اسلامگرایان افراطی دراپوزیسیون
سوریه
امین قضایی
بافت قومی و مذهبی سوریه کلید درک ترکیب اپوزیسیون فعلی و حد نفوذ اسلام
گرایان افراطی در میان گروههای مخالف است. سنیها، که پرشمارترین بخش
جمعیت هستند، ، و کردها در شمال شرقی کشور، که پرشمارترین گروه اقلیت را
تشکیل میدهند، به همراه مسیحیان آسوری و اقلیت حاکم، که در میان آن سلطه
با شیعان علوی است، بافت قومی و مذهبی سوریه را تشکیل میدهند.
ترس قابل درک مسیحیان، که به فرقههای مختلف تعلق دارند، از یک سوریه آتی
با احکام شریعت اسلامی، آنان را در شورشهای اخیر نسبتا منفعل نگاه داشته
است. برای مثال ایگناسیوس ژوزف سوم، رهبر کلیسای کاتولیک سوریه، اعلام کرده
که مسیحیان نمیبایست از سرنگونی اسد حمایت کنند چرا که ایشان، با اینکه ده
درصد جمعیت را تشکیل میدهند، در یک حکومت اسلامی بیشتر رنج خواهند برد.
البته مسیحیان بسیاری به طور منفرد در میان معترضان و نیروهای مردمی حضور
دارند و حتی برخی از ایشان به خصوص کسانی که در تبعید به سر میبرند گروهی
با عنوان "مسیحیان سوری برای دموکراسی" تشکیل دادهاند و در پی جلب حمایت
مسیحیان برای مشارکت در انقلاب برآمدهاند. این گروه در شرح هدفهای خود
مینویسد:
"مسیحیان سوری در انزوا و خاموشی فرو رفته و آزادی محدود خود در رژیم اسد
را پذیرفتهاند تا حق اَعمال مذهبی شان را در ازای وفاداری کور به رژیم
بدست آورند. در نتیجهی این معامله نابخردانه و رفتار غیرسیاسی، مسیحیان
سوری به میراث سیاسی، فرهنگی و روشنفکری که ایشان در طی تاریخ مدرن و
باستانی سوریه ساختهاند ، پشت پا میزنند.
اما به جز آسوریهای نگران و مردد و البته قشر ممتاز علوی، هر دو اکثریت
سنی و اقلیت کرد از سرنگونی حکومت علوی بشار اسد حمایت میکنند. به مانند
تجربهی کردستان عراق ، خطر ظهور اسلام گرایی افراطی در میان کردهای سوری
وجود ندارد. بنابراین با کنار گذاردن مسیحیان ، کردها و معترضان مستقل
مردمی از بافت اپوزیسیون ، بررسی ما به تمرکز بر قدرت اخوان المسلمین در
مجلس ملی سوریه و نفوذ مرموز القاعده در ارتش آزاد سوریه محدود میشود.
مجلس ملی سوریه
ائتلافی از گروههای مختلف در تبعید به خصوص مستقر در استانبول که برای
ایجاد آلترناتیو مشروعی برای رژیم بشار اسد و جلب حمایتهای بین المللی
تشکیل شده است. این مجلس، که در آن ایدئولوژی اخوان المسلمین چیره است،
متشکل از گروههای زیر است :
۱. گروه موسوم به "اعلامیهی دمشق برای تغییر دموکراتیک" ، جنبشی که در
خلال سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ برای اصلاحات دموکراتیک اعلام موجودیت کرد، اما
بلافاصله سرکوب شد.
۲. اخوان المسلمین که البته پیوند نزدیکی با همتایان مصری خود ندارند. در
فوریه ۱۹۸۲ ، ارتش سوریه تحت حکومت حافظ اسد برای سرکوب قیام حماء بیش از
ده هزار نفر از مردم این شهر را قتل عام کرد. برخی تعداد کشته شدگان را
بسیار بیش از این برآورد کردهاند. اخوان المسلمین بعد از این سرکوب خونین
، موجودیت قدرتمندی در سوریه نداشت اما بعد از آغاز شورشها در سال ۲۰۱۱
دوباره پا گرفته است.
۳ کمیتهی هماهنگی محلی شامل گروههای مردمی است که تظاهرات را سازماندهی
میکنند.
۴. کمیسیون عمومی انقلاب سوریه که ائتلافی است متشکل از چهل گروه مردمی
اپوزیسیون.
۵. فراکسیونهایی از کردها ، رهبران قبایل و شخصیتهای مستقل.
رئیس کنونی این مجلس که هر سه ماه قابل انتخاب است، عبدالباسط سیدا، فعال
سیاسی است که سالها در سوئد در تبعید زندگی کرده است.
اخوان المسلمین اکثریت کرسیهای "مجلس ملی سوریه" را در اختیار دارد، اسلحه
و کمکهای مالی را به خصوص از قطر و عربستان گرفته و در داخل کشور توزیع
میکند و مطمئنا به مانند مصر نقش پر رنگی در حکومت آیندهی سوریه ایفا
خواهد کرد. روشنفکران اخوان المسلمین ظاهرا به مانند همتایان مصری خود
میاندیشند و دست کم در حال حاضر مدعیاند که قصد ایجاد یک حکومت اسلامی را
ندارند. یکی از ایشان به نام علی البیانونی در ششم اوت در "العربیه"
مینویسد:
"اخوان المسلمین به دنبال سوریهای است که شهروندی برپایهی حقوق و
مسئولیتها باشد و سوریها بتوانند جامعهای متحد را بازسازی کنند به
طوریکه تمایز اقلیت و اکثریت به تدریج محو شود. به زنان میبایست فرصت
فراوانی داده شود تا خود را طوری نشان دهند که نسلهای آینده بتوانند نقش
حیاتی آنان را در این پروژهی ملی ایفا کنند."
این عبارات دقیقا مشابه ادعاهای روشنفکران مصری اخوان المسلمین است. به نظر
میرسد تا آنجا که به اخوان المسلمین مربوط میشود، قدرت اسلام گرایان در
سوریه ، بیش از مصر کنونی نخواهد بود. اما نگرانی جهان از اسلامیون افراطی
در سوریه در جای دیگری است .
جدا از مجلس ملی سوریه ، میبایست از کمیتهی هماهنگی ملی برای تغییر
دموکراتیک نیز نام برد. این گروه متشکل از شخصیتهای مخالفی است که سالها
با رژیم اسد مدارا کرده و یا قبلا عضو این رژیم بودهاند. سه حزب کرد نیز
در این کمیته حضور دارد. این گروه مخالف عملیات نظامی و دخالت خارجی و
بیشتر طرفدار مذاکره با رژیم اسد است. اعضای این گروه مدافع جدایی دین و
دولت هستند. حسین عبدالعظیم، رهبر این کمیته، از اینکه اسلام گرایان در
مجلس ملی سوریه دست بالا را دارند، انتقاد میکند. برخی این کمیته را دست
ساز رژیم اسد میدانند. خالد کمال یک فعال اپوزیسیون در قاهره میگوید که "رژیم
سوریه بسیار مکار است و مردم را به سوی کمیته هماهنگی ملی میفرستد. این
گروه متعلق به رژیم است. ما نمیخواهیم استراتژی هایمان را با عناصر رژیم
هماهنگ کنیم."
ارتش آزاد سوریه
این ارتش در اوت ۲۰۱۱ به فرماندهی ریاض الاسد، یک سرهنگ سابق نیروی هوایی،
شکل گرفت که معمولا متشکل از سربازان فراری است که به سوی ترکیه گریختهاند
و بر تعداد آنان به مرور افزوده میشود. سرهنگ اسد ادعا میکند که حدود چهل
هزار نفر را تحت فرماندهی خود دارد اما تحلیل گران شمار نفرات این ارتش را
بیش از ده هزار نفر برآورد نکردهاند.
اگر مجلس ملی سوریه به خاطر وجود اخوان المسلمین رنگ اسلامی به خود گرفته
است ، ارتش آزاد سوریه متهم است که اعضای القاعده را به عنوان عضو خود
پذیرفته است. اینکه به خصوص در ماههای اخیر ، القاعده در سوریه عملیات
نظامی انجام میدهد امر مسلمی است، اما دربارهی اینکه آنها عضو ارتش آزاد
سوریه هستند و تا چه حد در آن نفوذ دارند ، نظریات بسیار ضد و نقیضی وجود
دارد.
یک عضو ارتش آزاد سوریه به یکی از گزارشگران العربیه (۷ اوت) میگوید:
"هیچ القاعدهای در میان مبارزین ما نیست. دمشق حدود صد نفر از اسرایش را
به عنوان عضو القاعده به مطبوعات نشان داده است. این ادعا که در بین کسانی
به ترکیه پناه بردهاند افراد القاعده حضور دارند یک تبلیغ کثیف حکومت دمشق
است. هدف از این کار بدنام کردن ارتش آزاد سوریه است. حال ما با القاعدهای
میجنگیم که دمشق آنرا بوجود آورده و ما آنها را نابود خواهیم کرد. این
ادعا نیز که جنگجویان چچن در میان ارتش آزاد سوریه وجود دارد یک ضداطلاعات
است. اخوان المسلمین و سلفیها در میان مخالفین هستند. اما ارتش آزاد سوریه
از همه قوی تر است. سوریه کشوری با کشمکشهای قومی ، سکتی و مذهبی مانند
عراق نخواهد بود. نبردهای سکتی در عراق به ششصد سال قبل بازمی گردد، پس
عراق زمین حاصلخیزی برای این درگیریها بود، اما سوریه اینطور نیست."
اما تصاویر ویدئویی چیز دیگری را نشان میدهند. صرف نظر از ویدئوهایی که
القاعده خود منتشر میکند، در بسیاری از ویدئوها پرچم القاعده در حین نبرد
دیده میشود. القاعده خود اعلام کرده است که جبهه حمایت از مردم شام را
براه انداخته است.
در ماه مه۲۰۱۲ وزیر دفاع آمریکا لئون پانتا به حضور القاعده در ارتش آزاد
سوریه معترف شد و از این جریان خواست که با القاعده همکاری نکنند.
در این باره چند احتمال قابل تصور است :
یک نظریه این است که القاعده به عنوان یک گروه تروریستی، که در اصل دست ساز
آمریکا بوده است، با ماموریت مشخص از سوی آنان، وارد سوریه شده است. دانیل
بیمان، پروفسور و کارشناس ضدتروریست در دانشگاه جرج تاون، فعال شدن القاعده
در سوریه را واضح میداند. به نظر او این سازمانی است که حکومت آمریکا در
سومالی و مالی و پیشتر در چچن و یمن از آن استفاده کرده است. او میگوید :
"جای سئوال نیست که القاعده میخواهد این کار
را انجام بدهد و در انجام این جور کارها هم تبحر دارند. آنها در ایجاد نزاع
محلی به نزاع جهانی مهارت دارند.
دومین نگرش که کمتر مسائل را با تئوری توطئه توضیح میدهد، حضور القاعده را
در ارتش آزاد سوریه میپذیرد اما تصور میکند به خاطر ضعف نظامی این ارتش،
حضور القاعده تحمل میشود. گویا سیاست این است که ابتدا با بشار اسد تسویه
حساب شود و بعد جنگ با القاعده فراخواهد رسید.
آخرین دیدگاه این است که القاعده مستقل از ارتش آزاد سوریه از عراق وارد
خاک سوریه شده است و مستقلا عملیات انجام میدهد.
هرکدام از این فرضیات را که درست بدانید، با توجه به گزارشات متعدد از ارتش
آزاد سوریه و تصاویر به دست آمده از عملیات ایشان، دو نتیجه قابل استنتاج
است:
حضور القاعده در سوریه مسلم است، اما پردامنه نیست، و یکسان دانستن ارتش
آزاد سوریه با القاعده مبالغه آمیز است. ارتش آزاد سوریه خیلی پیش از ظهور
نشانههای القاعده در سوریه تشکیل شده بود و از آنجایی که بسیاری از این
افراد پیشتر به رژیم تعلق داشتند، وابستگی معنوی آنها به القاعده یا هر
گونه اسلام گرایی افراطی چندان مستحکم به نظر نمیرسد. همچنین این نکته را
نیز نباید از نظر دور داشت که رژیم اسد به مانند قذافی تلاش دارد مخالفین
خود را تروریست و اعضای القاعده نشان دهد. ماهیت اپوزیسیون از این منظر
چندان تفاوتی با لیبی و مصر ندارد و تنها نکتهی نگران کننده نزدیکی سوریه
به عراق و پایگاههای القاعده است.
.............................................

توضیح عکس
اسمش مهدی الهراتی است، فرمانده گروه اسلام گرای شورشیان لیبی که متهم به
ارتباط با القاعده است. به همراه ۲۰ نفر دیگر از فرماندهان این گروه به
سوریه آمده و برای مخالفان سوریه "یگان امّت" را سازماندهی کرده است.
الهراتی که سال گذشته از سوی برخی رسانهها متهم به ارتباط مستمر با
سازمان سیا شده و بن لادن دوم نام گرفته بود، ۳۹ سال دارد و قبل آغاز
درگیریهای لیبی ظاهرا به آموزش زبان عربی و علوم اسلامی در شهر دوبلین
میپرداخته است.
گروه اسلام گرای شورشیان لیبی (ال.آی.اف.جی) که به قتل زودهنگام معمر
قذافی نیز متهم است، به همراه شاخهی سوری آن یعنی یگان امّت بیش از ۶۰۰۰
عضو دارد و ادعا میکند که بودجهی خود را بوسیلهی شبکهای خصوصی از
سراسر سوریه، خاورمیانه و شمال آفریقا تامین میکنم اما چیزی که آشکار است
بسیاری از نیروهای آن با کمک غرب و چند کشور
عربی از جمله قطر، عربستان و کویت در لیبی آموزش دیده و ملزومات خود را
در کشور ترکیه تهیه نمودهاند.
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|