شناسنامه
جنبش وموشهای سبز !
hoshyaresmaeil@yahoo.com
بعد از
وقایع روز مذهبی عاشورا و عزم مردم بر تغییرات بنیادین ، شاهد عکس العملهای
جالب و سکوتی جالبتر از سوی مدعیان رهبری جنبش سبز بودیم . همان کسانی که
از واژه ها هم وحشت دارند و از افتادن یک سنگ ریزه در داخل حوض و ایجاد
موجی کوچک سکته میکنند ! موعظه ها کردند اندر فوائد آرامش و دوری از خشونت
....وروضه ها خواندند برای سرکوب شدگان ! اما در روز مذهبی عاشورا و پیشروی
مردم در مقابله با ارتجاع و اسلام ...سکته را زدند و به قول ادبیات کوچه ،
ریدند ؛ منتها به خودشان ....! چه افرادی مثل سحابی در داخل ایران و چه بقیه
ها در خارج از ایران .
مسعود
بهنود در مطلبی نوشت و گفت : نگرانم !
به جون
مامانم اگه نمینوشت نمیفهمیدیم ! دعوای شخصی با کسی نداریم اما دعوای سیاسی
و عقیدتی داریم زیاد هم داریم . مخاطبم هم افراد نیستند . مجموعه ایی از
اراذل سیاسی ، عقیدتی هستند که عاشق بودند عاشق سبز. از سروش و گنجی و
عبادی گرفته ....تا بقیه . تمام کسانی که از معده فکری اسلام دفع شده بودند
و یا مقاومت میکنند تا دفع نشوند . تلاش میکنند تا دوباره شیاف شوند .
اینها همه عاشقند. از اول هم چیزی کم نداشتند از مدیای غرب تا تبلیغات و
امکانات آنچنانی و تا افاضات تخمی اندر باب فوائد جنبش سبز و عدم خشونت و
سکولاریسم مذهبی و اسلامی !
آخرش هم ما
نفهمیدیم این سکولاریسم مذهبی دیگر چه صیغه ایی است ؟ و قرار بود مثلا چکار
کند ؟ از سروش و گنجی که جوابی در نیامد . سکولاریسم عمامه ایی هم نوبر است
. سکولاریسمی که موجودیتش با اسلام گره خورده باشد به درد همه جا و همه کس
میخورد جز مردم ! گفته بودم و باز هم میگویم آنچه که در بطن جامعه ایران در
غلیان است کاملا نو و جدید و غیر قابل پیش بینی است . بنابراین سکولارهای
اسلامی و فروشندگان سکولاریسم زیاد سرعت نگیرند چون ابدا به پای احمدی نژاد
نمیرسند . احمدی نژاد که فقط به هاله نور نیست ، خودش هم جنبش است ، سبز
است ، سکولار است آرمان است ، هدف است ، سحابی است ، سروش است ، گنجی و
عبادی است و بهنود و سازگارا و....!
آن جنبش
سبزی که غرب هم تا مدتها در آن دمید و گل پخش کردند ....و جار زدند سر سلاح
سربازان اسلام گل بگذارید...و مشتی پفیوز و جاکش سیاسی هم در زیربیرغش سنیه
زدند...فاقد بستر تاریخی خودش بود همه چیزش ساختگی بود ، حتی واژه ها و
ادبیاتش ، ناچسب و غیر قابل اتکا بود . این را مردم از اول هم میفهمیدند .
اما جاکشان سیاسی نمیخواستند بفهمند . به همین خاطر بعد از وقایع روز
عاشورا اکثرا سکته را زدند . آرشیتکتهای جنبش سبزی که فقط قربانیان را به
آرامش دعوت میکرد و مبلغان پفیوز آن از ریخته شدن خون جوانان نعشه میشدند !
مسعود
بهنود و دوستانش فقط نگران نیستند وحشت کرده اند و الا مخملباف به زعم خودش
آس رو نمیکرد . گفتن از خامنه ایی و اسبهایش و ثروتش و چهره سلطان
صاحبقرانی اسلام ، نه جدید است و نه عجیب . جنسش از همان جنس سبز است همان
جنس سبزی که ذوب شدن در آن ، تجربه ذوب در ولایت ، تنها شرطش است ! مخملباف
بهتر بود اول نگاهی به خودش میکرد که چه میکند و چه کرده است ؟ والا ننه من
هم سلطان صاحبقران و خامنه ایی را خوب میشناسد .
مردم که در
روز عاشورا نقطه مختصات خودشان را نشان دادند .
رژیم اسلام
در تمامییت آن هم که نیازی به تشریح نقطه مختصات ندارد .
دفع شدگان
اسلام هم با سنده سکولارشان اصلا نیازی به مختصات ندارند . فکر کردن با
دسته کورا طرفن !
پدیده ایی
به نام جنبش سبز که تا مدتها در مدیای غرب و توسط جاکشان سیاسی ، عقیدتی ،
وطنی ، تبلیغ میشد پنبه اش از همان ابتدای اوج گیری جنبش توسط مردم هر روز
بیشتر زده میشد .گفته بودم شعور مردم را دست کم نگیرید . مردم کار خودشان
را میکنند و گوش به هیچ ابله و احمقی نمیدهند !
توحش اسلام
در مقابل این جنبش سراسری با هر درجه ایی که باشد باز هم در مسیر این جنبش
تاثیر جدی نخواهد گذاشت . مردم ایران در روز عاشورا این جنبش را بیمه کردند
قیمتش را هم دادند . 48 ساعت بعد از سرکوب خونین قیام توسط اسلام ، مشتی
قرمساق به اسم رهبران سیاسی جهان ،زبانشان باز شد . آنها از وقایع روز
عاشورا و پیشروی مردم خوشحال نیستند ، بلکه متنفرند . اگر مجبورند یک زوزه
سیاسی هم بعد از 48 ساعت بکشند ، باید به مردم ایران دست مریزاد گفت که
تحمیل کردند !
تمامی
لحظاتی که روز عاشورا و تمامی این روزها توسط مردم خلق میشود در مداری غیر
قابل توصیف زیبا است . قدمهای بعدش اما ، باز هم قابل پیش بینی نیست .شاید
بار طبقاتی به خودش بگیرد و شاید هم در قدم اول به دنبال یک نظام پایدار
سیاسی باشد . هر چه که هست مطمئن باشد و هستم که کپی نیست ، جدی است و برای
شناختن قدم به قدم این جنبش باید جدی بود . این همان مولودی است که هیچکس
نمیداند به طور واقعی چه شکلی است ؟ اما هست !
اشتباه
نکنید ، تاریخ در ایران در حال تکرار شدن نیست . نه از نوع تراژیک و نه از
نوع کمدی آن ! مردم ایران در حال ساختن تاریخ هستند و بیچاره موشهای سبز که
فکر میکردند با تاریخ هم میتوانند شوخی کنند . آقایان و خانمهای گنجی نشان
، تاریخ انسان را نساخت بلکه انسان در همه شرایطی در حال ساختن تاریخ است .
برای ساختن تاریخ اگر مردم تشخیص دادند باید از خیابان عبور کرد ....شماها
چرا حالتان بد میشود ؟ روضه استراتژی و تاکتیک برای ما نخوانید . شماها چه
در تاکتیک و چه در استراتژی ....به پرهیز از فروپاشی نظام اسلام و عدم
خشونت از سوی مردم تعهد به نظم نوین داده اید .
موشهای سبز
هنوز در تلاش هستند تا سطح تغییر را محدود به افراد نگه دارند . برای
موشهای سبز تاکتیک و استراتژی دیگری متصور نیست . آنها فقط به رفتن احمدی
نژاد و خامنه ایی فکر میکنند و به عوض کردن پالون خر اسلام راضی هستند .
موشهای سبز از نظر فکری مریض هستند وهر تازه ایی حالشان را بد میکند . به
خصوص استرتژی ریشه کن شدن نظام اسلام در ایران توسط مردم و تاکتیک خیابان
!
تغییر در
تقدیر است . شعور مردم را دست کم نگیرید . از جاکشان سبز سیاسی که گذشت .
امیدوارم کس دیگری از این فکرهای سبز تخمی به سرش نزند !
امروز
اولین روز سال 2010 است و آنهایی که فکر میکردند میشود مثل 50 سال پیش با
عوض کردن فقط یک عکس بر روی یک شناسنامه قدیمی با مشخصاتی مستعار و کهنه ،
باز هم جایزه نوبل جادوگری را بربایند ، بعد از عاشورا سکته را زدند و این
اصلا هم سرشار از ناگفته ها نیست !

01.01.2010
ژنو
اسماعیل
هوشیار
|