مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 17.08.2021

آنجا افغانستان است.

حمید محبی


کشوری مسلمان نشین.
مسلمانانی معتقد.


در آنجا،
مسلمانان در حالیکه مسلمانان آنرا محکوم میکنند در حال توافق با مسلمانان برای آخرین مرحله‌ی تسلط بر مسلمانان هستند.
افغانستان کشوری مسلمان نشین در جنوب آسیا است که در آخرین تحول پیشین، با نام رسمی جمهوری اسلامی افغانستان، در سازمان ملل به ثبت رسیده است.
مسلمانان طالبان برای نخستین بار در سال ۱۹۹۶ کشور افغانستان را به تصرف خود درآورند.
طالبان * در این سال حکومت خود را با گرایشات فناتیک و فرابنیادگرایانه در افغانستان شکل دادند و آنرا با نام امارات اسلامی افغانستان معرفی ‌کردند و می‌کنند.
چیزی مانند جمهوری اسلامی یا حکومت اسلامی یا دولت اسلامی.
پیش از این در سال ۱۹۷۱ حکومت مارکسیست با نام جمهوری خلق دمکراتیک افغانستان، پس از بیرون رفتن نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در این کشور، سقوط کرده بود.
نیروهای جنگنده‌ای که بر علیه نیروهای اتحاد جماهیر شوروی و دولت مورد حمایت آن در افغانستان می‌جنگیدند، مجاهدین افغانستان نام داشت. همان نسلی که طالبان از آن بیرون آمدند.
در این جنگ علاوه بر احزاب و نیروهای اسلامی منطقه‌ی آسیا، ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپاییش با به عهده گرفتن هزینه‌های سنگین، پشتیبانی مجاهدین افغانستان یا پیشینیان همین طالبان کنونی را بر عهده داشتند.
در آن سالها تعداد بسیاری جنگجوی مسلمان خارجی نیز با کمک همین ائتلاف به افغانستان اعزام شدند و نیروی غربی حامی مجاهدین افغانستان، هزینه‌ها، لجستیک، سازماندهی و آموزش کامل این نیروها را برعهده داشت و در واقع تشّکل طالبان را پایه گذاشت.
حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱ بدست ائتلاف آمریکا و متحدانش و با یک تهاجم نظامی سقوط کرد و اندکی بعد حکومت اسلامی افغانستان شکل گرفت.
به عبارت ساده، حکومت امارات اسلامی افغانستان متعلق به طالبان بیرون رانده شد تا دیگر مسلمانان افغانستان بتوانند بجای آن حکومت اسلامی افغانستان را تشکیل دهند.
اکنون پس از مدتی مذاکره‌ی آمریکاییها و سران حکومت اسلامی افغانستان، با سران سران طالبان و سپس بیرون کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، نیروهای طالبان در حال تسخیر آخرین نقاط راهبردی کشور و جایگزین کردن امارات اسلامی افغانستان با حکومت اسلامی افغانستان هستند.
پشت صحنه‌ی داستان پیچیده ولی فرمول داستان ساده است.
آمریکا و متحدانش مجاهدین افغانستان را ساختند، به آنها کمک کردند تا طالبان شوند و امارات اسلامی افغانستان را تشکیل بدهند.
سپس آنها را سرنگون کردند تا حکومت اسلامی افغانستان تشکیل شود.
پس از آن با طالبان توافق کردند تا افغانستان بار دیگر بدست آنها بیفتد و امارات اسلامی افغانستان بازگردد.
طالبان از پشتیبانی کشور مسلمان ِ- از هندوستان جدا شده‌ی پاکستان و کشور مسلمان ِ- ارثیه آل سعود که همان عربستان سعودی باشد، برخورداراند.
طالبان روابط خوبی نیز با جمهوری اسلامی آخوندها در ایران دارند.
طالبان پدر خوانده یا مادر خوانده‌ی گروههای تروریستی چون القاعده و داعش نیز بحساب می‌آیند.
هم اکنون دولت آمریکا و متحدانش که صاحبان اصلی دولت افغانستان محسوب میشدند، حمایت خود را از یک گروه از مسلمانان برداشته و آنرا بر گروهی دیگر از مسلمانان گذاشته‌اند.
یعنی قرار است سکه از این رو به آن رو بچرخد.
آیا در این کشور مردمان دیگری زندگی نمیکنند؟
البته که زندگی می‌کنند شاید هم زندگی نمی‌کنند بلکه زندگی می‌گذرانند.
آنها نیز بجز اندکی، مسلمان هستند.
همان اندکی.
ولی آن دیگران، مسلمانانی هستند معتقد.
مسلمانانی که در بخشهای گوناگون کشور، در سازندگی آن شرکت دارند.
در میان خود، طرفداران نوعی دموکراسی در چهارچوب اسلام نیز دارند.
فعالان زن مسلمان، با حجاب یا بی حجاب اسلامی نیز دارند.
گروههای مختلف دگر اندیش مسلمان نیز دارند.
بجز همان اندکی، دیگر مردمان نوعی حکومت با نام اسلامی و نوعی از قوانین آن را می‌‌پسندند.
هر گروه معتقد است، اسلام همان است که آنها گمان میکنند، نه آنکه دیگر گروهها میگویند.
یعنی به بیانی که در سالهای اخیر رسم شده، قرائت دیگری از اسلام دارند. اگر نیک بنگرید بسیاری قرائتی ندارند اما گمانهایی دارند.
نظیر این داستان را در کشور خودمان هم داریم.
اختلاف مسلمانان با مسلمانان،
در کنار آنها، همان اندکی.
همان اندکی، که به گونه‌ای دیگر است.
هم اکنون مردم مسلمان و متعقد افغانستان در آستانه‌ی یک دگرگونی هستند تا از حکومت اسلامی کوتاه بیایند و بار دیگر خود را با امارات اسلامی انطباق دهند.
جهان در سکوت است.
کسی حاضر نیست بر له یک نوع اسلام و برعلیه گونه‌ای دیگر از آن کاری انجام بدهد زیرا بهای آن سنگین است و راهی به بیرون نخواهد برد.
همه دوربین بدست و اخبار در گوش، تحولات را دنبال میکنند.
ارتش و دیگر نیروهای میلیتار آمریکا ساخته‌ی کنونی حاضر نیستند در مقابل طالبان بجنگند. با انبوهی آموزش و سلاح، تسلیم لباس شخصیهای کلاش نیکف بدست طالبان می‌شوند.
شاید پرسنل آنها، تنها برای آنکه شغل خوبی داشته باشند به واحدهای سربازگیری آمریکاییها پیوسته‌ بودند و برخی، میدان ندیده، ژنرال هم شده‌اند.


شاید هم میدانند که توافق صورت گرفته است و مقاومت آنها تنها به از دست دادن زندگیشان و وجه المصالحه شدن، خواهد انجامید.
به هر حال هر دو طرف مسلمانان متعقدند و یکدیگر را خوب میشناسند.
ملت یا امتی که فرزندان خود را با نام و تعالیم اسلامی پرورش داده است چه انتظاری از آنها دارد؟
انتظار دارد بدست آنها به دموکراسی غربی برسد؟
انتظار دارد برایش نوعی حکومت، دولت یا امارت اسلامی تشکیل دهند؟
انتظار دارد برایش اسلام بسته را به اسلام باز تبدیل کنند؟
فرخنده را بیاد دارید؟
همانکه، مردان متوحش او را در خیابان در زیر ضربات مشت و لگد کشتند؟
نامش فرخنده‌ی ملکزاده بود.
جامعه‌ای که در آنجا سکوت کند به اینجا خواهد رسید.
این نه خواست ما و نه در دست ماست.
اکنون نگرانی اصلی معطوف به آن اندکی است.
همان اندکی.
شاید بتوان آنها را از معرکه و محلکه بیرون کشید.
شاید اینبار قربانی نشوند.
شاید چیزی از افغانستان باقی بماند.


بهداد محبی
15-08-2021
ــــــــــــــــــــــــ
پانوشت:
طالبان : جمع طالب - طلبه‌ها

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد