روند تشدید" قطب بندی" بین رژیم اسلامی و حکومت آمریکا و دورنماها روند تشدید" قطب بندی" بین رژیم اسلامی و حکومت آمریکا و دورنماها

مقاله

 

 

 

روند تشدید" قطب بندی" بین رژیم اسلامی و حکومت آمریکا و دورنماها

در حاشیه تشکیل دو کنفرانس همزمان

از: سعید صالحی نیا

Salehinia@aol.com

17 آوریل 2010

مقدمه

در طی روزهای اخیر اتفاقات مهمی در عرصه سیاست جهانی افتاد و اهمیت دارد اشاره ای به آنها بشود از اینرو که بنظر من کیفیتهای جدیدی در حال شکل گیری است یا حد اقل گرایشی جدید.

اوباما در آمریکا سران 47 کشور را که در کمپ اتمی هستند در واشنگتن جمع کرد تا مسئله اشاعه سلاح های اتمی و مواد رادیواکتیوی که بتوانند در این سلاح ها استفاده شوند را بررسی کنند و چاره هائی هم بیندیشند برای جلوگیری از اشاعه خطرناک این مواد . گذشته از موضوع ظاهری این اجلاس، تلاش حکومت آمریکا برای کسب هژمونی ضربه خورده اش در زمان بوش چشم گیر است. دنیائی که بوش تحوبل اوباما داد، دنیای اروپا و چین و روسیه و ژاپن گستاخ بود که دیگر به این هژمونی سر خم نمی کردند و حالا اوباما آمده است عبای "وحدت" پهن کند و همه را حول مسئله "امنیت هسته ای" بدور خودش دوباره جمع کند.

اجلاس واشنگتن مثل بقیه اجلاسهای حکومتهای شارلاتان سرمایه داری به جهت مضمونی دروغی استب زرگ چرا که خود این حکومتها عامل اصلی اشاعه و کاربرد سلاح های اتمی در دنیا هستند و این بازی مبارزه با اشاعه اتمیزه شدن "سایرین" فقط اسم رمز دیگری بر کنترل سیاست و افتصاد در جهان است. پشت چنین اجلاسهائی مثل اجلاسهای حقوق بشرشان باید دید ماجرا چیست. می گویند هدفشان مبارزه با تروریزم است که ممکنست از سلاح های اتمی استفاده کند. چه کسی همینرا باور می کند وقتی خودشان پایه گذار بن لادن بوده اند و "رهبرانی " مثل خمینی و رهبران حماس و جند الله و حزب الله را گذاشتند روی سفره مردم منطقه خاور میانه و بکارگیرندگان اولین بمبهای اتمی روی مردم ژاپن؟ اسرائبل را چه کسانی مجهز به سلاح اتمی کردند؟پاکستان و هند را چه کسانی؟ چطور اینها "تحمل شدند"؟ اینها سوالات تکراری است البته و دیگر جزئی از معلومات عمومی همه مردم! بنظر می رسد این اجلاس که قرار است در دسامبر همینسال و بعدا در سال 2012 تکرار شود دنبال تقویت هژمونی سیاسی امپریالیزیم است در قرن 21 جزئی است از سیاست امپریالیستی ترک خورده ای که بعد از سقوط بلوک شرق و عروج "دشمن خود ساخته جدید" یعنی جنبش اسلام سیاسی دارد خودش را باز سازی می کند و بلوک بندیش را تقویت می کند. دوران "تک روی کابوی های آمریکائی دوران بوش" در حال چرخش به دوران "همکاری با متحدین اوباماست". اما چیزی که عوض نخواهد شد تسلط جوئی مطلقشانست و بهانه ها البته این روزها "پایان دادن به تحدید های هسته ای از سوی تروریستها"!

رژیم اسلامی هم از سوی دیگر اجلاس تهران را تشکیل داد که بقولی 57 کشور را گرد هم آورد تا در مورد صلح و انرژی اتمی و "خلع سلاح" به توافق برسند. این نیمه واقعیتی که دسترسی به فن آوری هسته ای غیر نظامی را هم حکومتهای غربی بعنوان ملک خود می خواهند تحت کنترل قرار دهند و برخورد دوگانه شان به مسئله تسلیحات اتمی حکومت اسرائیل ، ابزاری شده برای بازی تبلیغاتی رژیم اسلامی که خودش را تعزیه گردان "کشورهای حاشیه ای برای استفاده صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای" جا بزند. اینهم به همان اندازه بازی اوباما و حکومتهای غربی مشمئز کننده و فریب است. هیچکدام از این حکومتها و بلوکهای موجود چیزی را که مدعیش هستند نمایندگی نمی کنند.



پروژه پیشبرد سیاست فشار افتصادی و تحریم روی رژیم اسلامی( پروژه تحریم هدفمند)

پروژه دهنه زدن به رژیم اسلامی و کنترلش بعنوان یکی از سرهای جنبش اسلام سیاسی را اوباما پشت درهای بسته اجلاس واشنگتن شروع کرد و در اجلاسهای متعاقبش در سطح رهبری کشورهای 5+1 ادامه داد. از مومنتومی که بر سر توافق حول کنترل سلاح های هسته ای و فن آوری دوگانه در نشست واشنگتن برای اوباما بدست آمد استفاده کرد تا بحث افزایش فشار افتصادی و تحریمها را روی میز رهبری جهانی افتصادی فراملیتی بگذارد. طی چند هفته چند اجلاس در سطح بالای جهانی به طرح های حکومت آمریکا در مورد تحریم افتصادی ایران اختصاص یافت. هنوز مقاد و سر تیترهای رسمی و توافق شده ای منتشر نشده اما موضوعات زیر توسط مدیا بعنوان طرح های پیشنهادی آمریکا ارائه شده:
"تقویت تحریم های تسلیحاتی موجود، هدف گرفتن مبادلات و دارایی های سپاه پاسداران، تحمیل تحریم های تازه بر سرمایه گذاری در صنایع انرژی ایران، و تشدید تحریم ها علیه کشتیرانی و امکاناتی که ایران از آنها برای تامین مالی مبادلات خود استفاده می کند....
...با این حال در پیش‌نویس کنونی اعمال محدویت‌هایی علیه بخش بانکی ایران و به‌ویژه بانک مرکزی این کشور و نیز صنعت بیمه جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده است. همچنین ممنوعیت کامل فروش جنگ‌افزار به ایران، محدودیت‌های بیشتر برای بخش حمل و نقل و افزایش فشار بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دیگر بخش‌های پیش‌بینی شده برای دور چهارم تحریم‌ها علیه ایران به شمار می‌آید....

...... اعمال محدودیت های تازه ای علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینه های بانکی و حمل و نقل دریائی، یک تحریم تسلیحاتی کامل، تدابیر و اقداماتی تازه علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بالاخره ممنوعیت سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران مهم ترین نکات این قطعنامه ر
....این پیش‌نویس سیستم بانکداری، کشتیرانی و سرمایه‌گذاری در بخش انرژی ایران را هدف گرفته است؛ در پیش‌نویس آمریکا تحریم کامل تسلیحاتی ایران و نیز تحریم اعضای سپاه پاسداران نیز در نظر گرفته شده است."
اینطور که مشخص هست مضامین مشخصی بعنوان تحریم هدفمند در دستور حکومتهای غربی قرار گرفته و مسئله توافق بر سر تحریمها بخصوص از سوی روسیه و چین در حال حاضر موضوع مرکزی برای سیاست خارجی اوباما در مورد ایرانست.

پروژه تحریم فروش بنزین و هدف گیری صنایع نفتی
در این زمینه حکومت آمریکا ظاهرا حتی برای ایجاد توافق با حکومتهای دیگر بیشتر دچار اشکال است اما اخبار روزهای اخیر نشان از این دارد که حرکتهای تشدید شونده ای در حال وقوع بوده:

"...اين منبع تاکيد کرده است که شرکت پتروناس از سه ماه آخر سال ۲۰۰۹ روزانه به ميزان ۱۶ هزار بشکه بنزين به ايران صادر می کرده است.
...تاکنون از بيم مجازات‌های آمریکا چندين شرکت نفتی صادرات بنزين به ايران را قطع کردند. شرکت نفتی لوک اويل روسيه، دومين شرکت بزرگ نفتی روسيه، در ماه جاری اعلام کرد صادرات بنزين خود به ايران را قطع کرده است.

....شرکت نفتی رويال داچ شل، در ماه مارس نيز اعلام کرد که صادرات بنزين به ايران را متوقف کرده است. اين در حالی بود که دو شرکت مهم بين المللی گلينکور و ويتول نيز چنين تصميمی را اتخاذ کرده بودند.

....ايران پنجمين شرکت صادر کننده نفت جهان به دليل تحريم های آمريکا با مشکل در عرصه پالايش بنزين مواجه است و به همين دليل مجبور است ۴۰ درصد نياز خود را از طريق واردات تامين کند."

حکومت چین در این میان اعلام کرده که افت فروش بنزین به ایران را توسط حکومتهای غربی جبران خواهد کرد. ظاهرا اینها "بازار نفتی" جدیدی را در منطقه خاورمیانه می جویند!

رئوس سیاست انقلابی در مورد پروژه تحریم افتصادی حکومتهای غرب در مورد رژیم اسلامی

الف-تردیدی نیست که حکومتهای غربی به سرکردگی حکومت امپریالیستی آمریکا در حال سازماندهی فشار افتصادی روی رژیم اسلامی هستند. هدف این فشارها البته پایان دادن به این رژیم نیست بلکه "نغییر رفتار رژیم" در عرصه سیاست بین المللی و تسریع حرکت آن برای پیوستن به نظام جهانی سرمایه است. "تحریم افتصادی" حکومتهای غربی ربطی به هدفی که مردم و مبارزان آزادی و برابری در ایران دنبال می کنند یعنی پائین کشیدن رژیم اسلامی و سازماندهی جامعه آزاد و برابر و انسانی نداشته و ندارد.

ب-درست از این جهت که اهداف "تحریم حکومتهای غربی" با اهداف مبارزات مردم در ایران همسو نیست، جنبش انقلابی ایران هم باید به مردم هشدار دهد که نباید منتظر "جنگ بالائی ها" باشند چه در شکل جنگ نظامی اش و چه نوع افتصادیش. کار سازماندهان انقلابی سرنگونی طلب همچنان و همیشه سازماندان جنبش مطالباتی و سرنگونی طلب و استفاده بهینه از تضادها و بحرانهای مابین ارتجاع حکومتی ایران و ارتجاع جهانی خواهد بود.

ج-چیزی بنام تحریم افتصادی کامل و جداسازیش با تحریم سیاسی وجود خارجی ندارد. این دو تحریم پدیده های متداخل هستند و در حد خود محدود نمی شوند. تحریم سیاسی بعد افتصادی دارد و بر عکس. تکرار شعار "تحریم سیاسی بله ، تحریم افتصادی نه" ندیدن این تداخل است و نشناختن ابزارهای وسیع کنترل افتصاد و تحریم در سطح جهانی. "تحریم اقتصادی حکومتهای غربی" مثل بازار بورسشان، تابع منافع خودشانست. می تواند متوقف شود اگر رژیم چراغ سبز نشانشان دهد و معامله پذیر است. حتی این تحریم می تواند ابزاری باشد برای بالا بردن قیمت نفت که خودش ابزار سود جوئی کمپانیهای چند ملیتی است. اینها قبلا از مکانیزم جنگ افروزی استفاده می کردند و حالا هم از مکانیزم "تحریم افتصادی"! اینهم بخش دیگری از دیدن انگیزه "تحریمها" از سوی حکومتهای غربی!

د-مفهوم "تحریم هدفمند" مفهوم و سنتزی است که در حال شکل گیری بدور رژیم اسلامی است. اسناد موجود منتشر شده از سوی مدیای جهان نشان از این دارد که موضوعات مشخصی مثل تحریم تسلیحاتی، جلوگیری از انتقال غیر قانونی حجم بسیار بالائی پول(مانی لاندری) توسط "بارزگانان ایرانی و غیر ایرانی واسط"، فشار روی موسسات مالی سپاه پاسداران، تا تحریمهای بانکی و جلوگیری از سرمایه گذاری روی صنایع نفتی و صدها موضوع دیگر از جمله تحریم فروش بنزین و خرید نقت و گاز...همه و همه پیشنهاد شده. برخی از این موضوعات تحریم کاملا بنفع مبارزه مردم ایرانست و باید حمایت شود و برخی بر علیه منافع مردم ایران و باید بر علیه آن کمپین شود. برخورد موضوعی به مسئله تحریم افتصادی راهی منطقی و به نفع جنبش انقلابی ایرانست ضمن تاکیید بر این امر که راه حل نهائی مردم ایران از سازماندهی انقلاب می گذرد و اثرزات احتمالی مثبت تحریم هدفمند افتصادی را نباید جایگرین هیچ سیاست انقلابی دانست.

ه- سیاست "جراحی افتصادی رژیم" و اعلام سال "کار بیشتر و مصرف کمتر" از سوی خامنه ای و احمدی نژاد، کاهش سوبسیدهای دولتی و پیش بینی های رسمی افزایش چشمگیر تورم بالای 30 در صد، افزایش قیمت بنزین و نفت و مسکن و سایر مایحتاج زندگی.... ، بسته شدن بیشتر مراکز تولیدی را باید در افزایش سیاست تحریم افتصادی رژیم اسلامی ضرب کرد و نتیجه این خواهد بود که پتانسیل شورشهای طبقاتی و اجتماعی طبقات محروم جامعه افزایش می یابد و در حضور طبقه کارگر سازمالنیافته در تشکلهای کارگری و حزبش ، معادله و توازن لرزان رژیم اسلامی بیشتر به سمت مردم تغییر خواهد کرد. هوشیاری و تبلیغ و ترویج کمونیستی جنبشی را که از خرداد سال پیش شروع شد و از رهبران دروغین "سبز" عبور کرد را آماده نبرد های قطعی برای به زیر کشیدن رژیم اسلامی و نظام سرمایه داری نمود.

 

 

_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد