تاریخ انتشار : 20.10.2015
داستان از این قرار بود که سازمان مجاهدین بعد از پایان جنگ ایران و عراق ، با یک استراتژی مرده تلاش کرد تا نتیجه بن بست بیرونی را با روشهایی درونی حل کند . شبیه به انقلاب فرهنگی مائو در چین ! رفته رفته افراد به سمت رجوی میروند. در این نشست که به «نشست اقرار» معروف است، اعضای مرکزیت را جمع میکنند و میگویند رجوی که اعتراف کرد، شما هم بیایید و اعتراف کنید. افراد اعترافات گوناگون میکردند که بعدها این نشستها در کل سازمان تحت عناوین «نشستهای انقلاب ایدئولوژیک» و «نشستهای انقلاب علیه خصلتهای خرده بورژوازی» و مانند آن ادامه پیدا کرد.
این موضوع تا بعد از فروغ
و نشست «تنگه و توحید» هم ادامه پیدا میکند که در این نشست افراد
اعتراف میکنند که خط، اشکال نداشته و اشکال در باور آنها بوده
است. سازمان با این انقلابها خود را حفظ میکرد که مهمترین آن «انقلاب
طلاق» بود. آنها میگفتند هر تعلق خاطری به غیر از تعلق خاطر به
برادر (که منظور رجوی بود) شرک است. در همه این سالها سازمان
مشغول ساختن جایگاه قدسی برای مسعود بوده است. برای همین هم
میگوییم سازمان مجاهدین خلق یک فرقه است.» سایت حکومتی نیم نگاهی یهویی به کارشناس وزارت اطلاعات حکومت اسلامی
نمردیم و دیدیم این وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران زبان هم دارد فقط هنوز بعضی کلمات را باید بیشتر تمرین کند . کلمه منافقین یک کلمه ارزشی قرآنی است که از 40 سال پیش هنوز درذهنشان جا مانده است و ربطی به جهان امروز سیاست ندارد . سازمان مجاهدین خلق ایران نامی حقوقی دارد و در تاریخ سیاسی ایران کارهایی کرده است که مخاطب آنالیز خودش را دارد و به آن ادبیات ارزشی 40 سال نگاه هم نمیکند . ضمن اینکه همین سازمان مجاهدین با تمام خطاهای بزرگ و کوچکش در تمام مسیرش به تنهایی در جاده ای یک طرفه نبوده است . تاریخ هیچوقت جاده ای یک طرفه نیست . مجاهدین خلق عملکرد مثبتی نداشتند....شماها ( کل نظام ) چکار کردید ؟
راجع به قدرت بخشندگی هم نکته دارم . اینکه 2 هزار نفر برگشتند و عفو شدند....از بخشندگی نظام اسلامی نیست . آن روزهایی که همین نفرات ( به صفت سازمانی ) تهدید جدی براندازی بودند بخشندگی را درقتل عام زندانی های سیاسی دیدیم..روزی که قرارگاه اشرف را با چراغ سبز دولت آمریکا و با دستان بسته تیر خلاص زدید بخشندگی اسلامی را دیدم . از نظر من سازمان مجاهدین خلق بعد از سقوط صدام دیگر خطری جدی ( نظامی ) نیستند . مگر به عنوان عامل غرب . اما نظام اسلامی هنوز با دندان قروچه اسلامی با اعضایش برخورد میکند . شادی کردن برای قتل عام نیروهای وامانده مجاهدین ، ناشی از قدرت نیست . وقتی هنوز در ادبیاتش نمیتواند اسم حقوقی پدیده را بیاورد....قدرت بخشندگی سیری چند ؟ نظام اسلامی حاکم اگر واقعا قدرت بخشندگی دارد بهتر است از جریان رفع حصر و زندانیان سیاسی عقیدتی داخل ایران شروع کند . معیار مخاطب برای قدرت بخشندگی تنظیم رابطه با مردم ومولفه های داخلی است . مذاکرات با غرب هم ناشی از قدرت نبود . اگر در عالم فرضی توافق با غرب را مثل شوروی سابق ابتدا با مولفه های داخلی شروع میکردند......نقطه قدرت آنجا بود .
نکته آخر: حدود یک هفته بعد ازعلم شدن ادعای سیاستمدران آمریکایی توسط خایه مالی آریایی ، که مدعی شدند مسعود رجوی درپاریس است...این بار وزارت اطلاعات مدعی شد که مسعود رجوی در اروپا است . اینکه مسعود رجوی واقعا کجاست ، بیشتر اهمییت و معنی سیاسی این حضور در هر جغرافیایی برای من برجسته است . فقط دولت آمریکا دقیق میداند و وزارت اطلاعات هم حدس میزند پس با اجازه جوجوها منم حدس خودم را میزنم .
مسعود رجوی هرآینه ممکن است از اروپا سردرآورد ، اما تا اطلاع ثانوی و تعیین تکلیف نیروهای زندانی اش در جغرافیای عراق ( تعیین تکلیف یا پایان سیاست خط موازی ) همان اطراف عراق و نزدیک نیروهایش باید بماند چون هیچکس مثل خودش نمیتواند بازی با آن نیرو را ادامه دهد یا کنترل کند . مگر اینکه خط سیاسی موازی با غرب تمام شود و تعیین تکلیف نهایی کل نیروها فرا رسد . ادامه غیبت مسعود رجوی معنی سیاسی خودش را دارد و ظهورش هم در هر نقطه ای به معنی پایان یک خط سیاسی و شروع خطی جدید است .
اسماعیل هوشیار 20.10.2015
________________________________________________________ توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد