افسانه وحدت
روز ۹ مارس خبر دستگیری ۷ نفر از اسلامیون در ایرلند و همچنین محاکمه یک زن مسلمان آمریکایی مظنون به برنامه ریزی برای قتل لارش ویلکس کاریکاتوریست سوئدی در سطح وسیعی در جهان مخابره شد۔
نزدیک به دو هزاره است که مذهب به جوامع انسانی خون پاشيده است. امروز در قرن ۲۱، بیخدایان و منتقدان مذهب دوباره فتوای مرگ میگیرند. تناقض جهان امروز شگفت انگیز است. با فشار یک دکمه میشود حجم عظیمی از اطلاعات را به تمام دنیا فرستاد. رشد سرسام آور علم و تکنولوژی، پرتاب سفینههای تحقیقی فضایی به سیارات دوردست، اختراعات عظیم علمی، ساختن روبوت هایی که جای انسان را در صنعت گرفته اند٬ همه دال بر این است که بشر میبایست قرنها از مذهب، جهل و خرافه فاصله گرفته باشد.
با اینهمه پیشرفت بایستی همه انسانها مرفه و در آسایش زندگی میکردند، میبایست دست درازی مذهب به زنان قطع میشد. اما چنین نیست. با عروج اسلام سیاسی در سه دهه گذشته، بساط وحشیگری و قوانین خدا٬ شریعت و خرافات يك بار ديگر رونق گرفت. در کنار تصویر مدرن جهان تکنولوژی، شاهد آن هستیم که مذهب در قدرت٬ آسایش و امنیت را از انسانها سلب کرده است.
در قرون وسطا قوانین مسیحیت، تفتیش عقاید، جنگهای صلیبی، سوزاندن دانشمندان و آزاداندیشان و زنها، بعنوان ساحره و جادوگر، زندگی انسانی را از مردم سلب کرده بود و اکنون در قرن ۲۱ ضد علمیترین و پوچترین احکام و احادیث مذهبی بر زندگی بخشهای بزرگی از مردم در دنیا حاکمیت یافته. سنگسار زنان، قطع دست و پا، قصاص و صدها جنایت، کشتار و خونریزی از جمله دستاوردهای قوانین شریعت و حاکمیت اسلام برای بشریت مدرن و مایه اختناق، بیحرمتی و تحقیر انسانهاست.
بعد از عصر رنسانس فرهنگی و جنبش روشنگری در قرن ۱۸ مردم اروپا مذهب را از زندگی مردم بیرون و به صومعه ها و کلیسا ها راندند. علیه آن قانون وضع کردند و دستش را از سیاست و آموزش و پرورش قطع کردند. اما نظام سرمایه داری همیشه برای جلوگیری از بقدرت رسیدن و عروج جنیش اعتراضی و چپ، ومقابله با اعتراضات کارگران و مردم محروم جهان و تقویت و تحکیم سلطه خود، دست به انبان مذهب برده است. هر جا لازم دیده آن را مانند هیولا بجان مردم انداخته است. سرمایه داری غرب در تقابلش با بلوک شرق طی دوران جنگ سرد به مذهب چنگ انداخت. طالبان را خلق كرد و قدرت داد، خمینی و حکومت اسلامی را با دسیسه برای جلوگیری از چپ و رادیکالیزه شدن انقلاب ۵۷ از گور بيرون كشيد و روی کار آورد تا انقلاب مردم را به شکست بکشاند.
در طی این سه دهه راست ترین جناحهای بورژوازی وسیعترین تبلیغات مذهبی را به راه انداختند. واقعيت اينست كه بقاء يا احياي مذهب بهيچ وجه دليل ايدئولوژيك و اعتقادي در اين قرن ندارد. بلكه ريشه در مصالح يك اقليت مفتخور حاكم دارد كه براي حفظ قدرت و ثروت و نظام خود جانوران عهد عتيقي را با زور و ضرب دولتي به جان مردم انداخته است. روی کار آمدن اسلام سیاسی نیاز سیاسی و منافع غرب و طبقات حاکم بود نه به دلیل مسلمان بودن مردم. كشتار و ايجاد رعب و فضاي آزار و وحشت تقلاي جنبشي بي ريشه و بي ربط به مردم جهان امروز براي زنده ماندن است.
براي نمونه در جمهوری اسلامی مثل هر جای دیگر که اسلام و سازمانهای اسلامی قدرت دارند، از جمله مردم را به جرم اعتقاد به مذاهب دیگر مثل یهودیت و بهائیت مورد اذیت و آزار، شکنجه و زندان قرار میدهند، تهدید می کنند و به جرم انتقاد از اسلام فتوای قتل صادر میکنند و کسانی که به خدا اعتقاد ندارند را اعدام میکنند. بعد از بقدرت رسیدن حکومت اسلامی در ایران خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. بعد از آن تعداد بسیاری از نویسندگان، آزادیخواهان، منتقدین و هنرمندانی که انتقادی از اسلام کردند به مرگ تهدید شدند و فتوای قتلشان توسط سازمانها و حکومتهای اسلامی صادر شد.
لارس ویلکس هنرمند و نقاش مشهور سوئدی هم که در سال ۲۰۰۷ کاریکاتورهای محمد پیغمبر اسلام را به شکل سگ کشید بارها توسط اسلامیها تهدید به مرگ شد و فتوای قتلش صادر شد. در آن زمان ما در سازمان اکس- مسلّم در دفاع از آزادی بیان از لارس ویلکس حمایت کردیم. این اقدام را به شدت محکوم کردیم و از همه آزادی خواهان و سکولاریستها دعوت کردیم که در جبهه مبارزه علیه اسلام سیاسی صف خود را فشرده تر و گسترده تر کنند. لارش را به سمیناری در دفاع از آزادی بیان دعوت کردیم که بسیار جنجالی شد و باعث بحث و گفتگوی گستردهای در باره اسلام سیاسی و آزادی بیان در مدیا شد. ولی واکنش دولتهای غربی از جمله سوئد به این مساله ادامه مماشت با صادر کنندگان حکم قتل لارس ویلکس بود. قاتلین حاکم بر ایران را بارها پس از این حکم به سوئد دعوت کردند . با وجود اینکه اعمال جنون آمیز تروریستی در نقاط مختلف دنیا، غرب را که خود بانی پیدایش طالبان و ترریستهای اسلامی بود مدتهاست که به شدت نگران کرده، ولیهنوز برای تروریستها و حکومت ایران فرش قرمز پهن میکنند.
هنوز تروریستهای اسلامی از جمله حکومتیان در ایران را به برنامههای مختلف فرهنگی و سیاسی دعوت میکنند و با جنایتکاران و اعدام کنندگان کودکان دست دوستی میدهند. اما با وجودی که قوم پرستی، بازگشت مذهب، سودجویی، میلیتاریسم و تروریسم در جهان بیداد میکند، با اینکه تروریستهای اسلامی خونبارترین صحنه های تاریخ بشریت را بوجود اوردند ولی نتوانسته اند و نخواهند توانست مردم را مرعوب کنند.
ارتجاع مذهبي جايي در اين قرن ندارد و در بهترين حالت در گوشه اي منزوي خواهد شد. صف مقاومت در برابر ارتجاع در کشورهای مختلف شکل گرفته و فعال شده است. جهان متمدن مملو از خشم از پر و بال دادن به اسلام سیاسی، از سر کار آوردن طالبان و قدرت دادن به جمهوری اسلامی است. مردم خشمگین از ۳۱ سال سرکوب و انسان ستیزی حکومت اسلامی، خشمگین از دیدن صحنههای جنگ انسانیت با بربریت، صحنههای دلخراش از تپش افتادن قلب ندا، از گلوله زدن به سینه اشکان، از اعدام دلارا، بهنام، بهنود.. در ایران به میدان آمده اند.
نیرویی که ازادیخواه است و علیه دخالت مذهب در ارکان جامعه است، برای خلع ید مذهب مبارزه میکند و به دنبال یک رنسانس و روشنگری فکری در تمام دنیاست. اين جنبش با اهداف انساني و مدرن و پيشرو خود از هم اكنون دارد سيماي آينده جهان را ترسيم ميكند. جهاني آزاد و بدون دخالت ارتجاع مذهبي در زندگي مردم.*