تاریخ انتشار : 19.11.2017
زاگرس در
کردستان به لرزه درآمد تا فریاد باشد
عباس منصوران
ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه شامگاه یکشنبه شب ۲۱ آبان ماه (دوازدهم نوامبر)،
در همهی بخشهای کردستان، مرگ بارید، مرگی که میتوانست نبارد،
هرچند شدت و درجه آن در مدار هولناک بود، اما میتوانست چنین فاجعه
بار نباشد. این زمینلرزه، میتوانست با تواناییهای کنونی چیرگی
انسان بر طبیعت و اندکی مهندسی و کاربرد تکنولوژی و پیش بینیهای
جاری و معمول در بسیاری از کشورها، به مرگ حتا یک نفر یا ویرانی هم
نیانجامد. در ژاپن یا سانفرانسیسکو که پیوسته زمینلرزههایی با
شدت ۸ درجه ریشتری، بدون مرگ یا زخمی رخ میدهد، و تمامی
ساختمانها به نوسان شدید میافتند، حتا یک زخمی درمیان نیست. در
ایران زیر حاکمیت اسلامی با سرپناها و بناهای از پایه ویران، مرگ
و ویرانی می بارد و بس. این خشم طبیعت نیست زیرا که طبیعت، نه
همانند روایت الله مسلمین و نه طبقه حاکمه، بلکه دارای
قانونمندی قابل شناخت و مهار است. حکومتیان در ایران، اما ناچارند
گاهی به سببهای طبقاتی فجایع اعتراف کنند.
وزیر راه و شهرسازی حکومت اسلامی، در همین شهریور ماه ۹۶، از «وجود
۱۹ میلیون «بدمسکن» [در جامعه ۵۹ میلیون نفری شهری] در ایران خبر
میدهد که ۳۵ درصد جمعیت شهری را تشکیل میدهند... و ۱۰ تا ۱۵
میلیون تن نیز در حاشیه شهرها زندگی میکنند و هشت میلیون نفر هم
«در بافت قدیمی شهرها رها شدهاند». این آمار دولتی، تنها گوشهای
از فاجعه را به نمایش میگذارد.با این اعتراف، حکومت اسلامی و
باندهای سرمایه و دلالان آن در حاکمیت، به زندگی و زیست حکومت
شوندگان نمینگرند، آنان از همان ابتدای قدرت یابی به مرگ و
نابودی و ویرانی زندگی و طبیعت و جامعه رویکرد داشته و دارند. آنان
به مقاوم سازی سودهای کهشکانی و رانتهای اقتصادی و سیاسی
میاندیشند و به مقاوم سازی سازهها و یا استانداردهای حداقل
ساختمانها کوچکترین ملاحظهای ندارند.
در پی زلزله زاگرس، رییس دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران درپی
فاجعه در کردستان، اعلام کرد: «بیشتر زلزلهها در حوزه زاگرس و به
ویژه در شمال غرب زاگرس در فرکانسهای میان ۴ تا ۶ است و ظهور این
زلزله با این بزرگا، نشان دهندهی اتفاقاتی است که در آینده احتمال
رخ دادن آن میرود». بنابه گزارش زمینشناسیها و ژئو فیزیکیهای
انجام شده از وجود گسلهای سیستماتیک از حوزه بالادست کردستان و یا
زاگرس در ارتفاعات و نیز پیرامون این سیستم گسلی و گسل ممتد، و نیز
گسلهای سازمان یافته در فارس و خوزستان خبر میدهند. حاکمیت تمامی
این گزارشها را زیر پا میگذارد و اعمال و اقدامات ویرانگرانه خود
را به دوش طبیعت و زمین لرزه میافکند.
فریاد زاگرس، هشداری جدی است، برای تهران و بسیاری از دیگر مناطق
که غمبارانه در انتظار زمین لرزههایی باشیم که همه جا را بلرزاند.
ساخت و سازها بر روی گسلها با تراکم و سنگینی با ساخت و سازهای
هردم فروریزنده و سوء استفاده و استثمار زمین بر خلاف استانداردهای
لازم تنها به هدف ربایش هستنی و سودهای کهکشانی انجام میگیرد.
آستان قدس رضوی، بزرگترین کلان سرمایهدار مذهبی در جهان، با
داشتن ۳۵ درصد تمامی مساحت ایران زیر نام موقوفه، درتیول ولایت
فقیه و شرکای نظامی و اطلاعاتی باندها یکی از دستاندرکاران رشته
ساختمان است، از جمله اصلی ترین کارفرمایان چنین فجایعی است.
اگراین حاکمیت اندکی به آیندهی خویش امید داشت، حتا به تحویل همین
مناسبات ضدانسانی به جانشینان خویش میاندیشید به ویژه با توجه به
قرار داشتن فلات ایران و رشته کوههای زاگرس، میبایستی تمامی
پیشبینیهای لازم برای کاهش زیانهای جانی و مادی به عمل میآورد.
و این در شرایطی است که حکومتها و دولتهای معمول سرمایهداری،
وظیفهمند در نظر گرفتن استانداردها و پیش گیریهای حیاتی هستند و
نه تنها چنین مسئولیتهایی بلکه آمادگی کمک رسانی و رویارویی با
سخت ترین شرایط ناگهانی و پیش بینی ناشدهای را دارند. حکومت
اسلامی نه تنها درمراکز زلزله سنجی خود که از رخداد زمین لرزه
هشدارهایی میدهند، بلکه پس اززمین لرزهی اخیر به بهانهی
اشکالات فنی در دستگاههای لرزه نگار دانشگاه تهران از خبررسانی و
اعلام آن خود داری کرد.
گزارشهای اولیه از مرگ نزدیک به هزار نفر و زخمی شدن چندین هزاری
و ویرانی صد در صدی ۱۲ هزار واحد مسکونی حکایت دارند. گزارشها از
زیر آوار ماندن صدها انسان جانباخته خبر دارند، از پریشانی و
بیپناهی هزارن آسیب دیده و گریخته از مرگ، که همچنان در شهرها و
روستاها در خیابانها و بیابانها بدون نان، آب و پوشش، بدون
دارو و کمکهای اولیه و بدون برق در برخی شهری و روستاها چشم به راه
یاریاند، دردناکانه دردناکانه سخن میگویند. این فاجعه در حالی بر
مردمان آوار شده است که در سختترین ویرانیها، نجات جان بسیاری از
زیرآوار ماندگان امکان پذیر است، اما در ایران ویران، و در این
فاجعه در تمامی بخشهای کردستان، مجروحان را نیمه جان زیر
آوارگذاردند تا جان بسپارند وحتا پیکرهایشان را رها کردند تا به
همهگیری بیماریهای مرگ آور در میان جان به در بردگان بیانجامد.
در شهر و روستا اینک فریاد برای آب بلند است. بیمارستان سرپل ذهاب
ویران شده است و هنوز بیماران و پرسنل بیمارستان شهر زیر آوار
ماندهاند. در مراسم سیاسی اربعین روز پیش از زلزله، برای نمایش
قدرت پروژهی خاورمیانهی شیعی و حشد الشعبی سازی و حزبالله
گستری در منطقه، افزون بر ۸۰۰ آمبولانس، بیمارستانهای متحرک و
صدها مرکز پزشکی و درمانی و خدماتی که در پیشاپیش آن شعبده باز
معروف روس، یعنی آلکساندر دوگین و سرداران سپاه در حرکت بودند در
خدمت لشکریان اسلامی نظام هزینه شده بود. اما در فاجعه زمین لرزه،
در تمامی کردستان ده آمبولانس کارآ به چشم نمیخورد و بیمارستانها،
خود زیر آوار ماندند.
گذشته از تمامی عوامل فاجعه بار حکومتی، مسکنهای مهر، بهسان
تلههای انفجاری درآمدند. این تلهها، برای بلعیدن هزاران هزار
نفری که مشمول «مهر» حکومتیان سارق عمل کردند تا اندک هستیاشان
توسط مال خوران، ربوده شود و روی مینهای مهر قرار داده شوند. هیچ
خانهای از پروژه «مهر» حکومت باندها، ایمن نمانده است، و در کنار
همین ویرانیها، ساختمانهایی پابرجا مانده اند تا ماهیت و معنای
مهر حکومت اسلامی را گواهی دهند. یک روز پس از آن که معاون اول
رئیس جمهور ایران «بیشترین خانههای قربانی زلزله اخیر را متعلق به
مسکن مهر دانست، رئیس سازمان نظام مهندسی، برای رفع مسئولیت از
دولتکارگزار سرمایه، خبر داد که « سازمان نظام مهندسی ... هیچ
نظارتی» بر ساخت این پروژه نداشته است. رئیس سازمان نظام مهندسی
حکومت اسلامی، برای تبرئه باند دولتی خویش میگوید که «هیچ مهندس
ناظری هم از سوی این سازمان برای واحدهای مسکن مهر معرفی نشدهاند».
وی از جنایتی پرده برمیدارد که باندهای ولایت فقیه و سپاه که
احمدی نژاد رئیس دولت و کارگزار اجراییاشان بود و خامنهای در
سال ۸۸ خویش را بیش از دیگران به وی نزدیکتر اعلام کرد. سازمان
نظام مهندسی دولت روحانی همان میزان مسئول جنایت علیه مردم است که
دیگر باندهای رقیب. رئیس این نظام ویرانی، برای رفع مسئولیت از
دولت کنونی میگوید: «متولیان این طرح اعلام کردند که برای کاهش
هزینه و افزایش سرعت ساخت، نیازی به نظارت سازمان نظام مهندسی...
نیست...»
محمدرضا حبیبی، عضو هیئت مدیره نظام مهندسی کرمانشاه، اعتراف می
کند که در پروژه مهر «هزینه ساخت از متری ۶۰۰ هزار تومان به ۳۰۰
هزار تومان کاهش یافت که همین کاهش، قطعاً منجر به کاهش کیفیت و
استفاده از مصالح با استانداردهای پایینتر در مسکن مهر سراسر کشور
شد». وی میافزاید: «در زلزله اخیر بجنورد هم شاهد تخریب جدی
واحدهای مسکن مهر بودیم و زلزله کرمانشاه هم نشان داد مسکن مهر این
منطقه هم در برابر زلزله مقاوم نیست.»
مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، وابسته به باند حسن
روحانی مسئولیت فاجعه را به دوش رقیب مصرف شدهای مانند احمدی نژاد
میافکند و میگوید: «اگر بخشی از درآمدهای افسانهای ناشی از
افزایش قیمت نفت در دولت گذشته صرف این کار شده بود، امروز شاهد
این همه مصیبت و ویرانی نبودیم.» به گفته کارگزار باند روحانی،
بیتاللهی، در پیروی از سیاست عدم پاسخگویی در مناطق زلزلهزده
میگوید: «شاهد این هستیم که در کنار بناهای خشت و گلی با تخریب کم،
واحدهای مسکن مهر که دو سال از ساخت آنها نمیگذرد به صورت جدی
تخریب شدهاند». وی میافزاید: «در شهرستان اسلامآبادغرب
بیمارستانی که اخیراً به بهرهبرداری رسیده فرو ریخته، ولی قسمت
قدیمی آن که مربوط به ۳۰ سال قبل بوده، سالم مانده است.»
مبلغین و جارچیان حکومتی، با دهن کجی و توهین به میلیونها انسان
سوگوار و جامعهی انسانی دستور یافتند تا دهان آلوده به نشخوارهای
دینی و ضدمردمی بگشایند. صدیقی نماینده ولی فقیه : «زنا موجب زلزله
شده است».
نماینده دیگری از قماش آیتاللههای حکومتی بر منبر جهل نشسته، با
نشان دادن حدیثهای اسلامی، سرچشمه زلزله را لابلای کتابهای
مسموم اسلامی مییابد: «این خواست خدا بوده .... خدا اگر بخواد در
جايی به دلیل انجام گناه، عذاب نازل کنه، رگی درزمین است که خداوند
به ملکی میفرماید برو رگ زمین را در آنجا تکون بده...» (www.youtube.com/watch?v=34MowpbRAFk)
علی محمد لروند امام جمعه کنگاور، «ریشهی: این زلزله بخاطر
برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان و شادی کردها ...» میخواند.
نماینده ولی فقیه: مردم زلزله زده نباید ازحکومت اسلامی توقع کمک
داشته باشند.» این جانی، با رجوع به قرآن سوره ی زلزال در قرآن، می
گوید: «افرادی که مصیبت می بینند، خودشان را برای زلزله قیامت
آماده کنند و عبرت هستند برای بقیه...». کرمانشاه، سرپل ذهاب،
گیلان غرب، ازگله و قصر شیرین و تمامی مناطق ویران شده، گواهی
میدهند تا حکومت اسلامی را چه در رابطه با شانه خالی کردن از پیش
بینیهای لازم، چه در کمک رسانیها و رسیدگیهای فوری، مسئول گسترش
و شدت این فاجعه بشناسیم.
نیروی خود را سازمان دهیم
همدردیهای مجازی و کاغذی سران سرمایه جهانی، کاهشی در درد
جانسوزمان نیست، همبستگی، و سازمانیابی شوراها و نهادهای مردم
نهاد (نه ان جی اُها) و مستقل از هر بنگاه دولتی و سرمایه داری، در
کمک رسانی میتواند مرحمی بر زخمهای سخت قلبهایمان باشد.
14 نوامبر2017
_________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|