تاریخ انتشار :22.09.2025
سیزده رباعی
هادی خرسندی

ایراد گرفتن ز کسان مشکل نیست کشف نیوتون هم آنچنان کامل
نیست آن سیب رسیده بود و افتاد به خاک پس جاذبه سیب کال را
شامل نیست!
کرمی دیدم میان سیب نیوتون نالید که این
منم رقیب نیوتون میگفت عجب که ضربه را من خوردم شد شهرت
جاذبه نصیب نیوتون!
کرمی سراسحاق چنین میزد داد کای
کاشف بی رقیب، باغت آباد
افتادن سیب بابت جاذبه نیست
سنگینی من بود که آن سیب افتاد!
بی دوست در
این جهان نبایست نشست
با دوست به لشگر غم آریم شکست
چون گرمی دست دوست باشد، هادی
ما از گل یخ گلاب آریم به دست
ایران! به تو دلبسته و پابند، منم
با گرمی و
سردی تو خرسند منم
هم در دل شن های کویری تو ام
هم
در برف کوه دماوند، منم!
با خواست من زمانه دمساز
نشد پایان پریشانیم آغاز نشد
درهای زیاد را گشودم امّا
آن پنجره ای که خواستم باز نشد!
من پیرم و پیرتر
ازین خواهم شد لائیکم و لائیک ترین خواهم شد طرفی بندم اگر ز
اسلام شما بیمار چو زین العابدین خواهم شد
از مال
جهان مرا نه نقدی، نه چکی میلیون که بجای خویش، حتی نه یکی
وقتی به سلامتی ز دنیا رفتم بر سنگ مزارم بنویسید زکی!
این خمره رئیس و رهبر و خان بوده ارباب گروه مستمندان بوده
از خوردن مال مفت اینجور شده وقتی متولد شده فنجان بوده
لندن، رفتم اداره بیکاری
گفتند تو پول نفت خیلی داری
اینجا به گدائی از چه رو آمده ای؟
گفتم که «خدا شاهده
آی ام ساری!»
تشخیص نباشدت اگر در بد و نیک
از اوج به قعر میروی با دو کلیک
در علم اگر تالی ایلان
ماسکی
کمتر ز ترامپ میشوی در پُلیتیک
ناصرخسرو حکایت نوع بشر
خوش گفت از آنچه آیدش باز به سر
این حرف علی الابد ندارد پایان:
کز ماست که بر ماست که
بر ماست که بر ....
بی تو نه امور این جهان لنگ شده نه
بین زمین و آسمان جنگ شده نه کوه شده آب و نه دریا شده خشک
اما دل من برای تو تنگ شده
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|