مقاله

 

 

تاریخ انتشار :29.08.2016



حزب توده ایران، حزب "اسقرار رژیم دموکراسی"؟ بحثی در هویت سیاسی

سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
27 آگوست 2016-08-27

مقدمه:


حزب توده ایران هیچگاه برنامه سوسیالیستی نداشته. از برنامه اولش در سال 1323 تا همین امروز. در حین اینکه مدعی بوده "مارکسیست لنینیست" هست ! البته حزب توده ایران ، اولها نمی گفت مارکسیست لنینیست هست. "پولیتیک" می زد! چون داشت از آخوندها و بازاریان مترقی هم هوادار جمع می کرد. بعدها شاید بعد از پیروزی استالین در جنگ دوم جهانی و بعد از کودتای 28 مرداد بود بود که دیگر این حزب بیشتر خودش را به "مارکسیزم لنینیزم" می چسباند! این "تحول" بیشتر تابع توازن قوا در سطح منطقه و جهان بود.احتمال زیاد دستور از بالا از سوی برادر بزرگتر پشت این تصمیم گیریهای استراتژیک بود.


وقتی پای تصمیم گیریهای هویتی و استراتژیک بود مثلا قرار بود حکومت استالین و شوروی با رژیم شاه قراردادهائی ببندد یا وقتی قرار شد خمینی را غرب با توافق شوروی به ایران بیاورد، طبیعتا جای زیادی برای تصمیم گیری "مستقل" برای حزب توده نبود!


وضعیت هویتی حزب توده ایران خودش کتابی است که باید بعدها نوشته شود .اینجا من بر طبق همین سند برنامه اخیر حزب توده ایران(2)نکاتی را توضیح می دهم.همانطور که قبلا گفتم مخاطبم نسل جوان آزادیخواهانی است که شاید این حزب را دقیق نشناسند همینطور آنها که هنوز توهمی دارند در مورد هویت واقعی حزب توده ایران و ادعاهای تاریخی این حزب را خریده اند. همینطور تاکییدم بر اینست که توده ایزم فقط مختص حزب توده ایران نیست بلکه سنتی است وسیعتر از این حزب و اونها که مرتب ادعای "استقلال" از این حزب می کنند(یا بخاطر دفاع امنیتی در داخل) یا بخاطر گندی که این حزب در تاریخ سیاسی به صورت آزادیخواهی زده ، مورد مخاطب من هستند:

(1)حزب توده ایران واقعا حزب چه برنامه سیاسی بوده و هست؟

هویت سیاسی یک حزب با چه تعیین می شود؟ طبعا باید رفت سراغ برنامه اش و سراغ عملکردش در متن تاریخ. اگر این متد را در تحلیل هویت حزب توده ایران بکار ببریم به چه می رسیم؟


در بخش اول نقد برنامه این حزب(1)، ادعا کردم که این حزب، حزب طبقه متوسط شهرنشین جامعه ایران بوده و هست. اینکه در دوران معینی که به جنگ سرد معروف است ، بسیاری از اینگونه احزاب ماسکهای چپ می زده اند ، محدود به حزب توده ایران نیست.در سایر کشورها هم همین اتفاق افتاده خصوصا وقتی همسایگی ایران را با شوروی در نظر بگیریم و کشاکشهای حاکمیت سیاسی ایران در نبرد بین دو قطب جهانی سرمایه داری آنزمان یعنی نظام امپریالیستی به رهبری امریکا و نظام امپریالیستی و سرمایه داری دولتی به رهبری شوروی.
اما اینجا مستند به خود این حزب متن برنامه اول این حزب در سال 1323 را می آورم که بطور خلاصه هویت این حزب را تعریف می کند به شرح زیر:


برنامه اول حزب توده ایران در مرداد سال 1323
مبارزه برای استقرار رژیم دموکراسی و تامین کلیه حقوق فردی و اجتماعی از قبیل آزادی زبان، قلم، عقیده و اجتماعات
مبارزه برای استقرار رژیم دموکراسی و تامین کلیه حقوق فردی و اجتماعی از قبیل آزادی زبان، قلم، عقیده و اجتماعات
مبارزه با رژیم دیکتاتوری و استبداد
سعی در گذراندن قانون کار، تقلیل مدت کارروزانه به 8 ساعت، ایجاد بیمه اجتماعی، واگذاری املاک به دهقانان
اصلاحات ارضی در مورد تقسیم عادلانه محصول بین ارباب و رعیت، تامین شرایط معاش کارمندان
حق انتخاب شدن و انتخاب کردن زنان، تامین اوضاع مادی و استقلال زنان
تساوی حقوق اجتماعی بین کلیه افراد ملت قطع نظر از مذهب و نژاد

الف:همانطور که خواننده متوجه می شود، حزب توده ایران از بدو تاسیسش حرفی از سرنگونی نظم سرمایه حتی سرنگونی نظام سلطنت نمی زند.این حزب که در برنامه اخیرش هم باز ادعای کمونیست بودن و انقلابی بودن دارد و مدعی است که برنامه اولش هم "انقلابی" بوده ، خواستهائی را ارائه می دهد که مثلا در قوانین اساسی حکومتهای سرمایه داری زمان خودش کاملا تثبیت شده بود!

ب:راستی "استقرار رژیم دموکراسی" یعنی چه؟ در نقدهای خودم(3 و 4) توضیح دادم که دموکراسی اساسا شکل معینی از نظام سرمایه داری در تاریخ بوده و در تبلیغات نظامهای سرمایه داری غرب منجمله تبلیغات این حکومتها در دوران جنگ جهانی دوم مرتب تکرار می شده. حزب توده ایران از بدو تاسیسش همین واژه را در برنامه اش گذاشته تا تکلیفش را با قدرت سیاسی حاکم با نظام جهانی حاکم روشن کند.همینطور مخاطبش را در نبرد طبقاتی ایران پیدا کند.

ج:داستان اصلاحات ارضی؟ بامزه تر اینست که حزب توده ایران در برنامه اولش دنبال نوعی تقسیم عادلانه بین ارباب و رعیت است! خوب دقت کنید! حتی نمی گوید نظام ارباب و رعیتی باید ملغی شود! فراخوان می دهد که ارابها و رعیتها باید عادلانه با هم زندگی کنند!

د:داستان "دهقان" چیست؟ همانست که در شاهنامه فردوسی هست؟ حزب توده ایران هوادار مالک شدن "دهقانان" است! "اصلاحات ارضیش" اینقدر عقب مانده است که می خواهد "دهقانها" مالک شوند! ظاهرا دعوا این بود که ارابابها مالک نباشند تا "دهقانها مالک شوند! اینست "اصلاحات ارضی" حزب توده ایران در برنامه اولش!

ه:مبارزه با رژیم دیکتاتوری؟ حزب توده ایران همواره مبارز ضد دیکتاتوری بوده؟ تاریخا حتی این هم نبوده! بالاخره ضدیت معنی دارد! اما این بخش را قعلا می گذاریم و می پذیریم که قرار بوده مبارزه کند! راستی مسئولیت یک جزب کمونیست باید این باشد یا سازماندهی سوسیالیزم؟ اینجا هم ریشه را باید در خواستگاه طبقاتی این حزب دانست و انچه لنینیزم جهان سومی در اختیار این حزب به جهت ایدئولوژیک گذاشته! (5). لنینیزم جهان سومی نقاب خوبی است که حامیان رشد سرمایه دارانه زیر نقاب مبارزه با امپریالیزم ازش استفاده کنند تا "متحد بازاری و سرمایه داران مترقی گردند! این مسیر حزب توده ایران از ابتدای پایه گذاریش بوده و ادامه دارد.

و: "دفاع از کارگر و ازادی زن" از دیدگاه راست. البته سرمایه داری که قرار است نظم ارباب و رعیتی را به نظم سرمایه دارانه تبدیل کند باید مقداری به کارگر برسد مقداری زن را از بند نظاتم ارباب و رعیتی و مرد سالار خلاص کند تا از اینها بتواند مهره های کاراتری برای استثمار بسازد. حزب توده ایران بیش از این نمی خواست و نمی خواهد! کلمه ای از مبارزه برای ساختن حکومت کارگری در این برنامه نیست! ارباب اجازه نداده! این حزب نماینده انها نیست که بخواهند نظم سرمایه را به هم بزنند بلکه نماینده انهاست که می خواهند بین ارباب و رعیت عدالت برقرار شود و زن و کارگر مقداری زندگیشان بهتر شود تا بتوانند بیشتر و بهتر در نظم سرمایه وارد شوند و ارائه نیروی کارشان ادامه یابد.

(2)هویت اجتماعی سیاسی و طبقاتی حزب توده در عملکرد تاریخیش:

همانطور که توضیح دادم دو معیار مستقل باید استفاده کرد تا هویت یک حزب را شناخت.اولا برنامه اون حزب و دوما عملکرد واقعی اون حزب در تاریخش.
حزب توده ایران نه تنها در برنامه اش، بلکه در عملکردش نشان می دهد که نماینده طبقه متوسط شهری بوده و هست. طبقه متزلزلی که تقلا داشته درون نظم سرماتیه برای خودش سر پناهی بسازد و در قدرت سیاسی شریک بماند. قیقاجهای عملی حزب توده از نوع قیقاجهای این طبقه و اقشاری است که در تقلای دائم برای سهم خواهی درون نظم سرمایه بوده اند.
آیا حزب توده ایران واقعا حزب ضد دیکتاتوری بوده؟ راستی ضد دیکتاتوری یعنی چه؟ طبیعتا معانی مختلفی از کلمه "ضد" باید باشد تا بتواند شرکت این حزب در حکومت پهلوی (مجلس شورای ملی) و ارائه 4 نماینده را توجیه شرعی کند! این شکلی از سهم خواهی در قدرت است تا "ضد دیکتاتوری" بودن! همین خط سهم خواهی را حزب توده در دوران بعدی در مقابل رژیم اسلامی بسیار شفاف تر نشان داد!
نظریه "مبارزه ضد امپریالیستی" و تسلط ارباب یا برادر بزرگتر باعث شد که این حزب به ابزار دست حکومت اسلامی در اید و "ضد دیکتاتوری" خودش را فدای "مبارزه ضد امپریالیستی" کند! افتضاح سیاسی که این حزب هرگز نخواهد توانست از زیرش شانه خالی کند و بعدا بیشتر بهش می پردازیم.
اینجا تاکییدم اینست که حزب توده ایران حتی به برنامه نیم بند خود هم نتوانست پایبند بماند اما چرا؟ چرا این حزب نتوانست حتی در سطح یک حزب رفرمیست میانه نقش تاریخی خود را ایفا کند؟

(3) تناقضهای مبارزه برای "دموکراسی" در ایران آنهم با ماسک کمونیستی!:

همانطور که توضیح دادم ، شاید پدر بزرگ همه گرایشات لیبرال موجود یا گرایشات سوسیال دموکرات موجود که دنبال "دموکراسی " هستند ، حزب توده ایران باشد.از دید من آدرس شکست پروژه دموکراسی خواهی در ایران را باید حزب توده ایران دانست.بامزه است که دموکراسی خواهی از حزب توده مدعی مارکسیزم لنینیزم اغاز شد و شکستهای مکرر سیاسی حزب توده بواقع شکستهای دموکراسی خواهی در ایران است.حزب توده ایران متعلق به جنبش سوسیالیزم خواهی هرگز نبوده و در هیچ برنامه سیاسیش هم از چهارچوب متون بالا جلوتر نرفته.در برنامه اش بعد از ادعاهای کمونیستی برنامه ای شل و ول و نیم بند راست بیشتر ارائه نداده که بواقع آرزوی طبقات شهر نشین و میانه جامعه ایران بوده.

عامل اول شکست پروژه دموکراسی خواهی در ایران:
همانطور که در نقدهایم به پروژه دموکراسی در ایران توضیح دادم(3و4)نظام دموکراسی بعنوان شکل معین حاکمیت سرمایه داری در ایران قابل اجرا نبوده و نیست.چرا؟ چون سهم ایران در نظام جهانی سرمایه همواره منابع اولیه (نفت و گاز) و بازار فروش بوده حکومت از جامعه می توانسته کاملا مستقل زندگی داشته باشد و حتی نیازهای اولیه حکومت سرمایه داری به مردم نیز نهادینه نبوده.لذا علت اصلی شکست پروژه دموکراسی خواهی حزب توده ایران از ساختار سرمایه دارانه حکومت و جایگاهش در نظم جهانی سرمایه ناشی می شود. شعار "ضد دیکتاتوری" بواقع شعار خواست سهم است از سوی طبقات میانه برای شریک شدن در چپاول سرمایه داری و بس!

عامل دوم:دنباله روی حزب توده ایران از سیاستهای منطقه ای حکومت شوروی :
سیاستهای حزب توده ایران را هر گز نمی شود بدون سیاستگذاریهای اربابش فهمید. به هر بهانه ای که بیاورند، خط اساسی این حزب همواره در موسکو تعیین می شده و جناح بندیهای داخلی این حزب به دقت توسط حزب برادرش کنترل می شده. منجمله خط کیانوری که برای دفاع از "خط ضد امپریالیستی امام خمینی" نیاز به کارت سبز مسکو داشته!
لذا جناح مقابل کیانوری که ایرج اسکندری بود و حامی "لیبرالها" به سرعت در استانه انقلاب 57 و اغاز "علنی شدن" حزب توده ایران کنار کشیده می شود. این نمونه ای از مکانیزمهائی که پایدار ماندن این حزب حتی به خط ادعائی "ضد دیکتاتوری" را در عمل غیر ممکن می کرد.
خط "ضد دیکتاتوری" در تاریخ حزب توده ایران همواره زیر سایه "خط شد امپریالیستی" مانده. استفاده از ایدئولوژی ضد امپریالیستی عملکردش اتحاد با دیکتاتورها بوده و هست. لذا اینجا متد استفاده از عملکرد حزب برای روشن شدن ماهیت واقعیش ، اهمیت می یابد.

خلاصه:

در این بخش تاکییدم بر هویت سیاسی طبقاتی حزب توده ایران با استفاده از دو متد بررسی برنامه این حزب و متد بررسی عملکرد این حزب بود.توضیح دادم که این حزب هرگز یک حزب برای سازماندهی جنبش سوسیالیستی نبوده بلکه حزبی بوده برای ایجاد عدالت بین ارباب و رعیت و بعدش عدالت بین سرمایه دار و کارگر! این در بهترین شکلش حتی روی کاغذ عملی نشد . علتش اینست که رفرمیزم نظام سرمایه داری و ساختن دموکراسی در ایران امکان ندارد و نداشت.علت دیگرش اینست که این حزب ابزار و بازیچه حکومت شوروی بود و حتی درون فضای برنامه ای خود نیز قادر به تحرک نبود.
نقدهای من به این حزب ادامه خواهد یافت و لایه به لایه بیشتر این حزب را به آزادیخوهان خواهم شناساند.به این امید که جنبش سوسیالیست خواهی و آزادیخواه در ایران از این نقدها استفاده لازمه را ببرد.


منابع دیگر:

(1)نگاهی به برنامه حزب توده ایران؛ مصوب کنگره ۶ سال ١٣٩١، از دیدگاه کمونیزم کارگری(بخش اول)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=59943
(2)برنامه حزب توده ایران (مصوبه کنگره ۶) سال ۱۳۹۱
http://www.tudehpartyiran.org/images/ketabkhaneh/Barnameh.pdf

(3)مناظره شماره 107،موضوع: رابطه آزادی با دموکراسی،با شرکت: سعید صالحی نیا و علا احمدی
با مدیریت : رویا غیاثی

https://youtu.be/glb65-MxCU0

(4)شماره 74: مصاحبه با سعید صالحی نیا: چرا سرمایه داری در ایران نمی تواند دموکراسی بسازد؟
با مدیریت سیمین مجد،بخش چهارم پروژه "چرا سوسیالیزم؟"

https://www.youtube.com/watch?v=HIppRV9dXs4&feature=youtu.be

 

http://www.tipf.info/komonisame,todeii,saeid.htm

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد