تاریخ انتشار :03.07.2022
آنها که میترسند.
محمود برزین

وقتی پرتقالها ناف دارند ، ذرتها دندان دارند و پستهها دهان
دارند ، بعید نیست که از ما خیلی آدمتر باشند .
تازه من هندوانههایی را میشناسم که بیشتر از ما تُخم دارند .
گیلاسهایی را دیدم که کمتر از آدمی کِرم دارند .
فندُقی را دیدم که مغزش از خیلی از انسانها بیشتر است . نارگیلی
دیدم که پشم دارد و پشمش از دست انسانها ریخته .
گلابیهایی را دیدم که بدون عمل ، باسن ِ زیبایی دارند .
میوهای میشناسم که بدون آرایش ، هلوست .
موزی میشناسم که لباسش مارکدار است .
دیروز یک "کلم ِ قُمری" خریدم و دیدم که برعکس ِ خیلی از آدمها
ریشه دارد .
برعکس ، آدم هایی را میشناسم که انگار "ترهبار" هستند .
مثلا دور و بر ما سیبزمینی کم نیست . جماعتی روانآزرده که مثل
فلفل ، تند هستند . مسئولینی را دیدم که از هندوانه پوست کلفتترند
.
دیروز یکی را دیدم انگار سیر بود . آنقدر سیر بود که خودش را از
پُل پرت کرد .
پدران ِ زحمت کشی را میشناسم که مثل بعضی پرتقالها دلشان خون است
.
... و ملتی را میشناسم که آنها را برگ چغندر فرض میکنند .
بیخود نیست که پادشاهان میگویند : ملت کیلو چند ؟؟
پادشاهانی که مثل بادمجان ، تاج بر سر ِ خود میگذارند ، ولی
نمیدانند که تخمی هستند .
و ما شاعرها ، توتفرنگیهایی هستیم که زبان ِ سُرخمان ، سرِ
سبزمان را به باد میدهد .
اینترنت
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|