مناسبتها و تناقضات !
hoshyaresmaeil@yahoo.com
تناقض میدانید چیست ؟ البته که
میدانید اگر هم کسی نمیداند میتواند بپرسد ندانستن و پرسیدن نه جرم است و
نه عیب ! اما قبل از پرداختن به این موضوع بد نیست اشاره ایی بکنم به
مهمترین رویداد صحنه سیاسی ، اجتماعی ایران . درگذشت آقای منتظری .
دو روز پیش که خبر را شنیدم در
چند سطر و خلاصه نظرم را نوشتم اما طی این دو روز و انواع مواضع جالب به من
فهماند که دو سطر کافی نبوده است . حسین علی منتظری در آستانه 80 سالگی ،
کسی بود که تمام عمر و تلاشش به مرجعییت و آیت اللهی منتهی شد . نمیخواهم
الان وارد چنین موضوعی بشوم که اولا وقتش نیست و دوما چه نیازی به باز کردن
و یا تشریح پدیده ایی موهوم به اسم الله و یا آیت الله !
حسین علی منتظری در پاگیری
فاشیسم اسلامی نقش اعتقادی و به سزایی داشت . حداقل به مدت یک دهه و حداکثر
در تمام طول عمرش ، مبلغ و مروج و تایید کننده ولایت فقیه و هر جنایتی در
نظام فاشیستی اسلام بود . از اعدامهای اولیه اسلامی در 1357 و تا فتوای
تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام ...برای اینکه به بهشت نروند....و
خلاصه اقای منتطری تا سال 67 نایب خمینی بود و هیچ وقت با اصل اعدام مخالف
نبود بلکه با بعضی اعدامها و نحوه آن مخالف بود ! بنابراین زیاد شلوغش
نکنید و کاسه داغتر از آش نشوید.
تغییر و جوهره انسانی یک
استثنا نیست . آقای منتظری در سرفصل قتل عامهای 1367 وارد یک کارزار انسانی
با جنایتکاران شد . موضع گرفت ، حرفش را زد و قیمت آن را هم تا لحظه آخر
داد. مهم نیست از چه خاستگاهی و با چه دیدگاهی ؟ من آن را به حساب جوهره
انسانی اش میگذارم . هیچکس در آن مقطع وارد چنین میدانی نشد ، آن هم در
برابر خمینی ! بقیه هایی که بعدا اصلاح طلب شدند از موضع انسانی نبود بلکه
به بن بست رسیده بودند . قطعا هر کس توجیهی و خاستگاهی فلسفی یا دینی برای
عمل انسانی منتظری خواهد داشت ، که واقعی نیست . چون حداقل در آن سرفصل
میلیونها معتقد مثل منتظری در پیکره فاشیسم اسلامی دست اندرکار بودند و
منتظری تنها وارد نمیشد حداقل این وظیفه دینی و فلسفه دست خری اش حتما در
دیگران هم دیده میشد.
موضع گیری انسانی آقای منتظری
در سرفصل قتل عامهای 1367 دارای ارزش و وزنی انسانی است اما نه به صفت
تبرئه ماهییت تفکرات و باورهای دینی که چیزی جز جنایت و توجیه بربریت نیست
!
راستی کاخ سفید و مریم رجوی هم
تسلیت گفتند ! حاج مسعود این روزها سرش شلوغه ! باید به امور مالیات بر
درآمد 200 میلیون دلاری قرارگاه اشرف و آدمهاش رسیدگی کنه ! ضمن اینکه در
چنین مواقعی رهبر عقیدتی پبام نمیدهد بلکه رئیس جمهور باید پیام بدهد یعنی
فقط یک پیام سیاسی ! اگر حاج مسعود پیام میداد آنوقت ثابت میشد که ولی فقیه
چپ رهبر عقیدتی است . بهرحال مریم رجوی پیام تسلیت داد . کاخ سفید هم داد
ولی این دادن فرق فوکوله ! احتمالا یه نامه تبریکی هم یواشکی به خامنه ایی
داده ! کاخ سفیده دیگه .....یا تسلیت یا مرگ.....یا نامه بنویسد یا برایش
بنویسند.....برای لاجوردی و صیاد شیرازی و فرماندهان سپاه در بلوچستان هم
تسلیت فرستادند ...... خلاصه باغش آباده !
دگردیسی زمینی و خندان اسطوره
مسیح و میترا !!!!
طرف شوخی نکرده ، بلکه کاملا
جدی از دگردیسی و زمین و مسیح و میترا حرف زده است . منتها این همه چه ربطی
با هم دارند را باید از " باور " پرسید !
دورغ چرا تا قبرآآآآ.....! تا
چند سال پیش که ما زندانی ارتش امریکا در عراق و زندان تیف بودیم ، هر سال
و در آستانه کریسمس سربازان ارتش امریکا بروی کلاه نظامی یک کلاه قرمز
منگوله دار میچپاندند و بعد مسیح وار از لابلای سیم های خاردار به ما هدیه
میدادند . یک جانمازی فرد اعلاء....با بوی گلوله و بمب و خون ! و من علیرغم
انبوهی خاطره از کریسمس با روح و پیام اسطوره مسیح درزندان تیف آشنا شدم .
با این همه مهم نیست . مسیح یا
میترا ....شب یلدا یا کریسمس ....! هر مناسبتی که خنده ایی بر لب کودک و
انسانی بگذارد مهم است . شب یلدا برای من و خیلی ها سرشار از خاطرات شیرین
و گرم است . از کرسی و آجیل و انار و خاطره و مادر بزرگ و خلاصه یه عالمه
خوراکی !
نمیدانم این دگردیسی زمینی از
نظر شما چه شکلی است ؟ اما از نظر میلیونها انسان و کودک هیچ شکلی و بویی و
طعمی ندارد . نه از گرمای کرسی و نه خوراکی های رنگی ! میلیونها از همین
میترایی ها یا نمیدانند شب یلدا چیست و یا فقط اسمش را شنیده اند . از
شکمهای گرسنه و روح زخمی و جسمهای تکیده نمیشود انتظار داشت تا راز دگردیسی
شب یلدا را ببینند !
چه
اهمییت دارد که میترا و مسیح از سر به هم وصل باشند و یا از ته ؟ دو مناسبت
به شکلی معجزه آسا ، زمان بندی نزدیک به هم دارند . خیلی نزدیک و غیر
اخلاقی ! کریسمس و شب یلدا . این هر دو مناسبت ابتدا برای کودکان خیلی مهم
است و فرصتی برای شادی و تفریح . در مجموع هر مناسبتی که باعث خنده و شادی
باشد همان اسطوره است . اما یک تناقضی هست ......
هر سال کریسمس کودکان گرسنه در
مجموع بیشتر میشوند و بابانوئل ها چاقتر و فربه تر .....به طوری که گوزنها
دچار مشکل میشوند . بابانوئل...مادر
بزرگ...گوزن...سورتمه...کرسی...آجیل...انار...هدیه...شکلات....و خلاصه
کریسمس یا یلدا ! اصا لت با شادی و خنده کودکان و انسان است و نه
حماقتهایی سرشار از عزا و زجر و شکنجه ....مثل عاشورا !
میلیاردها کودک و انسان از
کریسمس فقط یک نام یا تصاویری ذهنی در ذهن دارند . در کارتونها یا فیلمهای
آنچنانی ، که بابانوئل سوار بر سورتمه و گوزن پرنده ...میرود تا هدیه بدهد
....البته به همه که نه ! بستگی دارد که در چه زمانی و کجا و چه نوع انسانی
باشی ؟ و این همان دگردیسی مسیح است . وزیر جنگ و یا هر سیاستمداری در لباس
قرمز بابانوئل ...بمب افکن ها به جای سورتمه و سرشار از بمب و موشک و راکت
که به کودکان هدیه میشوند و این همان چهره واقعی مسیح است که ما و خیلی های
دیگر دیدیم و این داستان ادامه دارد !
هر مناسبتی که بر لب کودکان و
انسان لبخندی بنشاند مهم است و من از لبخند و شادی کودکان تحت هر شرایطی
لذت میبرم !
میدانم خیلی رویایی شد و با
واقعییت فاصله اش زیاد . فاصله ایی که باید برداشته شود تا همه کودکان از
بابانوئل و ننه بزرگ و گرما و نان فقط کمی بدانند .ولی شک نکنید این رویا
روزی محقق خواهد شد ، روزی که مناسبتها فقط محدود به طول و عمق نباشد ،
روزی که شعور انسان با عرض زندگی پیوند بخورد !
جشن زندگی در زمین واقعی ربطی
به افسانه ها ندارد و افسانه ها ربطی به دگردیسی ندارند !
این هم تصویری از جشن زندگی با
مسیح و میترا ! برای همیشه به خاطر بسپارید .

اسماعیل هوشیار
22.12.2009
ژنو
|