تاریخ انتشار :22.07.2020
شوالیه
هژیر بلاسچی

توییترشوالیههای چپنمای محور مقاومت،
به ویژه در مناطق خوش آب و هوای اروپایی و آمریکایی، در چند هفتهی
اخیر کمپینی راه انداختهاند تا ثابت کنند غیر از انتخاب میان
جمهوری اسلامی و دونالد ترامپ هیچ راه دیگری در برابر بشریت وجود
ندارد. آنها البته درست مانند برادران تاریخی و طبقاتیشان برای
اثبات این حرف راهی ندارند غیر از بهتان زدن و پروندهسازی، ربط
دادن گودرز به شقایق، کشف «نیمهی پنهان»، افشای «هویت» و برملا
کردن «طراحی سوخته».
ولی اجازه بدهید برای چند لحظهی کوتاه تمام ترهات آنها را
بپذیریم، تائید کنیم که هیچ انتخاب دیگری غیر از جمهوری اسلامی و
دونالد ترامپ وجود ندارد و هرگونه تلاش برای گشودن جبههی سومی از
پیکار علیه ارتجاع و امپریالیسم بازی در زمین «امپریالیسم» است. از
این هم البته صرفنظر کنیم که برای چپنماهای محور مقاومتی
امپریالیسم تنها و تنها به معنای آمریکاست و لاغیر. بسیار خب!
بنابراین برای کسی که این لاطائلات را پذیرفته باشد هیچ راه دیگری
وجود ندارد و صدالبته باید روشن کند که کدام یک از این دو گزینهی
جبری را انتخاب کرده است. با تمام این مقدمات روشن است که انتخاب
چپنماهای محور مقاومتی دونالد ترامپ نیست و تنها گزینهی
باقیمانده برای آنها جمهوری اسلامی و متحدان منطقهیی و
بینالمللیاش هستند. این دیگر نه تهمت است و نه افترا. شوالیهها
تعارف را کنار گذاشتهاند و حرفشان را راست و مستقیم میگویند.
هرچند همچنان به سبک این چند سال گذشته و بر مبنای آنچه در تغییر
ایدئولوژی معکوسشان از متحدان جدیدشان آموختهاند وقتی به آنچه که
هستند و به هزار زبان آن را بازگو کردهاند متصف میشوند
نوحهخوانی و مظلومنمایی پیشه میکنند.
در عینحال عجیب نیست که بخش مهمی از تلاش چپنماهای محور مقاومتی
صرف انگ زدن به چپ انقلابیای میشود که سوابق و مواضع روشنی علیه
امپریالیسم دارد اما برخلاف برادران و خواهران خوشسیمای جلاد
همواره بر پیکار آشتیناپذیر رهاییبخش با جمهوری اسلامی و متحدان
آن هم پافشاری میکند. برای آنها درست مانند مزدورهای نهادها و
بنیادهای امپریالیستی، نفس وجود چپ انقلابی، چپی که نه به
امپریالیسم باج میدهد و نه با جمهوری اسلامی سازش میکند و کنار
میآید به معنای این است که راه دیگری غیر از آن انتخاب «جبری»
وجود دارد. برای هر دوی این جبهههای رقتانگیز دشمن اصلی نه آن
نیرویی است که به واقع یکی از این دو گزینه را انتخاب کرده بلکه
دشمن اصلی آن نیرویی است که هیچکدام از این دو گزینه را انتخاب
نمیکند و مانند خاری در چشم و استخوانی در گلو میایستد و بر
مواضع خود پای میفشارد تا نشان دهد سیاست رهاییبخش نه بازی در
زمین «رئالپولیتیک» و ماندن در محدودهی امر ممکن بلکه گشودن راهی
به سوی آن چیزی است که تمام بساط ستمگرانهی حاکم بر ایران و جهان
آن را «ناممکن» جلوه میدهد، از جمله به یاری شوالیهها.
فیس بوک
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|