تاریخ انتشار :06.03.2025
آینده
کمکهای جهانی: آیا چین جای خالی آمریکا را پر میکند؟
شاون یوان

توقف ناگهانی کمکهای خارجی آمریکا این نگرانی را در سطح جهانی
ایجاد کرده که چه کسی جای خالی آن را پر خواهد کرد.
با عقبنشینی مهمترین آژانس کمکرسانی خارجی دولت آمریکا از
تعهدات دیرینه خود، بسیاری در حوزه سیاستگذاری و کمکرسانی در این
فکرند که آیا پکن، که توسعه را ابزاری برای قدرت نرم میداند، پا
پیش خواهد گذاشت یا نه.
چین از مدتها پیش بر کامبوج متمرکز شده بود، جایی که در طول
دههها، کمکهای بینالمللی به دولت این کشور برای پاکسازی مینهای
باقیمانده از دوران جنگ که همچنان جان غیرنظامیان را میگیرد،
یاری رسانده است.
تنها یک هفته پس از آنکه دولت ترامپ کمکهای خارجی را متوقف کرد،
مرکز اقدام علیه مین کامبوج، که مسئولیت پاکسازی مینها را بر عهده
دارد، اعلام کرد که چین متعهد شده است در یک بازه زمانی یکساله از
ماه مارس امسال، ۴.۴ میلیون دلار برای ادامه این پروژه به کامبوج
کمک کند.
این تحول نشاندهنده فرصتی برای چین بود تا از خروج ناگهانی آمریکا
بهرهبرداری و قدرت نرم خود را تقویت کند تا روابطش را با کشورهای
«جهان جنوب» یا جهان سوم در آفریقا، آمریکای لاتین، آسیا و
اقیانوسیه بهبود بخشد.
اگرچه واکنش سریع چین در کامبوج قابل توجه است، اما کارشناسان
میگویند که این امر لزوما نشاندهنده قصد چین برای برعهده گرفتن
مسئولیت کمکهای آمریکا، یا توانایی پکن برای پر کردن این خلأ
نیست.
پکن در بلندمدت به کاهش نفوذ غرب امیدوار است و تصمیم دونالد ترامپ
برای قطع یکی از شاخصترین برنامههای کمک خارجی آمریکا دقیقا
مطابق با منافع شی جینپینگ است.
مدل کمکرسانی چین: رویکردی متفاوت
چین بازیگری بزرگ در توسعه جهانی است. طبق دادههای «اید دیتا» یک
مرکز پژوهشی در کالج ویلیام و مری در ویرجینیا، چین بین سالهای
۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ مبلغ ۱.۳۴ تریلیون دلار هزینه کرده است، در حالی که
هزینههای آمریکا در بازه ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۳ به ۱.۲۴ تریلیون دلار
میرسد و این کشور را به بزرگترین تامینکننده مالی توسعه در جهان
تبدیل کرده است.
هزینههای کمکرسانی چین با اجرای «ابتکار کمربند و جاده»، که
سیاست خارجی شاخص شی جینپینگ برای اتصال چین به جهان از طریق
سرمایهگذاری و زیرساختها است، به صورت تصاعدی افزایش یافت. این
ابتکار در سال ۲۰۱۳ راهاندازی شد.
چین در سال ۲۰۱۸ با تاسیس آژانس همکاری توسعه بینالمللی چین، که
معادل آژانس توسعه بینالمللی آمریکا محسوب میشود، تلاشهای خود
را در زمینه کمکهای خارجی رسمیتر کرد.
با این حال، مدل کمکرسانی پکن تفاوتهای چشمگیری با واشنگتن دارد.
طبق گزارش اید دیتا، بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱، حدود ۸۰ درصد از
کمکهای آمریکا بهصورت بلاعوض ارائه شده است، یعنی بدون انتظار
بازپرداخت، در حالی که تنها ۳ درصد از کمکهای چین به این صورت
بوده است.
چین عمدتا وام یا اعتبار صادراتی ارائه میدهد و به این ترتیب به
بزرگترین وامدهنده رسمی به کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است.
برخلاف کمکهای آمریکا که عمدتا بر سلامت و امداد رسانی بشردوستانه
متمرکز بوده، چین به صورت تاریخی سرمایهگذاری در پروژههای زیر
ساختی بزرگ، انرژی و معادن را در اولویت قرار داده است.
ابتکار کمربند و جاده نمونهای از این رویکرد است؛ تحرک اقتصادی از
طریق زیرساختها بهجای کمک مالی مستقیم.
پکن این مدل را بهعنوان «همکاری جنوب-جنوب» معرفی میکند و بر
تبادل منابع و دانش میان کشورهای جنوب جهانی تمرکز دارد. این کشور
با فاصله گرفتن از مدل کمکرسانی غربی، غرب را به استفاده از
کمکها برای مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر متهم کرده است.
اما منتقدان میگویند که کمکهای چین اغلب سابقه حقوق بشری کشورها
را نادیده میگیرد، در حالی که رعایت این معیار یکی از ارکان اصلی
تامین مالی آمریکا است.
برای مثال، روسیه به دلیل حمله به اوکراین از سوی غرب تحریم شده
است، اما همچنان یکی از بزرگترین دریافتکنندگان سرمایهگذاریهای
توسعهای چین محسوب میشود. به طور مشابه، چین حتی پس از تعلیق
کمکهای آمریکا به سریلانکا در جریان جنگ داخلی خونین این کشور،
همچنان به سرمایهگذاری در زیرساختهای آن ادامه داد.
سامانتا کاستر، مدیر تحلیل سیاست در اید دیتا میگوید: «چین خلا
کمکرسانی را به همان اندازه و با همان ابزارهای دولتهای غربی پر
نخواهد کرد. این مسئله ناشی از یک تفاوت فلسفی اساسی است.»
گذشته از آن، یکی از چالشهای اصلی، مسائل لجستیکی است. آمریکا طی
دههها شبکهای گسترده از کمکهای جهانی را از طریق مشارکت با
سازمانهای غیردولتی، دولتها و جوامع محلی ایجاد کرده است.
چین فاقد این زیرساخت است.
دکتر جینگدونگ یوان از موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم
میگوید: «ایجاد چنین شبکهای سالها، و شاید دههها، زمان
میبرد.»
چالش دیگر، محدودیتهای اقتصادی است. هزینه سالانه کمکرسانی چین
در سال ۲۰۱۶ به دلیل اقتصاد قوی آن به اوج خود یعنی ۱۲۵ میلیارد
دلار رسید، اما پس از آن بهدلیل کندی رشد اقتصادی، در سال ۲۰۲۱ به
سطح سال ۲۰۰۸ بازگشت.
با مشکلات اقتصادی در داخل، ممکن است پکن توجیهی برای افزایش
کمکهای بشردوستانه در خارج نداشته باشد.
دبورا براتیگام، استاد دانشگاه جانز هاپکینز، میگوید: «در حال
حاضر هیچ گونه مطالبه داخلی برای چنین هزینههایی وجود ندارد.»
مشارکت چین و آمریکا در کمکهای جهانی یک بازی الاکلنگی نیست که
خروج یکی بلافاصله به افزایش مشارکت دیگری منجر شود.
در واقع، تاریخ اخیر نشان میدهد که چین به احتمال زیاد کمکهای
بشردوستانه خود را به شکل قابل توجهی افزایش نخواهد داد.
برای مثال، در سال ۲۰۲۳ زمانی که برنامه کمکهای خارجی آمریکا به
دلیل نگرانیهای مربوط به فساد، کمکهای غذایی خود را به اتیوپی
متوقف کرد، چین با وجود روابط قوی زیرساختی خود با این کشور، میزان
کمکهای غذایی خود را بهطور محسوسی افزایش نداد تا این خلأ را پر
کند.
سالوادور سانتینو رگیلمه، استادیار دانشگاه لایدن، میگوید: «چین
فرصتهای زیادی برای ورود داشته است اما این اقدامات عمدتا در حد
اظهارات بوده و در حوزه پروژههای مادی، چین هرگز یک خلأ عمده را
واقعا پر نکرده است.»
بازی بلندمدت: راهبرد چین در نفوذ جهانی
در حالی که چین ممکن است جای خالی آمریکا در زمینه کمکهای
بشردوستانه را پر نکند، اما به طور مستمر نفوذ جهانی خود را از
طریق راهبردهای بلندمدت گسترش داده است.
برنامه کمکهای خارجی آمریکا از مدتها پیش رویکرد پکن را شناسایی
کرده بود و تیمی تخصصی برای مقابله با نفوذ چین تشکیل داده بود.
فرانسیسکو بنکوسمه، مشاور ارشد سابق برنامه کمکهای خارجی آمریکا
در امور چین، نسبت به پیامدهای بلندمدت تعلیق این کمکها هشدار
داده و گفته بود که «یک اکوسیستم کامل» مختل شده و چین پیش از این
به سراغ شرکای برنامه کمکهای خارجی آمریکا مانند نپال و کامبوج
رفته است.
او افزود: «این چیزی نیست که بتوانید مانند یک کلید روشن و خاموش
کنید.»
نگرانیهای او در سراسر واشنگتن طنینانداز شده است. کارشناسان
میگویند که تعلیق ناگهانی کمکهای کلیدی، که بسیاری در جهان به آن
وابستهاند، به نفع چین تمام شده است.
این وضعیت به پکن اجازه میدهد تا روایت خود را تقویت کند؛ اینکه
چین نه فقط یک شریک عادی، بلکه شریک ترجیحی جهان است.
سامانتا کاستر از اید دیتا میگوید: «چین با انجام ندادن هیچ کاری،
از این موقعیت بهره برده است. تصویرسازی مثبت از چین از طریق زیر
سوال بردن قابلیت اطمینان آمریکا به دست آمده است.»
فراتر از این روایت، سرمایهگذاریهای جدی چین در توسعه زیرساختها
طی دو دهه گذشته، حمایت گستردهای را در میان کشورهای جنوب جهانی
برای این کشور به ارمغان آورده است.
با معرفی خود به عنوان یک «شریک غیرمداخلهگر»، پکن توانسته است
مدل توسعه خود را به بسیاری از کشورها بفروشد.
از پروژههای شتابزده تحت عنوان «دیپلماسی ورزشگاه» - که در آن
چین ساخت و تامین مالی ورزشگاهها را در سراسر آفریقا بر عهده
میگیرد - گرفته تا احداث بنادر عظیم در آمریکای لاتین، پکن تلاش
کرده تا خود را بهعنوان شریک اصلی برای پروژههای توسعهای بزرگ
معرفی کند.
با این حال، یکی از شروط کلیدی که چین برای تامین مالی پروژههای
توسعهای خود اعمال میکند، اصرار بر اصل «چین واحد» است؛ اصلی که
در آن پکن ادعای حاکمیت بر تایوان را دارد.
طبق آمارهای اخیر، ۷۰ کشور، عمدتا در جنوب جهانی، از این موضع
حمایت کردهاند. تحلیلگران معتقدند که این دیپلماسی مالی به تغییر
اتحادها از تایوان به سمت سرزمین اصلی چین کمک کرده است.
پروفسور براتیگام میگوید: «جهانی چند قطبی که رهبران چین از
دیرباز در پی آن بودهاند در حال شکلگیری است و دولت ترامپ تنها
این روند را تسریع کرده است.»
ممکن است سالها طول بکشد تا پکن پس از تعلیق برنامه کمکهای خارجی
آمریکا به طور جدی به فکر جایگزینی آمریکا بهعنوان تامینکننده
اصلی کمکهای جهانی بیفتد. اما تا آن زمان، راهبرد بلندمدت و
پیوسته چین، آن را در موقعیتی قرار داده که بتواند از برخی مزایا
بهره ببرد.
bbc
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|