چگونه الله با صفات خودش نفی می شود


http://rastakhizeiran.blogfa.com/post-24.aspx

ر.پیکارجو

صفات عدیده ای برای الله در نظر گرفته شده است که یکایک آنها می تواند نفی کنندۀذات خودش باشد. برای نمونه به چندمورد در اینجا اشاره می کنیم .

الله خالق است:

ابتدا به این می اندیشیم که الله ازچه زمانی خالق شد؟ قبل از اینکه خالق بشود چه بود؟ اگر الله پس از خلق جهان خالق شد بنابراین زمانی بوده که خالق نبوده است. بنابر این از اللهی که خالق نبوده به اللهی که خالق شده تغییر یافته است بنا بر این چیزی که در ماهیت خود دچار تغییر می شود شایستۀ مقام الوهيت( البته به تعبیرومعیارهای خود الله پرستان ) نمی تواند باشد. گذشته از آن جهان هستی "خلق نشده" بلکه تمام کتاب ها از جمله چکامه آغازين شاهنامه اشاره به "پيدايش" جهان هستی دارد. خلق يک چيزی (جهان) با اين همه بزرگی و شگفتنی نمی تواند به دست کسی ساخته شده باشد.

الله دنیا را از چه خلق کرده است؟ اگر می گویید الله یکباره دنیا را از هیچ خلق کرد (در حالی که نبود) چگونه نیستی منشا هستی شده. آیا زمانی بوده که نیستی با هستی برابر بوده است؟ آیا جمع شدن دو چیز متضاد در آن واحد امکان پذیر است؟

الله مکار است:

یکی از صفاتی که در جنگنامه ( قرآن ) از آن برای الله نام برده شده است صفت مکار است. آیه 30 سوره انفال می گوید: "ای رسول ما به یاد آر وقتی را که کافران با تو مَکر کردند تا تو را از مقصد خود که تبلیغ دین الله ست بازدارند یا به قتل رسانند یا از شهر خود بیرون کنند. اگر آنها با تو مکر کردند الله هم با آنها مکر می کند و الله بهتر از هر کس مکر تواند کرد "

مکر و حیله در چه موقعی به کار میرود؟ در زمانیکه کسی نسبت به استراتژی و تاکتیک های رقیب خود را ضعیف ببیند بنابر این برای غلبه بر حریف دست به حیله میزند. بنا براین مکر و حیله ای که در جنگنامه ( قرآن ) به الله نسبت داده شده است با توانایی الله سر ناسازگاری دارد. الله را در سطح یک موجود حقه باز که از طریق فریب و نیرنگ کارهای خود را پیش می برد پایین می آورد.

الله کامل است:

هر چیز کاملی از تعدادی جزٍ تشکیل شده است. باید یک چیز کامل تری وجود داشته باشد که این اجزا را به هم متصل کند ویک چیز کامل بوجود آورد. آیا تصور یک کل بدون اجزا امکان پذیر است؟ آیا می شود کلی را تصور کرد که اجزا نداشته باشد؟ بنابر این تصور اینکه چیزی کامل باشد و کامل تر از او چیزی وجود نداشته باشد کاملا غیر منطقی است .

وقتی به یک تابلو نگاه می کنیم هر چقدر نقاش آن تابلو ماهرتر باشد تابلو زیباتر و کامل تر به نظر می آید. اگر الله کامل است دنیا که نماینده تابلوی هنری اوست باید کامل باشد. اما دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم دنیای کاملی نیست. نواقص و زشتیهای زیادی در این دنیا وجود دارد که ما را متوجه کم هنری این خالق می کند.

در کتابهای معارف اسلامی برای اینکه الله را به ما بشناسانند می گفتند با دیدن یک چهره زیبا به هنرمندی الله پی می بریم. چه کسی جرئت می کرد بگوید پس هر گاه یک چهره زشت می بینیم به بی هنری خالقش پی می بریم. وجود سیل، زلزله، ناتوانیهای جسمی انسان (مثلا کم بودن تعداد مخروطهای رنگی در چشم) اینها از نواقص خلاقيت های "الله" و ضعف طبیعت نیست؟

آیا آنهایی که شیطان را موجودی واقعی که دستپرورده او يعنی (الله) است می دانند با خود نمی اندیشند که چگونه دست پرورده الله که برای سالهای طولانی عابد بوده به یکباره از مسیر الله خارج می شود؟ چه "الله" قادر متعالی هست که اجازه می دهد موجودی که او خلق کرده از راه خود عدول کند. مگراو نقاش ويا مجسمه ساز است که در طرح رنگ و اندازۀ ناخن اشتباه کند و مجسمه یی بی هيبت وبی تناسب بسازد؟ آیا وجود شیطان دلیل بر عدم مهارت الله در خلق موجودات نیست؟

خشم و مهربانی الله:

خدایی که تحت تاثیر افعال بندگان خویش قرار می گیرد و همراه با عملکرد آنها از خود واکنش نشان می دهد لایق صفت خدایی نیست.

داستان قوم لوط و ثمود و عاد و بنی اسرائیل که در جنگنامه ( قرآن ) ذکر شده همگی نشانگر خشم الله و تاثیر پذیرفتن از افعال انسانی است. بعضی در توجیه مهربانی الله می گویند مهربانی الله همانند مهربانی انسان نیست که تحت تاثیر احساسات درونی قرار بگیرد. بلکه منظور از مهربانی الله لطف بی دریغ اوست که شامل همه بندگانش می شود. در صورتی که این گفتار با بیشتر آیاتی که در جنگنامه ( قرآن ) آمده و لطف و رحمت الله را شامل قشری خاص از مردم می کند تضاد دارد . مثلا برای نمونه به آیه 73 سوره آل عمران توجه کنید:

" ... بگو ای پیغمبر فضل و رحمت به دست الله است به هر که خواهد عطا کند. و الله را رحمتی بی انتهاست. و به همه امور عالم داناست".

یا به آیه 47 سوره ماده گوساله (بقره) توجه کنید:

"ای بنی اسرائیل یاد کنید از نعمت هایی که به شما هدیه کردم و شما را بر عالمیان برتری دادم"

به این آیه که در مورد خشم الله ست توجه کنید تا کسی نگوید خشم الله از نوع خشم بشری نیست:

آیه 7 سوره ماده گوساله (بقره) می گوید: " قهر الله مهر بر دلها و پرده بر گوشها و چشمهای ایشان نهاد که فهم حقایق الهی را نمی کنند و ایشان را در قیامت عذابی سخت است".

آیه 15 سوره ماده گوساله (بقره) می گوید: "الله آنها را استهزا کند و در گمراهی فرو گذارد که حیران و سرگردان باشند".

خدایی که بندگان خود را مسخره می کند... چگونه می توان مدعی شد که خشم و مهر او با خشم و مهر بشری متفاوت است. کدام نقاش و يا مجسمه سازی ساخته خود را مسخره میکند. کدام کودکی حتا با کمترين استعداد نوشته ويا نقاشی خود را مسخره می کند؟؟ اين چه الله ناموخته ای است که ساخت خود را "مخلوق" خود را مسخره می کند. مگر اين "مخلوق" ساخت دست خودش نيست؟؟ آيا با اين تمسخر خود الله به نا توانی خود مهر تائيد نمی گذارد؟

الله نامحدود است:

آیا کسی می تواند عددی مثال بزند که نتوان عدد یک را به آن اضافه کرد؟ آیا عددی وجود دارد که بتوان گفت بزرگتر از آن عددی وجود ندارد. همانطور که تصور ∞ امکان پذیر نیست و اصلا چنین عددی وجود ندارد تصور نامحدودی الله نیز همانند تصور عدد ∞ می باشد .

الله بخشاینده است:

اگر بخشندگی الله به معنی روزی عطا کردن است که باید دید چگونه میلیونها انسان گرسنه در این کره خاکی بسر می برند و بخشندگی الله شامل حال آنها نشده است؟

اگر بخشایشگر است به این معنی که توبه پذیر است باز هم به این مفهوم است که تحت تاثیر افعال انسانی قرار گرفته است .

الله تواناست:

آیا الله می تواند مربعی خلق کند که چهار گوش نباشد؟ یا سنگی بیافریند که خودش هم نتواند آن را بلند کند؟

اگر در جواب می گویید الله اراده اش فقط به چیز های منطقی تعلق می گیرد پس چگونه خود به چیز های غیر منطقی مثلا عمر نوح 950 سال، یاعمر امام زمان که 1400 سال تا حالا گذشته، یا حرف زدن هد هد با سلیمان باور دارید؟ یا از همه عجیب تر به معجزه شق القمر یا مار شدن عصای موسی ایمان دارید؟

اگر الله از هر توانایی تواناتر بود می بايست حرفت او بیشتر از شیطان بر آدم و حوا اثر می گذاشت. چرا اثر حرف شیطان بیشتر از اثر حرف الله بود؟

الله عالم است:

آیه 155 سوره ماده گوساله (بقره) می گوید: "...و البته شما را به سختیها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم."

اگر الله از همه چیز آگاه است آزمایش برای چیست؟ آن هم آزمایشی که قبل از آن به فرد مورد آزمایش در مورد چگونگی آزمایش، زمان آزمایش و مکان آزمایش هیچ اطلاعی داده نشده است. چه بسا که آن آزمایش از توان فرد آزمایش شونده خارج باشد. این الله که از نتیجه آزمایش اطلاع کامل دارد چرا پيشا پيش بنده خود را در صورت سر بلند بیرون نیامدن از امتحان راهی جهنم می کند؟

ناسخ و منسوخهای تازينامه یکی دیگر از دلایلی است که ثابت می کند علم الله کامل نیست .

آیه 106 سوره ماده گوساله (بقره) می گوید: "هر چه از آیات جنگنامه ( قرآن ) را نسخ کنیم یا حکم آن را متروک سازیم بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم .."

آیه 187 سوره ماده گوساله (بقره) که در آن الله در حکم خود در مورد مباشرت مردان با زنان خود در ماه های رمضان تجدید نظر می کند دلیل دیگری بر کامل نبودن علم الله ست.

قصه طوفان نوح که بیانگر پشیمان شدن الله از خلقت آدم است خود دلیل دیگری بر کامل نبودن علم الله ست. باز هم بايستی اشاره کرد کدام خالقی از خلقت خود اظهار پشيمانی می کند. مگر کودکی پس از نقاشی ويا کار دستی، نجاری از ساخت ميز و صندلی که کار دستش است ابراز پشيمانی می کند؟

اینها تنها نمونه هایی از صفاتی هستند که برای الله برشمرده شده است. آيا تصور نمی کنيد دنیای ما بدون الله بسیار زیبا تر خواهد بود؟.

چون کسی را مسبب بدبختیهایمان نمی دانیم. اگر قرار است برای رفع بیچارگی هایمان کاری بکنیم به خودمان تکیه می کنیم نه به یک نیروی مرموز غیبی که یاران خود را تصادفی انتخاب می کند.


------------------------------------------------------------------------

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس