مقاله

 

 

تاریخ انتشار :21.08.2016




نگاهی به برنامه حزب توده ایران؛ مصوب کنگره 6 سال 1391، از دیدگاه کمونیزم کارگری(بخش اول)

سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
20 اگوست 2016

مقدمه:

نقد و بررسی برنامه سیاسی احزاب ایرانی ، کمک موثری است برای رشد حق انتخاب جامعه. من اینکار را مدتهاست آغاز کردم (1و2)هم در مورد احزاب کمونیست هم سایر گرایشات مثل بهائیت یا گروه مطالعاتی تروتسکیستی احیای مارکسیزم انقلابی، فرقه مجاهد و ..همینطور فعالین مستقلی که بنوعی گرایشی در سیاست را نمایندگی می کنند.


طبیعتا در همین مسیر ، لازم است تا به حزب توده ایران هم نگاهی بیندازم. این حزب از با سابقه ترین گرایشات سیاسی به اصطلاح اپوزسیونی ایرانی است که در ابتدای دوران پهلوی دوم ، بخشی از بورژوازی و خره بورژوازی نوپای ایسران را تجت لوای چپ و کمونیزم نمایندگی کرده و هم اکنون نیز در تارو پود فرهنگ سیاسی طبقات میانه جامعه ایران و بخش راست جنبش کارگری نفوذ دارد.


حزب توده ایران در طی 70 سال فعالیت سیاسی خود فراز و نشیبهای زیادی داشته که از دید من تابع معادله مبارزه طبقاتی است که طبقه نوپای بورژوازی و خرده بورژوازی شهری ، دچارش بوده. فشار حکومت دیکتاتوری وپهلوی که خودش هم در دوران گذار نظام ماقبل سرمایه داری به سرمایه داری بارها پوست انداخت و لذا درگیریهائی با این طبقه متوسط شهری داشته ، وضعیت گذار فرهنگ ایرانی و ماندگاری فرهنگ مذهبی و اسلام زده ،عروچ نظام امپریالیستی امریکا و دوران جنگ سرد بین بلوک شرق و بلوک غرب ، همه در تحولاتی که توده ایزم طی کرده موثر بوده اند.


از سوی دیگر توده ایزم را باید در کانتکس لنینیزم جهان سومی (4) بررسی کرد که بواقع با پرچم "مارکسیزم لنینیزم" همواره خواستهای طبقات میانی جامعه ایران را نمایندگی کرده و بدنبال نوعی رفرم درون وصعیت موجود ، زد و بند و بازی با جنگ درون حاکمیتها دنبال سهم خواهی بوده و هست.


تئوری لنینیزم جهان سومی نظریه ای را ساخته که طبق آن "بخشی از حاکمیت های جهان سومی با امپریالیزم در تضاد است و "چبهه متحد ضد امپریالیستی" در کنار "بورژوازی مترقی ملی" قرار است راه "عدالت اجتماعی" را که اسمش را "رشد غیر سرمایه داری؟" نامیده بودند ، باز کند!


توده ایزم در دوران جنگ سرد و زیر سایه شوروی و بلوک شرق ، دوران برو بیائی داشت تا اینکه این بلوک فروریخت و توده ایزم مجبور شد خود را باز تعریف کند. از سوئی شکست انقلاب 57 و کارنامه ننگین توده ایزم دوران خمینی بر دوشش سنگینی دارد و از سوئی کعبه آمالش فروریخته و مجبور است کعبه های خیالی دیگری را در ذهنش بسازد.


از سوئی ماهیتش اجازه نمی دهد که مواضع ننگین خود را در دوران خمینی و بعد آن حتی امروز در زیر سایه حانیان اسلامی حاکم بر ایران توجیه شرعی کند و از سوئی نمی تواند یک برنامه و پلاتفرم حتی در مقیاس چپ بلوک شرقی ارائه دهد.


توده ایزم امروز بطور واقعی به شیر بی یال و اشکمی تبدیل شده که هنوز با یدک کشیدن "ایدئولوژی مارکسیزم لنینیزم" تنها می تواند یک پلاتفرم سوسیال دموکراتیک جهان سومی از خود برون دهد. پلاتفرمی که همچنان در رویای اتحاد با بخشهائی از حاکمیت اسلامی ایران است!
هدف این سری از مقالات اینست که با استفاده از سند کنگره 6 این حزب (3) ، که برنامه اخیر ش را در سال 1391 تصویب کرده ، روشن کنم که وضعیت این گرایش رنگ باخته چگونه است و امیدوارم کمکی باشد برای همه مبارزان راه آزادی و خصوصا فعالین جنبش کارگری و کمونیستی که بتوانند در مبارزات سیاسی و فکری خود این نظریه و سیاست و فرهنگ را هم در شکل حزبیش و هم در شکل غیر حزبیش شناسائی کنند و منزوی:

(1)سند برنامه حزب توده ایران و "جایگاه مقدمه"، ایدئولوژی مارکسیزم لنینیزم و ...سایر قضایا! :

این سند شامل 90 صفحه است که نزدیک به 22 صفحه آن یک مقدمه است که شامل تحلیل کشداری از جهان امروز است و دفاعیه ای از تاریخ این حزب منجمله مواضع ننگین این حزب در دوران انقلاب 57.بعد از 22 صفحه "مقدمه" ، دو صفحه ای در موضوع اصول دین این جزب ارائه شده و تاکییدش به اینکه "مارکسیست لنینیست " هستند اینها و طبعا همه قیقاجهای تاریخشان مو به مو بر طبق نظرات مارکس و لنین بوده!


در مقاله مستقلی هم ریشگی لنینیزم جهان سومی را با توده ایزم توضیح دادم(4) حزب توده ایران هنوز مدعی است که بخاطر داشتن این ایدئولوژی تماما علمی بوده که پشت مصدق السطنه ایستاده به خلخالی رای داده ، خمینی را رهبر کبیر انقلاب 57 خوانده و مبارزان کارگری و چپی را که بر علیه ماهیت جنایتکارانه خمینی از بدو انقلاب 57 ایستادند ، "نوکر امپریالیزم" خوانده و مستحق اعدام "انقلابی"!
فراخوان لنین در کمینترن به کمونیستهای شرق در اتحاد با جنبشها و رهبران غیر پرولتری "ضد امپریالیست" در ایران از سوی توده ایزم نمایندگی شده .


در بخش "سیمای عمومی جهان" ، نویسنداگان این سند همچنان دنیا را به قطب امپریالیستی و فیر امپریالیستی تقسیم می کنند. جالبست که حکومت و نظام چین را که اینها در دوران جنگ سرد ، منحرف" می خواندند امروزه در سند برنامه ای اینها به یک حکومت سوسیالیستی تغییر ماهیت داده!


توده ایزم چندین دهه به اشاره "برادر بزرگتر" در شوروی حکومت چین را خائن به سوسیالیزم می نامید! حالا ؟ چین شده مترقی و پیشرفته و سوسیالیستی! اینها قبله عالم کم آورده اند و یواشکی چین را به مرکز انقلاب جهانی شان در کنار کوبا و ویتنام و لائوس جلو داده اند!

(2)"دشمن اصلی امپریالیزم و نئولیبرالیزم و نئوکانها " برای چه؟

بخش مهمی از تحلیل جهانی حزب توده همچنان روی محور "ضد امپریالیستی" استوار است . چرا؟ چون قرار است از درونش یک پدیده انقلابی و عمیقا خلقی یعنی "بورژوازی ملی" بیرون کشیده شود که کنار طبقه کارگر "خودی" قرار است جبهه واحد با سایر اخوندهای رفرمیست و بازار تشکیل دهد!


یکی از وجوه شناخته شده توده ایزم ، استفاده از نظریه "ضد امپریالیستی" برای آب کشیدن دروغی بنام بورژوازی ملی است که مظلومانه بر علیه امپریالیزم مبارزه می کند و لذا همانطور که بنین فرموده کمونیزم توده ایستی باید باهاش متحد شود!


خوشبختانه همان انقلاب 57 و رشد کمی و کیفی طبقه کارگر ایران زمینه عروج کمونیزم کارگری شد که این افسانه را از زبان منصور حکمت به چالش کشید و توضیح داد که انچه باید توسط کمونیستها هدف باشد ، تمامی نظام سرمایه است. چیزی بنام بورژوازی مترقی وجود ندارد و کشاکشهای جناح های بورژوازی ربطی به منافع طبقه کارگر نداشته و ندارد.


حزب توده ایران نطفه اش روی این نظریه مترقی بودن و انقلابی بودن بورژوازی ملی استوار است و این برنامه اخیرش هم همان مسیر را ادامه می دهد.

(3)حزب توده و سوسیالیزمش:

بخش بعدی برنامه حزب توده ، از سوسیالیزم صحبت می شود و تاکیید این جزب به اینکه الترناتیو سرمایه داری را باور دارد! اما کچا؟ بله! چین! همان چینی که این جزب در دوران حکومت بلوک شرقی بر علیه حکومتش و نظامش مبارزه می کرد! ناگهان از زاویه "رشد سریع" جایگزین شوروی استالینی با "رشد سریع" می شود!قسم می خورند که چین در سال 2011 به اقتصاد دوم دنیا تبدیل شده و حتما به این دلیل سوسیالیستی است!می گویند که "مارش بسوی سوسیالیزم" در چین ادامه دارد!


نتیجه گیری حزب توده چیست؟


بله چون چین پیشرفت کرده پس سوسیالیزم خوبست! اما خود حزب توده چطور؟ فرض که چیم اساسا دیکتاتوری جنایتکار سرمایه دولتی نیست و یک بهشت سوسیالیستی است! ما انتظار داشتیم توده ایها به همان آدرس بگویند می خواهند در ایران هم سوسیالیزم بسازند اما؟ خیر! همانطور که در دوران بلوک شرقی سوسیالیزم جاهای دیگر بود اما در ایران باید از خمینی دفاع می کردند ، الانهم حزب توده در ایران فراخوان سوسیالیزم نمی دهد! فعلا باید رفت با بخشی از حکومت اسلامی بر علیه ولایت فقیه متحد شد! سوسیالیزم مال ایران نیست!

اینها بخشهائی از شاهکار حزب توده در دوران اخیر است. امیدوارم لایه به لایه برنامه کنونی حزب توده را جلوی جامعه باز کنم.


منابع دیگر:

(1)نقد برنامه دنیای بهتر(احزاب کمونیست کارگری)
http://monazere-siasi.com/در-نقد-برنامه-دنیای-بهتر
(2)نقد برنامه حزب ایران آباد
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٦/943-آرشیو-نقد-برنامه-حزب-ایران-آباد
(3)برنامه حزب توده ایران (مصوبه کنگره 6) سال 1391
http://www.tudehpartyiran.org/images/ketabkhaneh/Barnameh.pdf
(4)ریشه های مشترک توده ایزم و لنینیزم
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=19184

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد