شیخ حسن روحانی اسب
تروای سازش ولی فقیه و سرمایه جهانی
اکبر رستمیان

در گستره تاریخی ؛ طبقات حاکم اقتصادی و نهاد روحانیت یک کالبد در دو بدن
بوده و نهاد روحانیت بعنوان یک قشر اجتماعی ریشه تاریخی در هزارها ؛ متحد
طبقه حاکم از نظام برده داری ؛ تا دوره کنونی و نظام سرمایه داری بوده و در
سرکوب طبقات تحت ستم در جایگاه سلطه فرهنگی – ایدئولوژیک این نظام ها نقش
ایفا کرده است. این قشر از نظر اقتصادی همواره یک قشر غیر مولد و انگل را
تشکیل داده و روابط حقوقی و فرهنگی ستم را توجیه و آنرا ازلی و ابدی جلوه
داده است . در واقع با توجیه روابط مالکیت ؛ زیر ساخت های فکری استثمار
طبقاتی در میان توده های تحت ستم را تأمین کرده است .
در نظام سرمایه داری حاکم در ایران جناح های مالی - تجاری و بورژوازی
زمیندار نسبت به سرمایه داری مدرن و صنعتی دست بالا را دارد و لذا گندیدگی
این نظام فراتر از سرمایه داری عرفی عصر حاضر است و بهمین لحاظ بحران های
جمهوری اسلامی بسیار گسترده تر از سرمایه داری جهانی در عصر حاضر است . رشد
و گسترش پیچیده گی تضاد های اقتصادی – اجتماعی این کشتی طوفانزده را دائما
به صخره ها می کوبد .
در دوران پایانی حکومت استبدادی – سرمایه داری پهلوی و تلاقی و همخوانی
منافع بورژوازی فزون طلب ایرانی با مصالح و مطامع امپریالیستی و سرمایه
جهانی ؛ آنها را در هم آمیخت و راه را برای حاکمیت اسلام سیاسی در ایران
هموار نمود . منتهی در شرایطی حکومت را قبضه کرد که بر اثر برآمد یک انقلاب
عظیم و گسترده ضد استبدادی و ضد سرمایه داری ؛ این نظام درشرایطی بحرانی
قرار گرفته بود . سلاح ؛ قدرت ؛ پول و منابع و بوروکراسی ؛ با ابزا رهای
سنتی و تاریخی نقش روحانیت ؛ یعنی با توجیه ایدئولوژیک ؛ دغل ؛ فریب و
نیرنگ ؛ گسترش جهل و خرافه در توده ها به مقابله با انقلاب آمد و توانست
توده ها را به عقب براند . اسلام سیاسی به خلق و طرح مفاهیم ؛ گفتمان و
پارادایم هایی همت گماشت که در تاریخ بشری ریشه و سابقه نداشت ؛ و این بجهت
ضرورت تلفیق مفاهیم و موضوعات دوران کهن ؛ با پوشش و صورت مفاهیم نو بود.
مفاهیم مردم سالاری دینی , رأی مردم ؛ دموکراسی ولایت فقیه ؛ آزادی های
سیاسی و اجتماعی مطابق اسلام از جعلیات تاریخی روحانیت در دوره حاکمیتش است
. این واژه ها با گفتمان مفسد فی الارض ، قصاص ؛ ارتداد ؛ احکام اسلام و
غیرو مفصل بندی شد . اسلام سیاسی حاکم تنها با ایجاد تنش ؛ جنگ خارجی مستمر
و سرکوب دائمی قادر بوده ؛ حکومت را حفظ کند . از جنگ هشت ساله و جنایات و
فجایع عظیم در حق ملت ایران و کل ملل مترقی منطقه آگاهیم . پس از جنگ جناح
الیگارشی تجاری – مالی رفسنجانی رسالت بازسازی خرابی های پس از جنگ را
بعهده گرفت و راهبردهای نوسازی ارائه شده ؛ صندوق بین المللی پول و بانک
جهانی ؛ توسط تئوریسین های داخلی و خارجی و در بستر بحران ها و تناقضات
موجود اجرا گردید ؛ اما راهکارهای طرح شده بجهت تناقضات درونی آن و تضاد با
منافع ؛ نظام حقوقی و قضایی بخش های عقب مانده تر حاکمیت ؛ باعث شد که طرح
بازسازی اقتصادی ؛ خود به گسترش بحران ها دامن زده و بساط نئولیبرالیسم را
جمع کند و رفسنجانی جایگاه محوری خود در حاکمیت را از دست داد .
توسعه اقتصادی – اجتماعی خاتمی که تئوریسین های آن از نخبگان وزارت اطلاعات
بودند با اولویت دادن به توسعه سیاسی بجهت ورود نماینده گان جناح هایی از
بورژوازی مدرن و سرمایه صنعتی در سطوحی از تصمیم گیری ؛ در حوزه اقتصادی ؛
تئوریزه گردید که با حضور و مشارکت آنان بتوانند به رشد و گسترش سرمایه و
کار دست یابند و در نهایت بحران های اقتصادی رژیم را کاهش دهند . اما این
رویکرد نیز با تناقض حاکمیت الیگارشی سیاسی نظام ولایت فقیه و همان موانع
بر شمرده ؛ مواجه شد و پروژه اصلاحات نیمه تمام رها گردید .
دوره احمدی نژاد با تأکید بر پتانسیل بورژوازی انحصاری – نظامی که
استعدادهای ویژه خود در کشورهای توسعه نیافته را نشان داده است ؛ به گسترش
نفوذ خود در محدوده جغرافیایی منطقه و برخی از نقاط جهان ؛ در پیش گرفت .
احمدی نژاد با تهاجم بر الیگارشی رفسنجانی بسادگی توانست رأی توده های
روستایی و پایین شهری را بخود جذب کند . یعنی وی از تنفر توده ها نسبت به
الیگارشی حاکم نهایت استفاده و بهره برداری را کرد . در مرحله دوم ریاست
جمهوری وی ؛ قدرت نظامی – امنینی که در سراسر ارکان سیاسی و قانون گذاری جا
خوش کرده بود ؛ با رؤیای سرمایه انحصاری بهیچ وجه قصد نداشت ؛ قدرت بدست
آورده را واگذار کند ؛ هر چند هزینه های بسیار گسترده و تاریخی روی دست
رژیم گذاشت .
جناح انحصاری نظامی – امنیتی حاکم به اهداف خود در زمانبندی طرح شده در
پروژه هسته ای دست نیافت و با افزایش هزینه های داخلی و تنش های بین المللی
و افزایش تحریم ها ؛ جامعه را در وضعیت انفجاری قرار داد . پروژه نظامی –
هسته ای ؛ هر چند جزو توافقات دو جناح حاکم قرار داشت اما برای پیشبرد آن
هر کدام راه کارهای خاص خود را داشته و لذا اختلافات آنان بسیار گسترش یافت
.
خامنه ای وعده داده بود وقتی که به قله رسیدیم کلیه اختلافات و منازعات
داخلی حل خواهد شد ؛ اما دستیابی به قله دائما به تعویق می افتاد و لذا
مردم تحت ستم آماده اعتراضات اجتماعی گسترده گردیدند که در مناطقی از جمله
اصفهان و اعتصابات کارگری شدت و پتانسیل خود را نشان می دهد .
آلترناتیو جمهوری اسلامی
فروپاشی نظام اقتصادی – اجتماعی حاکم کنونی ؛ بجهت فقدان یک آلترناتیو
گسترده و عمومی ملی با رویکرد دیگر سرمایه داری و یا آلترناتیو کارگری با
رویکرد سوسیالیستی ؛ سیکل " هرج و مرج – استبداد"در گستره تاریخی ایران
تکرار خواهد شد . آلترتاتیو می بایست مورد پذیرش یکی از طبقات اصلی جامعه
قرار گیرد بشرط آنکه بتواند بخش های زیادی از دیگر طبقات اجتماعی را بخود
جذب کند و در نهایت به راهبرد و ایدئولوژی حاکم در جامعه تبدیل گردد . پس
از هرج و مرج در دوران افول مشروطه ؛ سرمایه داری جهانی نیاز به ایرانی
یکپارچه برای مقاومت در برابر ورود سوسیالیسم ؛ در برابر اتحاد شوروی داشت
و لذا با تجهیز پهلوی اول اقدام به یکپارچه سازی جامعه ایرانی نمود ؛ اما
در دوران کنونی چنین یکپارچه گی دیگر اولویت نداشته ؛ بلکه تجزیه قهری آن ؛
و تشکیل خاورمیانه بزرگ تأمین کننده منافع سرمایه داری جهانی است .
پاشنه آشیل و گلوگاه رشد و توسعه اقتصادی – اجتماعی ایران با رویکرد
سوسیالیستی ؛ فقدان آلترتاتیو با چشم انداز ؛ اهداف ؛ برنامه و راهبردها ؛
سازماندهی و سبک کار روشن و علمی کارگری است . آلترناتیوی که با رهبری و
رویکرد خود می بایست به توسعه و گسترش ابزار تولید ؛ حذف نابرابری های
منطقه ای – جغرافیایی ؛ حذف کلیه تبعیضات قومی ؛ حقوقی؛ جنسی و طبقاتی
بپردازد . تشکیل و ایجاد چنین آلترناتیوی که از نقد اقتصادی – اجتماعی
جامعه کنونی ایران و از بطن شرایط اقتصادی – اجتماعی جامعه موجود برآمده
باشد و در کلیه عرصه های آرمانی – ایدئولوژیک تا سازماندهی و سبک کار را
طرح ریزی و مدون نماید . هنوز این امر محقق نشده و شکل نگرفته است . این
آلترناتیو باید بتواند در کلیه شبکه های اجتماعی بخصوص کارگران ؛ معلمان ؛
پرستاران و اقشار پایین شهر و روستا گسترش یافته و به یک آرمان ؛ هدف ؛
ایدئولوژی و برنامه حاضر و آماده تبدیل شود . جانفشانی و نبرد دراز مدت با
طبقه حاکم بدون وجود یک ایدئولوژی رهائی بخش ممکن نیست . چنین آلترناتیوی
بجهت گسترده گی طبقه متوسط و اقشار پایین بورژوازی در ایران و خرده
بورژوازی شهر و روستا ؛ باید بتواند آنها را حول برنامه اجتماعی و
سوسیالیستی بخود جلب کند و آنها را متقاعد نماید که در نظام سرمایه داری
بزرگ و انحصاری و حاکمیت عقب مانده بورژوازی داخلی جایی برای زندگی ندارند
و می توانند در چارچوب نظام کارگری به سطح انسانی – منطقی و به سطحی از
حقوق خود دست یابند .
طبقه کارگر صنعتی در ایران بجهات متعددی ؛ بسیار محدود شده و با اعمال
سیاست های نئولیبرالی بشدت شقه – شقه و پراکنده شده است . بعنوان مثال در
بخش صنعت نفت کلیه بخش های اساسی پشتیبانی به پیمانکاران سپرده شده و در
بخش استخراج نفت ؛ سطح حقوق و تأمین اجتماعی کارگران بطور مقایسه ای ؛ در
سطحی تأمین شده که کارگران تولیدی نفت ؛ انگیزه و گرایش به ایجاد تشکل های
مستقل کارگری ندارند . با توجه به گسترش طبقه خرده بورژوا و طبقه متوسط در
ایران ؛ آنان رهبری جنبش در سال 88 را در دست داشتند ؛ هر چند بدنه جنبش با
حضور گسترده زحمتکشان ؛ دانشجویان و کارگران دامنه راهپیمایی سکوت را تبدیل
به نبرد خیابانی نموده و از محدوده های تعیین شده رهبران آن فراتر رفت .
طبقه متوسط و خرده بورژوا ؛ متحد طبقه کارگر نیستند و ایدئولوژی و آرمان
آنها در اتحاد با طبقات بالاتر قرار دارد . اما کارگران باید بتوانند با
طرح یک نظام اقتصادی – اجتماعی گرایش بخش های پایینی آنها را بخود جلب کند
. از بعد نظری و تئوریک ؛ به عینه ثابت شده که طرح و اجرای رویکرد
سوسیالیستی در عرصه اقتصاد ؛ منطق و روش های خاص خود را دارد و به استثنای
طرح های کلان در اقتصاد از جمله ملی کردن زمین و صنایع بزرگ که در شرایط
اجتماعی و سیاسی اثر گذارند ؛ در بخش متوسط به پایین صنعت نمی توان با
رویکرد ملی کردن ؛ ابزار تولید را گسترش و با سازماندهی و با کارآرایی لازم
؛ به نیازهای اجتماعی پاسخ داد . و با امکان افت کاهش سطح تولید و بالنتیجه
کاهش کالاهای مورد نیاز ؛ جامعه دچار بحران می گردد . بعبارتی دیگر فقر
بعدالت توزیع خواهد شد در سطوح متوسط به پایین اقتصاد برای اجتماعی کردن
ابزار تولید ؛ می بایست از روش های اقتصادی – و نه سیاسی – استفاده شود و
در اثر رشد کل اقتصاد با برنامه ریزی مرکزی و بخصوص بخش های تعاونی ؛ باید
بتوان اقتصاد را بمرور و همزمان با رشد و گسترش ابزار تولید و گسترش آگاهی
ها و درک طبقاتی و تاریخی کارگران و توده های متحد آن ؛ به کار آزادنه
انسان دست یافت و ؛ بطوریکه شرط آزادی هر فرد آزادی همگان.؛ و شرط آزادی
همگان آزادی فرد گردد . طول مدت این سیاست ها و روش های اجرایی آن به سطح
رشد یافته گی اقتصادی – اجتماعی و نحوه طرح ریزی و اجرای آن در هر جامعه
بستگی دارد .
بسیاری از مدعیان انقلاب سوسیالیستی در ایران – در داخل و خارج – فقط با
طرح اینکه نظام سرمایه داری باعث و عامل تمامی بدبختی ها ؛ بیکاری ؛ تورم ؛
فساد و ... است می خواهند کارگران و مردم را به رویکرد سوسیالیستی سوق دهند
در حالیکه با این گفته ها هیچکس جذب نخواهد شد . توده های مردم ؛ کره شمالی
و جنوبی و یا بالاتر از آن آلمان و روسیه را با هم مقایسه می کنند اثبات
ادعای ناکارآمدی نظام سرمایه داری را تنها با سازماندهی یک نظام سوسیالیستی
واقعی و با کارآمدی و توانمندتر از نظام سرمایه داری می توان اثبات کرد .
در مقطع کنونی نیز تنها با ایجاد تشکل های مستقل کارگری و مردمی در شبکه
های اجتماعی آنان ؛ سازماندهی و گسترش مبارزات طبقاتی و همچنین بهبود شرایط
اجتماعی می توان گرایش به سوسیالیسم را در بین کارگران و مردم زحمتکش رشد و
گسترش داد .
بسیاری از پیشروان و مبارزان پس از کلی تلاش و زحمت و استدلال – که صحیح هم
هست – به این نتیجه می رسند که مصائب و معضلات ریشه ای در جمهوری اسلامی ؛
جز با سرنگونی آن امکانپذیر نیست . و انتظار دارند با این نتیجه گیری و
انکشاف ؛ مردم خود سازمان دهی شده و حکومت را سرنگون کنند . باید اضافه
نمود که این کشف پیشروان ؛ تنها آماده گی برای برداشتن اولین گام برای یک
راهپیمایی تاریخی است همانند قرار گرفتن در پایین ترین سطح دامنه قله ای به
عظمت بلند ترین قله جهان است . ضرورت نابودی این نظام ؛ در لابلای میلیون
ها مناسبات اقتصادی – حقوقی - قضایی و اجتماعی آن کاملا عیان و قابل شهود
است و مردم آنرا با پوست و گوشت خود لمس می کنند ؛ چیزی که تعیین کننده است
طرح ریزی ؛ اقدام و تدارک عملی برای این تحول است .
با توجه به عملکرد جناح نظامی – امنیتی در حاکمیت و نبود آلترناتیو حاضر و
آماده و چشم انداز فروپاشی جامعه ایران بخش هایی از مردم که کمتر از پنجاه
در صد برآورد می شوند ؛ با انضمام دغلکاری و فریب ویژه آخوندی ؛ به 72 درصد
رسید ؛ در انتخابات شرکت نمودند . حساب بورژوازی که در این دوره فعالانه و
گسترده ؛ در انتخابات شرکت کرد جداست . این بورژوازی بوی کباب دوره سازنده
گی مجددا بمشامش رسیده است . بخش هایی از مردم ؛ اجبارا به جناح الیگارشی و
معقول تر سرمایه داری حاکم رأی دادند . در حالیکه عده کثیری از آنان از
حضور در پای صندوق های رأی شرمگین بودند . زیرا می دانستند ؛ که از روی
استیصال ؛ مجبور به دادن رآی شده اند . بخش هایی قبل از رأی دادن استدلال
می کردند که اگر رأی ندهیم با خطر سقوط جامعه و فروپاشی آن مواجه هستیم .
صحنه گردانی و ایجاد ترس و نگرانی از فروپاشی اجتماعی و حضور جناح تندرو تر
؛ خود از پرده های نمایش نظام ولایت فقیه است . در حالیکه این نظام نشان
داده ؛ هر جا که منافعش حکم کرده از سر کشیدن جام زهر سر باز نزده و برای
جبران شکست خارجی خود ؛ به کشتار ؛ اعدام و سرکوب داخلی پرداخته است .
باید واقعا انصاف داد که مسئولیت اصلی در ضعف و استیصال و روی آوردن مردم
در دادن رأی به جناح تجاری – مالی بر دوش چه کسی است ؟ توده ها یا پیشروان
؟ آیا پیشروان جنبش های کارگری آلترناتیو اجتماعی – سیاسی حاضر و آماده ای
مطرح و مردم را حول آن سازماندهی کرده اند ؟ و یا اینکه از کارگران و توده
های مردم بخواهیم ما نظریه اش را می دهیم خودتان آنرا اجرا کنید . در مورد
دهها میلیون ها نفراز کارگران و زحمتکشان ؛ که رأی ندادند چه راهکار و
برنامه ای برای جذب و سازماندهی و تمرکز قدرت آنان وجود دارد ؟
بخشی از پیشروان کارگری ! در طرح نظریه ؛ خود در اثبات این که شورا خوبست و
نه سندیکا و یا بالعکس ؛ باصطلاح سوزنشان گیر کرده است در حالیکه اگر این
اساتید والامقام دست به ایجاد شوراها و یا هر تشکل مستقل مورد نظرشان بزنند
؛ والله کسی ممانعت نمی کند و تشکل های مستقل آنان را بهم نخواهد زد ؛ فقط
بفرمایند عمل کنند اما این نظریه پردازان ؟ فقط بساط و ویترین خود را چیده
؛ و از انجام هر اقدامی عجز نشان می دهند .
مارکس در مورد مجلس بورژوازی دوره لوئی برومر می گوید این بورزوازی نه می
تواند جلو برود و نه می تواند پس بنشیند نه می تواند بمیرد ؛ نه می تواند
زندگی کند . نه می تواند بجنگد و نه صلح کند و .... .
آنچه بعنوان معیار و شاخص می بایست ارزش گذاری گردد ؛ عمل اجتماعی برای
تغییر توازن قوای طبقاتی است و نظریات بدون پشتوانه عملی ؛ تنها برای پر
کردن ساعات تفریح مناسب است .
طبقه متوسط ؛ بورزوازی و اصلاح طلبان داخلی و خارجی ؛ همپالگی های آنان
یعنی نوع سرمایه داری دولتی ( حزب توده و ..) گزینه رأی و حضور در پای
صندوق ها را بعنوان تنها راه مبارزه کارگران و مردم بستوه آمده ترویج می
کنند . بی شک حساب این بخش های ضد مردمی و ضد کارگری ؛ با مردمی که از روی
استیصال رأی داده اند ؛ جداست . این طبقات و اقشار ؛ خود باعث و عامل بوجود
آمدن چنین شرایط جهنمی در عرصه اقتصادی – اجتماعی هستند و در قبال تحقق وضع
موجود می بایست پاسخگو باشند . همچنانکه سران این حاکمیت از جمله جناح
رفسنجانی می بایست پاسخگوی شرایط کنونی باشد وی بجهت جنایت بر علیه بشریت و
سرکوب سیستماتیک و تاریخی می بایست در یک دادگاه انسانی محاکمه شوند . این
سرنوشت محتومی است ؛ که تغییرات صحنه های نمایش اصل موضوع را به فراموشی
نخواهد سپرد .
دوران ریاست جمهوری روحانی در توازن طبقاتی ؛ آزادی های اجتماعی و سیاسی
هیچ تغییراساسی ؛ ایجاد نخواهد کرد. الیگارشی مالی – بانکی و بهره سرمایه
داران جهانی ؛ گسترده تر خواهد شد ؛ وی از مرموزترین چهره سیاسی این حاکمیت
بوده و تا کنون در هیچیک از مصادر اجرایی قرار نداشته و بهمین جهت عمر
سیاسی خود را طولانی تر ساخته است . عمری که با قرار گرفتن در عرصه ریاست
جمهوری به پایان خود خواهد رسید و شاید به دور دوم کشیده نشود . بن بست ها
و تناقضات این حکومت پیچیده تر و گسترده تر از آنست که با اصلاحات بسیار
روبنایی قابل حل باشد .
از جنبه اثرات اجتماعی ؛ این تغییرات توقعات و مطالبات اجتماعی و سیاسی
مردم را که بشدت سرکوب شده بود ؛ را بالا برده و آنها را وارد فاز مبارزاتی
بیشتری خواهد کرد و لذا راهکار پیگیری مطالبات کارگران این است که در
شرایطی که جناح جدید حاکم مدعی است که رویکردش امنیتی – پلیسی نیست ؛ با
کلید و نه با داس عمل خواهد کرد ؛ کارگران و توده های زحمتکش در تمامی بخش
های تولیدی و خدماتی ؛ در ضمن گسترش و تحکیم سازماندهی و تشکل های مستقل
خود به طرح مطالبات پایه ای خود بپردازند و بهیچ وجه از مطالبات خود کوتاه
نیامده و تحقق آنرا از امروز به فردا موکول نکنند . توان و قدرت واقعی از
درون تشکل های مستقل و گسترده بوجود می آید ؛ و لذا ملاک پیشرفت و موفقیت
نه فقط در کسب میزان افزایش دریافتی ها – که با افزایش حجم نقدینگی و تورم
دود می شود – بلکه میزان گسترده گی و سراسری تشکیلات مستقل کارگری است ؛ هر
چند گسترش تشکیلات سراسری و قدرت آن هم ؛ به دستاوردهای عینی و ملموس در
حقوق و مزایای کارگران نیز وابسته است
26 92
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|