تاریخ انتشار : 14.11.2017
غولي با
پاهاي چوبى
غلامرضا مصدق
ريچارد نيكسون رئيس جمهور اسبق آمريكا سالها قبل از فروپاشي شوروي
سابق ، در كتابي با عنوان " پيروزي بدون جنگ " فروپاشي امپراطوري
شوروي را پيش بيني كرد. او در اين كتاب با تحليل دقيق وضعيت
اقتصادي شوروي ، با استناد به اعداد و ارقام ، بويژه با تمركز بر
هزينه هاي روزافزون مسابقه تسليحاتي نتيجه گرفت اين امپراطوري با
توجه به وضعيت ضعيف اقتصادي و بهره وري نازلي كه در اين حوزه دارد
علي رغم دارا بودن قدرت عظيم نظامي ، صرفاً غولي با پاهاي چوبي است
، اين پاهاي لرزان ضعيف تر از آنند كه توان سرپا نگه داشتن اين بدن
عظيم نظامي را داشته باشند ، پس بزودي بدون نياز به حمله نظامي از
طرف ما ، فرو خواهد افتاد .
نيكسون زماني اين حرف را زد كه شوروي
در مسابقه تسليحاتي پا به پاي غرب و در موارد زيادي حتي جلوتر از
انها پيش مي رفت ، ايستگاه فضائي انها در فاصله چند هزار كيلومتري
زمين خود شهري بزرگ بود كه هر روز بر وسعت آن افزوده مي شد ، بر
نيمي از كره زمين مستقيم و غير مستقيم تسلط داشت و هنوز الهام بخش
ميليونها انسان انقلابي و عدالت طلب در سراسر جهان بود ، اما
هيچكدام از اين امتيازات و برتري ها مانع سقوط آن نشد .
اين فروپاشي دليل يگانه اي نداشت ، اما از ميان دلائل متعدد اين
فروپاشي مهمترين دليل ، عدم توازن منطقي بين توسعه نظامي با توسعه
اقتصادي بود .
عليرغم اينكه در سه دهه اول برپايي نظام سوسياليستي رشد اقتصادي
بسيار چشمگير بود اما به تدريج به دليل نگاه محض ايدئولوژيك به
اقتصاد ، رشد اقتصادي در دوره اي طولاني رو به كاهش نهاد و تا
فروپاشي ، اين روند بي وقفه ادامه يافت. زماني كه گورباچف دير
هنگام متوجه ضرورت اصلاحات اقتصادي شد ديگر فرصتي براي اصلاح وجود
نداشت .
اما چين بعد از اتخاذ سياست هاي ناموفق مختلف اقتصادي كه همگي
زيربنايي ايدئولوژيك داشتند مثل برنامه " جهش بزرگ " كه يك ناكامي
مطلق بود ، نهايتاً به هيچ يك از آرمانها و شعارهايي كه در حوزه
اقتصاد داشت دست نيافت ، از طرف ديگر تجربه ناموفق و رو به شكست
شوروي هم پيش روي آنها بود. بنابراين انها برخلاف شوروي قبل از
اينكه فرصت اصلاح أمور از دستشان برود بخوبي متوجه ناكارآمدي
اقتصاد دولتي بر پايه هاي ايدئولوژيك شدند و بر مبناي جمله معروف
دنگ شيائوپنگ معمار چين امروزي كه " گربه مهم نيست سياه يا سفيد
باشد مهم اين است كه خوب موش بگيرد " آن شدند كه امروز مي بينيم .
چین در یک سال بي سر وصدا ١٦١ ميليارد دلار و روسيه ( رقيب نظامي
شانه به شانه سابق آمريكا ) فقط ٤٤ ميليارد دلار صرف هزينه هاي
نظامي خود كرده اند .
درحکومت اسلامی ایران قدرت اقتصادي نه تنها رشدی
پيدا نكرده بلكه به نوعي هر روز ضعيف تر هم شده . رشد اقتصادي ،
بهره وري و سرمايه گذاري نازل ، بيكاري بالا ، فساد گسترده اداري ،
فضاي بسيار نا مناسب كسب و كار ، وجود دولت فربه و بي ثباتي
اقتصادي ، سالهاست كه مشخصه ثابت اقتصاد ما است ، تمركز بر شعار
هاي پر طنين مثل مديريت جهادي ، اقتصاد مقاومتي ، واگذاري أمور به
جوانان انقلابي ،..... تا بحال رافع هيچ دردي از اقتصاد بيمار ما
نبوده . امروز اقتصاد ايران وضعيتي مشابه شوروي قبل از فروپاشي را
دارد البته با اين خبر خوب كه فرصت اصلاح هنوز از دست نرفته است .
بنابراين كساني كه فكر مي كنند بدون وجود و بي توجه به اقتصادي
قدرتمند، فقط با اتكا به قدرت نظامي مي توان در بلند مدت امنيت را
براي كشور تامين كرد ، به ياد داشته باشند شوروي با حمله ارتشي
بيگانه از هم فرو نپاشيد ، اين حمله ارتش اقتصاد ناكارآمد خودشان
بود كه بدون شليك حتي يك گلوله باعث شكست آنان شد . زيرا تا به حال
هيچ كشوري قادر به ايجاد نيروي نظامي كه قادر به مقابله با ارتش
فقر و فلاكت باشد ، نشده است.
_________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|