تاریخ انتشار :14.01.2019
سرمایه گذاری روی همین نظام ؟؟؟
حمید محبی

از تاریخ درس نمیگیریم؟
آنگاه تاریخ از ما درس خواهد گرفت.
از تاریخ عبرت نمیگیریم؟
آنگاه عبرتِ تاریخ خواهیم شد.
از « بهزادان پور ونداد » درس نمیگیرید؟
همان که او را ابومسلم خراسانی نامیدهاند.
دلیر مردی که حاکمیت بنی امیه را برانداخت و سرنگون کرد،
اما به اشتباه حکومت را به بنی عباس سپرد.
از« رادمان پور ماهک » درس نمیگیرید؟
همان که او را یعقوب لیث صفاری نامیدهاند.
همان که زبان پارسی را زنده کرد و بیشتر پارسی زبانان هنوز
نمیدانند.
همان که راهش ناتمام ماند.
چهارده قرن پیش در سرزمین ما، کلاهی را با شمشیر بر سرها چپاندند.
آن کلاه دیگر پوسیده است.
امروز سرهایی بدنبال بازسازی همان کلاهاند تا خود را در آن فرو
کنند.
دستانی که آن کلاه را ساخته بودند دیگر نیستند.
امروز دستان دیگری به باز سازی همان کلاه مشغولند.
یکی، میخواهد بخشی از جیش ولی فقیه که سپاه پاسداران نام دارد را
برای بدست گرفتن زمام حکومت با خود همراه کند.
تا باز هم با همان اسب پاسداران، بر مردم بتازد.
غافل از اینکه اسب پاسداران جنایتکار هرگز اسب تروآی* یونانیها
نخواهد شد.
آن دیگری، میگوید در رژیم بعدی باید سکیولاریزم حاکم باشد و
آخوندها از حکومت کنار بروند.
به کجا بروند؟
به ادامهی کار حوزههای جهل و جنایت؟
به ادامهی روضه خوانی و خوردن فرهنگ جامعه؟
همچنانکه موریانهها میکنند؟
یعنی همین آخوندها باشند و تنها کنار بروند؟
پایههای رژیم آخوندی بودند را بیخیال.
بستند و کشتند و خوردند را نادیده بگیر.
گذشته، گذشته است.
تعدادی را اندکی مجازات میکنیم، بقیه را شتر دیدی ندیدی.
زنگ عوض میکنند.
به تاریخشان بنگرید.
به همین رژیم بد خواهند گفت و معلوم خواهد شد، آنها هرگز به آن
موافق نبودهاند.
لازم میشوند.
بکارشان میگیریم.
یکی، تبلیغ میکند، جُندی جنایتکار که خود را پاسدار سلیمانی
مینامد، باید به رأس حکومت بیاید.
آنهم با کودتا!
آیا این یکی از اندرونی نظام آمده است؟
یا خیر، سرش بدنبال توبرهای چرخ میزند؟
خودتان ببینید.
آن دیگری، از تعداد برادران نجفی که خود را لاریجانی مینامند، در
حکومت ناراضی است.
یعنی اگر کمتر بودند چیزی فرق میکرد؟
تفاوتی پدید میآمد؟
آنسوتر، هنوز تعدادی سینه میزنند که همین حکومت را اصلاح کنند.
امروز بر سینههای خود میزنند،
فردا اگر کار بدستشان افتاد،
باز هم با زنجیر و قمه بر سر و روی مردم خواهند کوبید.
آنطرفتر گروهی به کیمیاگری مشغولند و میخواهند حزب اللهی مسلمان را
در خمره کنند و از آن نژاد آریایی بیرون بیاورند.
یعنی جوی همان جوی.
اما آب تغییر کند.
مبانی همین نظام بماند،
اما برای آن مشخصات جدید بتراشند.
نشد، هک کنند.
اینسوتر، گروهی یقهی همه را میگیرند بجز رژیم ولایت فقیه.
همچنان که پیشتر هم گفتهایم،
همه چیز را باید دید.
همه چیز را باید نقد کرد.
هر چه بیشتر، بهتر.
اما آنکه بایه یقهاش را گرفت،
مافیای آخوندی در ایران است.
در دیگر سو، گروهی را میبینید که از بام تا شام بر اصلاح طلبان
ورشکسته میتازند، اما چون نیک بنگرید، هرگز کاری به جناح بی اصول،
اصول گرا ندارند. به زبان ساده، یکی از گروههای داخل نظام را به
نفع جناح خامنهای میزنند.
یعنی دعوای داخلی آخوندها.
کمی آنسوتر تعدادی بحث این اسلام و آن اسلام براه انداختهاند.
هنوز به ورق زدن استخوانهای مردگان مشغولند.
خیلی دیر رسیدید اما،
به کار خویش مشغول باشید.
شاید شما هم روزی راهی را یافتید.
شاید هم خیر.
در ورای همهی اینها و آنها،
به کناری بیاییم.
به کناری بیایید.
کمی اینطرف تر.
اندکی آنطرف تر.
هر سمتی که خود میپسندید.
هر سویی را که خود میخواهید.
تنها کمی فاصله بگیرید.
سپس بیشتر فاصله بگیرید.
به جایی که بتوانید از آن، تمامیت رژیم آخوندی را خوب ببینید.
با تمام تاریخش.
با تمام جنایاتش.
با تمام چپاولهایش.
با تمام ایدئولوژیش.
همه را ببینید.
دیدید؟
ما برای کسی تعیین تکلیف نمیکنم.
خود دانید.
اما برای آخوندها تکلیف تعیین میکنیم.
خود دانیم.
تمامیت نظام آخوندی را دیدید؟
این نظام پلید در تمامیتش باید برود.
به همه عناصرش.
با همهی جناحبندیهایش.
با «اصلاح جنایت طلبش».
با «اصول جنایت گرایش» .
با آخوندهای با عمامهاش.
با آخوندهای بی عمامهاش.
با جُندیهای پاسدارش.
با پاسداران جُندیش.
سرنوشت هر کدام چه خواهد شد؟
دادگاههای مردمی تعیین خواهند کرد.
اما،
پس از مجازات،
پس از تعیین تکلیف،
نهادهای آخوندی و آخوند سازی را باید از بیخ و بن برچید.
هیچکدام از دست اندر کاران نظام کنونی چه ریز و چه درشت هرگز
نبایستی دستی در نظام بعدی داشته باشند.
هیچکدام از عناصر نظامی دستگاه سرکوبگر رژیم کنونی، هرگز نباید
دستی در نیروی مسلح رژیم بعدی داشته باشند.
زیرا مزدور به مزدوری عادت میکند.
آنکه در اذای دریافت پول به هموطن خود زور میگوید، میزند و اعدام
میکند، باز هم برای پول هر کاری خواهد کرد.
شکلی عوض میکند و اینبار با اربابی دیگر.
تا پول نفت هست، ارباب هم خواهد بود.
میخواهید زبالهها را تفکیک کنید؟
آنچنان که در اینطرف آب مرسوم است و میکنند.
بخشی را باید دور ریخت.
میخواهید دور بریزید؟
پس دور بریزید.
بخشی را بازیافت میکنند.
میخواهید بازیافت کنید؟
اگر توانستید،
بازیافتیها تنها میتوانند به زندگی عادی برگردند.
تنها زندگی عادی،
مانند هر شهروند عادی.
شغلی و خانهای و گذران زندگی.
دست از حکومت کوتاه.
چنانچه بخشی، دستهای، جناحی و یا هر زهرمار دیگری از این حکومت،
برای بعدیها باقی بماند.
آش همان آش خواهد بود.
تنها کاسه عوض خواهد شد.
این آش سمی را دور بریزید.
تمامش را،
همهاش را.
کاسه پیشکش.
کاسه زیاد داریم.
بگذارید کاسههایی که خود را برای آش رژیم کنونی صابون میزنند،
خالی بمانند.
کاسههایی که خود را برای جا دادن همین آش آماده میکنند،
ارزشی جز خالی ماندن ندارند.
ارزشی جز شکستن ندارند.
خالی میمانند،
یا میشکنند بماند.
آش رژیم را دور بریزید.
آشی که تمامیت مافیای نظام جنایتکار و چپاولگر آخوندیست.
راه را گم نکنید.
راه حل را گم نکنید.
راه حل این است.
خود را به بیراهه نبرید.
همچنانکه سدهها بردهاید.
به راه بازگردید.
راه دیگری نیست.
راه همین است.
بهداد محبی
13-01-2019
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*) Trojan Horse
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|