یک تهدید و یا تنها تهدید !؟

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

اسم : روشنفکر

شهرت : دینی

شغل : جاکشی سیاسی ، عقیدتی

آرزو: ریدن به تاریخ و انسان

امید : سرنگون نشدن اسلام و رسیدن به قدرت

تاریخ تولد : ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محل تولد : طویله ومحل زندگی امامان

تاریخ سقط شدن : همین الان 

طی این مدت چه نقدهایی که گرفتم ، خوب و بد....زشت و زیبا.....فحش خواهرومادرهم بود که جواب دادم شما راحت باش ! نصیحت میکنند پند و اندرزهم میدهند که چرا اینطور وچرا اینقدر....؟ به روشنفکران دینی و دین باوران روشنفکرچکار داری ؟ هدف اصلی فعلا خامنه ایی است ! آرام باش و مثل دیگران بنویس .

غافل از اینکه خامنه ایی دیریا زود میرود زیرخاک....حیف خاک ! روشنفکر دینی اما در تلاش است تا جایگاه و تفکر دین از دست نرود . خامنه ایی هم یک روشنفکردینی تکثیر شده از دوران غارنشینی است و این داستان ادامه دارد .

مجددا تکرار میکنم دعوای شخصی با کسی ندارم ولی با خرافات و باورهای دینی در جنگم . با باورها در جنگم و نه با افراد . چه در غالب جمهوری اسلامی دموکراتیک ایران و چه کلیشه های زمینی و کهنه و از دور خارج شده ! این روزها چه میکنند این فرزندان خلف خامنه ایی وشیخ فضل الله و مشتی امام ملوس....با بیانیه هاشان !

دلخور نیستم ، اما کمی نگرانم . در ذهنم سری به دوران غارنشینی و قبائل آن روزگاران بشرزدم . تخم لق پدیده ایی به نام روشنفکر دینی بعدها مد شد . اما تاریخ تولد آخوند و مذهب و دین به همان دوران برمیگردد یعنی به دوران غارنشینی . بشر تازه دستانش آزاد شده وتنها دغدغه اش زنده ماندن است . با امکاناتی در حد صفر ومغزی ول . هوا هم سرد است و جادوگر قبیله که نوع پیشرفته اش همین آخوند است ، دست به ابتکار میزند تا ترس قبیله فروکش کند و برای شکاروزنده ماندن از غارخارج شود .

شانس میآوردند یک ماموت مریض و چلاق گیرمیآوردند و شکارش میکردند و زنده میماندند و جادوگر با وردهایش بر ضرورت وجود خودش اصرارو تبلیغ و بتون ریزی پای چنین باورهایی آغاز شد . راستش تاریخ دقیق تولد یک ریقی به اسم روشنفکر دینی را نمیدانم اما فرض کنیم همان دوران رنسانس اروپا . حکم سوزاندن آدمها را کلیسا میداد و روشنفکر دینی این حکم را تنفیذ و توجیه میکرد !

امروز هم هستند انواع پیشرفته ترش را در دانشگاه و کلاسهای استادی میشود دید . برای یک لحظه تصور کنید مادر یکی از همین روشنفکران دینی بر این باوراست و اعتقاد دارد که برای درمان درد کلیه باید از دود و دم پشگل بز استفاده کرد !! و کدام روشنفکر دینی برای مادرش توضیح نمیدهد که این غلط است خرافات است جهل است حماقت است....و باید از امکانات پزشکی موحود استفاده کرد ؟ کدام روشنفکر دینی با توجیه " پشگل باوری مادرش " به مادر خودش کمک میکند تا از پشگل بز استفاده شود ؟ اما با جامعه و تاریخ انسان این کار را کرده و بازهم میکنند ! چرا ؟

روشنفکر دینی استاد دانشگاه و تحصیلکرده ...کاملا آگاه است و میداند چه میکند و چه میگوید و چرا رویکرد اینان با جامعه حداقل مثل مادرشان نیست ؟ و چرا ناراحت میشوید من از ادبیات غیرمتعارف استفاده میکنم و به این موجودات لقب " جاکش سیاسی ، عقیدتی " میدهم ؟

حدود صد سال از انقلاب مشروطه میگذرد و امروزتهدید جامعه و جنبش مردم ، نه غرب است و کودتاهای 11 هزاردلاری....و نه خامنه ایی و دستگاه سرکوب نظم نوینش ! زمان عوض شده و جامعه ایران با کوهی از تجربه ، هنوز هم در مسیری پرفرازونشیب قراردارد . روشنفکران دینی در شرایط امروز جامعه ایران ، یک تهدید نیستند ، آنها تنها تهدید هستند !

انسانها معمولا خارج از فیزیک محدودشان ، تشکیل میشوند از مجموعه ایی از خصلتهای ریزودرشت و بد و خوب...که نقطه چینی ازنقاط ضعف هم در این مجموعه دیده میشود . اما در مورد روشنفکران دینی این قاعده کاملا برعکس است . چون آنها آگاه هستند . هر روشنفکر دینی ، مجموعه ایی از خصلتهای ریشه ایی ضد انسانی است که هیچ نقطه چینی از ارزشهای انسانی در باور و فکرشان وجود ندارد !

روشنفکردینی نسبت به انقلاب ( انسان ) هم فعال است و هم منفعل . روشنفکر دینی نسبت به انقلاب این توانایی را دارد که به شکل ویژه ایی با قدمهای انقلاب گزینشی برخورد کند . روشنفکر دینی نسبت به انقلاب نه تاثیرپذیراست و نه تاثیرگذار! فقط به شکلی تخمی شرطی میشود . روشنفکر دینی عموما در 2 سالگی مقلد است و در 3 سالگی انتخابگر. میانگین سن دادن اسلامی هم برای روشنفکردینی 9 سالگی است .

در سن 7 سالگی معمولا با همه جادوگران و امامان آشنا میشود و دل بستگی و احساس قوی برای ریدن به تاریخ انسان در آنها شکل میگیرد . توجه روشنفکر دینی به انقلاب و انسان ، نه پیوسته است و نه منففعل . میزان توجه روشنفکر دینی به هر قذم انقلاب به طور مستقیم بستگی دارد به میزان فشار و زمانی برای معنی . شکل هر قدمی از انقلاب هم اهمییت زیادی برایشان دارد .

برخی از عواملی که باعث میشود توجه روشنفکر دینی به انقلاب معطوف شود :

کمی آشنایی با تاریخ و تجربه...تغییرموج و کوتاهی و بلندی صدای پای انقلاب.....عربده های آدمخواران دینی....جلوه های ویژه دین و دنیا.....خنده مردم.....فریاد زنان و بوی نسل نو!

بیش از صد سال از دوران انقلاب مشروطه میگذرد و مشروعه خواهان دینی در این پروسه یک قرنی ، در هر دوره با شگردهای خاصی میزان حضورافکارخودشان را افزایش داده اند . صد سال زمان زیادی است و البته این زمان زیاد سبب توقف تقابل نگرش جامعه با روشنفکر دینی نشده است . تاریخ یکی از ابزارهای مناسب برای شناخت و آگاهی است . در حال حاضر بر اساس کوهی تجربه تاریخی ، روشنفکر دینی به هیچ وجه تافته جدابافته ایی از پیکره منحوس اسلام در ایران نیست .

در دنیا بیش ازصدها روش تاثیرگذاری در انواع ادیان ، توسط روشنفکران دینی تجربه شده است که در محتوا هیچ اختلافی با هم ندارند و همین امر باعث شد تا حاکمان و نظم موجود ، در هر ظرفی و در مواجهه با هر کمبودی ، روشنفکر دینی را ساپورت و حلواحلوا کند . و آنها به این شکل کارساز شدند به ویژه در جاهایی که به قول خودشان " دین باور " هستند . روشنفکردینی با استفاده از زبان و علائم بصری ، در هر سطحی و زمانی با موفقیت هم روبرو بوده است به ویژه در روزگاری که هنوزدیدن عکس جادوگری در ماه عجیب نبود !

متاسفانه به دلیل نبود پایگاهی قدرتمند برای فرهنگ سازی ، روشنفکردینی هنوزهم با جامعه به مثابه پدیده ایی صغیربرخورد میکند . و خوشبختانه سطح شعور مردم و جامعه دیگر مثل سابق نیست و این یک اتفاق نیست . امروز با تمام آنچه که پشت سر گذاشته شد تفاوتی کیفی دارد و آیا روشنفکران دینی به اصل انسانی باور دارند و یا میترسند ؟

جامعه ایران بعد از راه رفتن ، دویدن را هم آموخت وامروز پروازرا میآموزد . هر راهی که میرویم جزئی از خودمان است و استمرارقدمها بر مساحت ما میافزاید . آموزش دویدن واجب بود چون " خواستن " همیشه دور است ! و پروازیک ضرورت است ، نه برای اینکه از زمین جدا شویم بلکه برای گسترش انقلاب وزیبایی زمین !

 

اسماعیل هوشیار

14.01.2010

ژنو

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس