مقاله

 

 

تاریخ انتشار :27.08.2023

دغدغه های غریبانه !

hoshyaresmaeil2017@hotmail.com


روز سیصد و چهل جنبش مردم ایران...

فوت ابراهیم گلستان در لندن درگیری تازه ذهن من بود . اول از همه یاد فروغ افتادم ...

اینکه 100 سال باشی البته قابل تامل است اما از این 100 سال 30 سال آخرش محاسبه نمیشود . 20 سال اول هم نمیشه حساب کرد . اما برای بقیه زمان ، روحیه شورشگری و اعتراض که نباشد ، دیگه چه فرقی میکنه در کاخ باشی یا نباشی ...


من فروغ و ابراهیم را در رابطه شان قضاوت نمیکنم ...
گرایشات سیاسی آنها هم ، مد نظر نیست .

روابط عاطفی را تحت هیچ شرایطی نمیشود قضاوت کرد . برای من روحیه فروغ و اشعارش ، گلستان و نبوغ هنری اش ...


فوت
ابراهیم گلستان تلنگری بود که دیگر کسی نیست . آنها هم که هنوز نفس میکشند دیگر انرژی تاریخ نگاری را ندارند . انگار تتمه این نسل در حال تبخیر است . اینکه نسلهای بعدی چطور و به کجا بروند مربوط به خودشان است .

ناپلئون جمله ایی دارد که گفت تاریخ را فاتحان مینویسند . ولی من معتقد نیستم .

 

واگنر و گلستان تیتر بودند که خشکشویی هم خراب شد ...

لباسهای خیس روی دستم مانده بود ...

کلافه بودم ، تفعلی زدم به فروغ نامه...

.....


برای کفشی که
همیشه پایت را می زند
فرقی نمی کند
تو راهت را درست رفته باشی یا اشتباه
هر مسیری را با او
همقدم شوی
باز هم
دست آخر
به تاول های پایت می رسی

آدم ها هم به کفش ها بی شباهت نیستند
کفشی که همیشه پایت را می زند
آدمی که همیشه آزارت می دهد
هیچ وقت نخواهد فهمید
تو چه دردی را تحمل کردی
تا با او همقدم باشی ...!!!

"فروغ‌فرخزاد"

 



27.08.2023
اسماعیل هوشیار


 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد