مقاله

 

 

 تاریخ انتشار :17.08.2025

دیدار تاریخی !

hoshyaresmaeil2017@hotmail.com

روز هزارو شصت و دو جنبش مردم ایران...

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و ولادیمیر پوتین، همتای روسی او در ایالت آلاسکای آمریکا با یکدیگر دیدار کردند.

این دیدار خیلی مهم بود ما هم چون خیلی زبلیم یک نقودی فرستادیم توش و متن دیدار را به نوشتار تبدیل کردیم .


ترامپ : چطوری پوتین . دیر کردی ؟
پوتین : من دیر نکردم گفتم
عمدا دیر برم کون تو بسوزه ! حالا چرا آلاسکا ؟


ترامپ : چون یه زمانی مال روسیه بود ما خریدمش حالا واس ماست . گفتم اینطوری بهتر میسوزی !
پوتین : ولش کن بذار دنیا بسوزه ... اصلا چی شد برگشتی ؟

ترامپ : من نرفته بودم که بخوام برگردم . تو چرا تموم نمیشی ؟
پوتین : من که اگه خدا بخواد حالا حالاها هستم
در خدمتت . قانون اساسی مون میگه !


ترامپ : مگه تو میدونی قانون اساسی چیه ؟
پوتین : نه فقط تو میدونی و
عمّت !


ترامپ : دیگه ناموسی ش نکن والا منم فحش میدم ...
پوتین : میگم دوست داری جنگ اوکراین تموم بشه ؟


ترامپ : اگه توش سود باشه چرا که نه ...
پوتین :
با چین قهر میکنم ، در عوض تو هم فراموش کن اصلا اوکراینی هست . 190 دلارم سر بده .


ترامپ : وضع مالی که خرابه . جون پوتین ندارم
سر بدم . ولی برم فکر کنم راجع به بقیه پیشنهاد !
پوتین : فکر کردی چون تو جنگ سرد باخیتم هی مفتی مفتی در مالی کنی بری ؟

ترامپ: بی تربیت این چه طرز صحبت کردنه ؟ الان روشنفکر سلطنتی بهش برمیخوره !

پوتین : اولا که بهشون بر نمیخوره . پوستشون مثل گرگدنه . خودشون از بالا تا پائین فئودال لومپنن .  دوما روشنفکر سلطنتی معنی نداره مثل روشنفکر دینی . اگر روشنفکری ، پس دینی و سلطنتی نیستی و بالعکس ....


ترامپ : من فکر کردم
تو دوام نمیاری تو جنگ طولانی ...

پوتین : اوا نه بابا ؟ زیادیت نشه ؟

ضیافت ناهار ترامپ و پوتین لغو شد و ترامپ بلافاصله به کاخ سفید بازگشت در راه با خودش فکر میزد این
نر گدا کیه دیگه ؟
پوتین هم داشت با خودش فکر میزد چطور مسیر و داستان تحریمها رو برعکس کنه ؟
پوتین خوشحال بود و در ذهنش گذشت با این سفر اروپا پشماش ریخت حکم بازداشت صادر میکنید ؟ حالا بخورید !


نتیجه نهایی دیدار : جنگ اوکراین ادامه دارد .


خامنه ای : مجتبی بابا بپر یه کاری بکن تا همه بگن ما هم مثل پوتین و ترامپ مهمیم و ابر قدرت و گنده لات جهان
، درسته مملکت زارته ، قیافمون هم زاقارته ، ولی بالاخره یه تکونی بخوریم !

مجتبی : یه کار خفنی کردیم بابا ، مربوط به دفترچه دوران اضطرار ، صد روز اول تاجگذاری ، زنگ نزنید فقط پیامک بدید...50 هزار فرمانده به رضاپهلوی سلام دادن و سرود سلام فرمانده 2 رو براش خوندن !

خامنه ای : خسته نباشی بابا . ولی 50 هزار زیاد نیست ؟

مجبتی : نه بابا این فقط یه تیتره ، والا کدوم قورباغه ای با این پهلوی شیر برنج تماس میگیره ... سرکار بودن حالا سرکارترن !

خامنه ای : آورین آورین زبل خودم ...



اسماعیل هوشیار
17.08.2025

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

:

اسم

:

ایمیل

پیام


 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد