوان السلمین قدرت را در سوریه نیز بدست خواهد گرفت. خب همه از بخت بد آ ك پ مطلع هستیم. دولت مرسی سرنگون شد. اما تا این مقطع آ ك پ رابطه خصومت آمیزی با سوریه برقرار كرده بود و كشورش میزبان القاعده ایهای ضد اسد و "شورای ملی سوریه" شده بود. اردوغان تا حد كمشكش نظامی با سوریه جلو رفت. در ادامه، رابطه تركیه با عراق، بعلت پناه دادن به طارق ال هاشمی و همچنین رابطه تجاری با كردستان عراق (و در این اواخر با حملات نظامی) به تنش كشیده شد. با جمهوری اسلامی هم بر سر سوریه و سپس یمن و بسیاری دیگر به رقابت و شاخ و شانه كشیدن افتاد. سقوط دادن هواپیمای روسی در سال گذشته آخرین تیری بود كه تركیه به پای خود زد. باینترتیب از سیاست تنش زدائی كامل با همسایگان به تنش كامل با همسایگان رسید. ٢٠١١ مقطعی شد كه آ ك پ تصور میكرد میتواند خلا سیاسی هویت حاكمیت در تركیه را پر كند. اما تیرش كاملا به خطا رفت.

در ٢٠١٣ و ١٤ حزب آ ك پ هر چه بیشتر به موضع تدافعی افتاد طوریكه تنها راه گریز از آنها را در تعرض كور یافت. اولین مصاف اردوغان در اینمدت خیزش عمومی در مقابل اسلامیزه كردن تركیه بود كه در اعتراضات پارك گزی بنمایش درآمد. حزب تازه تاسیس پوپولیستی چپ دمكراتیك خلق ها با اعتراضات پارك گزی توانست پایه های خود را محكم تر كند و در انتخابات ٢٠١٤ مانعی برای اكثریت مطلق پیدا كردن آ ك پ شود. در انتهای سال دو هزار و سیزده اسناد دزدی همسر و پسر اردوغان در افتضاح مالی ای كه بزرگترین دزدی تاریخ تركیه لقب گرفته بود رو شد. رابطه اردوغان و گولن به این علت خصمانه شد. گولن پنسیلوانیا نشین برای اردوغان نقش نیابت آمریكا را پیدا كرد. آیا آمریكا عامل افشای آن اسناد بود؟ بعید نیست كه آمریكا بعلت نارضایتی از عملكردهای اخیر اردوغان خواسته باشد با یك تیر به دو نشان بزند: فشاری بر هر دو دولت جمهوری اسلامی و اردوغان وارد كند. در هر صورت، اسناد دزدی همسر و پسر اردوغان به همان سرعتی كه افشا شدند، ناپدید شدند!

آخرین كارت آ ك پ برای ایجاد یك اتحاد درون طبقه ای چنگ زدن به ناسیونالیسم تركی از طریق حملات وحشیانه به ساكنین كردستان تركیه بود. اردوغان در اینجا دست به توبره ای برد كه كمالیسم فراهم كرده بود: ناسیونالیسم تركی. باید بخاطر داشت كه دستگاه فكری ای كه كمالیسم بر آن استوار شد، ناسیونالیسم تركی بود. همین ناسیونالیسم است كه نسل كشی ارامنه را انكار میكند. وقتی دولت سوئد یا آلمان نسل كشی ارامنه را محكوم میكنند، مخاطبشان اسلام سیاسی نیست، ناسیونالیسم ترك است. غرض اینكه اردوغان تا پیش از كودتای ناكام اخیر نمیتوانست تنها با اتكا به هویت اسلامی اش، جای پایش را محكم كند، ناگزیر بود پرچمدار ناسیونالیسم ترك نیز بشود.

موقعیت دولت تركیه بلافصاله قبل از كودتا


اول، تهاجم وحشیانه به مناطق كردنشین. از آنجا كه مسئله كردستان راه حل نظامی ندارد تهاجم نظامی به ساكنین كردستان موقعیت حكومت مركزی را در میانمدت تضعیف میكند. دوم، حضور سه میلیون پناهنده سوری كه با وجود گروگانگیری از آنها برای تحمیل دولت اسلامی اردوغان به اروپای واحد با دهن كجی مركل در قامت برسمیت شناسی نسل كشی ارامنه مواجه شد. سوم، حمایت اردوغان از داعش، حماس و النصره و ریسك میزبان شدن آنها در تركیه. چهارم، اقتصاد حداقل راكد شده و رو به بحرانی ناشی از بی ثباتی سیاسی همراه با شیوع فقر و بیكاری شدید. پنجم، نارضایتی آمریكا و ناتو، یعنی حامیان ٧٠ ساله تركیه. ششم، سلطان بازی اردوغان كه تنها به تنشها و رقابتهای منطقه ای علیه تركیه میافزاید. هفتم، خصومت و تنش با همسایگان تركیه (ایران، عراق، سوریه و روسیه). هشتم، اختلاف خانوادگی آ ك پ با فتح الله گولن كه بقول اردوغان دولتی موازی در تركیه درست كرده بود. نهم، نارضایتی كمالیست های متشكل در حزب جمهوریخواه خلق و نارضایتی بخش قابل توجهی از مردم كه خواهان حفظ و تداوم سكولاریسم هستند. دهم، كشمكشهای روزمره مزدبگیران با دولت. این موقعیت متزلزل حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان، در تمام ابعاد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، بلافاصله پیش از كودتای اخیر بود. اردوغان عملا منزوی و دولت تركیه موقعیت بسیار شكننده ای پیدا كرده بود.

آخرین تحركات اردوغان پیش از كودتای نافرجام استفاده از كارت دوستی پوتین و نتانیاهو بود كه ظاهرا تلاشی برای خروج محدود از انزوا و كاهش فشار آمریكا روی خود بود. اما برای نرمالیزه كردن رابطه اش با روسیه مجبور شد قول تغییراتی در سیاستهای رو به سوریه اش بدهد. در عكس العمل به این رویكرد اردوغان، داعش برای آ ك پ خط و نشان كشید. داعشی كه فی الحال متحمل عقب نشینهائی در فلوچه عراق و مناطق نفت خیز سوریه شده بود، با كشتار ٤۵ نفر در فرودگاه آتاتورك استانبول به یار دیرینه اش، آقای اردوغان پیام داد كه باید مراقب مواضعش باشد، هشدار داد كه داعش توان ویران كردن ته ماندۀ ثبات دولت اردوغان را دارد.

این موقعیت شكننده دولت تركیه بود. بحران سازی های جعلی و توطئه های ممتد دولت اردوغان (و توطئه های ناكام ارتشیان كمالیست علیه دولت اردوغان) را به آن اضافه كنید و همه اینها را در كنار پاكسازیهای ارتش از كمالیستها قرار دهید. هنوز ساعاتی از انتشار خبر كودتای ناكام نگذشته بود كه تردید به واقعی بودن كودتا اوج گرفت. اردوغان كودتای ناكام را "هدیه خدا دادی" خواند. نیاز حیاتی او به چنین "هدیه خدادادی" ـ دركنار سوالات جدی درباره اجرای عجیب غریب كودتای نظامی ـ بسیاری از ناظران را به این نتیجه رساند كه كودتای ناكام دسیسه خودساخته اردوغان برای رفع بحرانهای متعدد دولت تركیه بود. صرفنظر از اینكه چنین ادعایی صحت داشته باشد یا خیر، بنظر من سوال اساسی اینست كه آلترناتیو اردوغان برای حكومت كردن چیست؟ حزب عدالت و توسعه چه چشم اندازی برای حكومت كردن دارد؟ آیا افسانه "اسلام میانه رو" پیش از این كودتا به خاك سپرده نشده بود؟ حزب عدالت و توسعه با چه سریشی، یا دقیقتر، با چه هویتی میتواند بحران حاكمیت در تركیه را خاتمه بدهد؟

تركیه قرار بود با خط "اسلام سكولار" ـ برخلاف مدل اسلام سیاسی جمهوری اسلامی و حكومت مذهبی عربستان ـ مدعی هژمونی در خاورمیانه شود. اما اولا بار دیگر ثابت شد كه اسلام خوش خیم وجود خارجی ندارد. اسلام سكولار نقض غرض است. ثانیا، معلوم شد كه بدون عنصر ناسیونالیسم تركی ـ گاه مقدم بر اسلام ــ نمیتوان بورژوازی تركیه را پشت سر خود آورد. ثالثا، نمیتوان با یك دستگاه فكری ناهمگون ـ۵٠ در صد ناسیونالیسم تركی و ۵٠ درصد اسلام سیاسی ـ به یك اتوریته قابل اتكا تبدیل شد. میتوان متحدین كوتاه مدت پیدا كرد اما نمیتوان با چنین ملغمه ای سرمایه داری مدرن را سازمان داد. بمحض اینكه چربی اسلامی اش را بیشتر میكند دربهای اروپا بسته میشود، بورژوای محلی ترش میكند و البته توده مردم را در مقابل خود میابد. بعبارت دیگر، یك كشمكش صرفا اسلامی و غیر ضروری را در جامعه بوجود میاورد كه ثبات حكومتی را به زیر سوال میبرد. از سوی دیگر صندلی ناسیونالیسم در تركیه دهه هاست كه پر شده است. در تركیه ناسیونالیسم و سكولاریسم در كمالیسم به یكدیگر جوش خورده اند. این سوال اما همچنان بالای سر دولت تركیه چرخ میزند: حزب عدالت و توسعه به چه سمتی قدم برمیدارد؟ آلترناتیوهای زیادی وجود ندارد. دولت اردوغان یا ناچار خواهد شد برای برقراری جمهوری اسلامی تركیه قدم بردارد، كه در اینصورت تركیه را به ورطه یك جنگ داخلی چند جبهه ای خواهد كشاند یا باید فتیله اسلام را پائین بكشد و با هر درجه تخفیفی به كمالیسم آویزان شود. چنین چرخشی نقض غرض فلسفه وجودی آ ك پ است.

اینكه راه حل كمپ سرمایه برای برون رفت از بحران هویتی حاكمیت در تركیه چه میتواند باشد، معضل ما نیست. نهایتا آنچه در روبروی ما قرار دارد، وجود یك دولت متزلزل، بحران زده و مستاصل است كه با لشگری از اسلامیون در خیابانها رژه میرود و دست به هر توحشی برای خلاصی از بحرانهای گربانگیرش میزند. دولتی كه دستپخت كمپ سرمایه است. اینكه حاكمیت اسلام سیاسی در تركیه شدنی است یا خیر، مسئله ما نیست. اما میدانیم كه با برقراری باتلاق اسلامی جدیدی در خاورمیانه، توحش جاری و حاكم بر جهان، نه تنها در خاورمیانه كه در سطح جهان، ابعاد بسیار گسترده تر و خطرناك تری خواهد یافت، دود آن خواه و ناخواه به چشم همه ما خواهد رفت. گزینه نامحتمل دیگر كمپ سرمایه، ابقا ناسیونالیسم تركی است. سهم مزد بگیر از هر دو گزینه فوق، سركوب در قالب جنگ داخلی، جنگ منطقه ای میان دولتها و كودتا(های) دیگری است. پروسه ای كه از مدتها پیش آغاز و پس از كودتای ناكام اخیر شدت یافته است.

سوال برای ما اینست كه با توجه به داده های امروز راه حل سوسیالیستی چه میتواند باشد؟

 

http://www.azadi-b.com/G/2016/07/post_45.html

بخش اول

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد