تاریخ انتشار :03.05.2020
آیا نفوذ
حزبالله لبنان در خاورمیانه دستخوش تغییر میشود؟

آلمان فعالیت حزبالله لبنان در این کشور را ممنوع اعلام کرده است.
با اینحال این حزبالله همچنان در لبنان قدرتمند است و با ایجاد
دولت در دولت زمام بسیاری از امور این کشور در عرصههای مختلف را
در دست دارد.
نمایندگان ارشد حزبالله لبنان بهندرت در انظار عمومی ظاهر
میشوند و اگر هم لازم باشد معمولا حسن نصرالله، رهبر حزبالله خود
به صحنه میآید و البته نه علنی بلکه به صورت ویدئویی خود را به
جهانیان نشان میدهد.
خبرگزاری آلمان مینویسد، در سخنرانیهای مهم نصرالله هواداران او
به خیابانها و میادین لبنان آمده و با هم به سخنان رهبرشان گوش
فرامیدهند و وقتی سخنرانی به پایان رسید در عرض چند دقیقه همه
پراکنده میشوند.
حزبالله در عرصه بینالمللی با اتهام حمایت از تروریسم روبروست
اما در صفوف داخلی خود به نظم و انضباط و فرمانبرداری هوادارانش
شناخته میشود.
آلمان چند روز پیش فعالیت حزبالله لبنان در این کشور را ممنوع
اعلام کرد و آمریکا و اسرائیل که از مدتها پیش با نصرالله و
حامیانش مبارزه میکنند از این اقدام استقبال کردهاند.
پیش از همه اسرائيل این گروه را تهدیدی برای خود تلقی میکند و
دلیل آن هم روشن است: حزبالله موجودیت اسرائيل را به رسمیت
نمیشناسد و ایران، نزدیکترین متحد آن به دشمنی با اسرائيل شهره
است.
ایران از حزبالله لبنان به عنوان نیرویی نیابتی استفاده میکند تا
نفوذ خود را نه تنها در لبنان بلکه در سایر کشورهای عربی، بهویژه
سوریه و عراق مستحکم کند.
این گونه است که بازوی نظامی حزبالله به یک نیروی شبهنظامی
قدرتمند در منطقه تبدیل شده و توانسته در جنگ داخلی سوریه با حضور
قدرتمند خود مانع از سقوط دولت بشار اسد شود.
حزبالله که در دهه هشتاد میلادی در لبنان پدید آمد در ابتدا تمرکز
خود را بر مبارزه با "اشغال اسرائیل در جنوب این کشور" قرار داد.
اما حزبالله تنها یک گروه شبهنظامی نیست. این گروه در عینحال یک
حزب سیاسی و شبکهای اجتماعی است که اکنون لبنان را از طریق ایجاد
یک "دولت در دولت" اداره میکند. این گروه در حال حاضر کنترل
بسیاری از مناطق فقیر در جنوب بیروت، پایتخت لبنان، دره بقاع در
شرق و مناطق جنوبی لبنان در مرز با اسرائيل را در دست خود دارد.
حزبالله با این که اغلب اوقات در پشت صحنه سیاسی لبنان ایفای نقش
میکند اما در عمل عاملی عمده در دولت این کشور است و نمایندگانی
نیز در پارلمان لبنان دارد.
مکرم رباح، تحلیلگر لبنانی و منتقد حزبالله حتی میگوید،
حزبالله در لبنان "صاحب" حکومت است.
حزبالله در عرصه سیاست از همراهی و همکاری سیاستمداران مسیحی، از
جمله جبران باسیل، وزیر خارجه پیشین و داماد میشل عون، رئیسجمهور
این کشور بهرهمند است. در عرصه اقتصادی نیز این گروه نفوذ زیادی
دارد. حزبالله کنترل فرودگاه بیروت را در دست دارد و از یک شبکه
بزرگ اقتصادی، اجتماعی و رفاهی برخوردار است.
اما به لحاظ ایدئولوژیک حزبالله وفادار بیچون و چرای ایران و علی
خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است. این گروه دشمنی با اسرائيل،
همسایه لبنان را رکن جهانبینی خود قرارداده و نصرالله بارها این
کشور را تهدید کرده است.
هواداران حزبالله با افتخار خود را "مقاومت اسلامی" مینامند و
شعار "مرگ بر اسرائيل" سر میدهند. آنها در سال ۲۰۰۶ جنگ سختی با
اسرائيل داشتند و طی آن موشکهای زیادی را به خاک این کشور شلیک
کردند.
حزبالله از کمکهای میلیونی تهران برخوردار است. حسن نصرالله،
دبیرکل حزبالله طی سخنانی که چهار سال پیش ایراد کرد گفت: «بودجه
حزبالله، درآمدهایش، مخارجش، خوردنیها و نوشیدنیهایش، سلاحها و
موشکهایش همه از جمهوری اسلامی ایران میآیند.»
حزبالله همچنین متهم به دست داشتن در زدوبندهای جنایی شده و بارها
گزارشهایی در مورد همکاری این گروه با کارتلهای مواد مخدر در
آمریکای جنوبی منتشر شده است.
در لبنان آشکارا از این صحبت میشود که حزبالله کنترل کشت حشیش در
دره بقاع را نیز در دست دارد.
اما اینک حزبالله نه تنها به دلیل تحریمهای آمریکا علیه ایران
بلکه به خاطر تحریمهایی که علیه خود این گروه اعمال شده به مشکل
افتاده است. بانک "جمال ترست" لبنان در سال گذشته از سوی آمریکا به
کمک به فعالیتهای بانکی حزبالله متهم و به همین خاطر جریمه و
بسته شد.
اما اینها همه مشکلات حزبالله نیست. این گروه تحت تأثیر مشکلات
ناشی از بحران اقتصادی و مالی و پیامدهای ناشی از شیوع کرونا در
لبنان نیز قرار گرفته و فعالیتهایش در آلمان هم ممنوع اعلام شده
است.
مکرم رباح، تحلیلگر لبنانی از دانشگاه آمریکایی بیروت میگوید،
تقریبا مطمئن است که امکان پولشویی از حزبالله سلب شده است. او
گفته است: «تأثیر این عوامل بر شبکه مالی را نباید دست کم گرفت.»
با این حال حامیان حزبالله لبنان میگویند، از این مسائل تأثیر
نپذیرفتهاند. شیخ صادق نابلسی، از تحلیلگران وابسته به حزبالله
میگوید: «آن که در آمریکا تصور کرده که تحریمها هویت حزبالله یا
رفتار آن را تهدید میکند خود را گول میزند.»
حزبالله لبنان تا کنون به ممنوعیت فعالیتش در آلمان واکنش نشان
نداده و اعضای این گروه اکنون منتظر اعلام موضع حسن نصرالله هستند.
dw
..................................................
حزبالله در قلب اروپا چه میکند؟!
الاهه بقراط
دین و اعتقادات آیینی و مذهبی یک موضوع خصوصی است. این واقعیت و
اصلی است که اگر در جوامع جا بیفتد میتواند از ظرفیت درگیری،
خشونت و برتریجویی که در برخی پیروان مذاهب مختلف وجود دارد،
بکاهد. همچنین اصل خصوصی بودن دین، جای فعالیت سیاسی و اقتصادی
پیروان ادیان را در عرصهی اجتماعی باز میکند. این اصل با به
رسمیت شناختن دین به عنوان یک حق شهروندی، بستر همزیستی انسانها
را در یک ساختار سیاسی عرفی و سکولار فراهم میآورد.
این نکتهی مهمی است که پیروان سیاستزدهی فرقههای مختلف اسلامی
سرانجام باید دریابند اگر که واقعا به بهشت خودشان در آن دنیایی که
وعدهاش را میدهند، باور دارند: مگر نه اینکه قرار است اَجر خود
را در آن دنیا از کار و عملکرد خویش در این دنیا بگیرند؟! کدام
«خدا» به عاملان القاعده و طالبان و بوکوحرام و داعش و جهاد اسلامی
و حماس و حوثی و حزبالله و جمهوری اسلامی و همه شبهنظامیان
نیابتیاش به خاطر نابودی آدمها و به فلاکت نشاندن مردم و ویرانی
کشورها، در آن دنیا «اجر» میدهد؟! اگر کسانی به چنین خدایی باور
دارند، بهتر است در این «خدا» و در «خود» بازنگری کنند!
از همین روست که «دکانداران دین» شاید گویاترین اصطلاحی باشد که با
آن میتوان دم و دستگاه ادیان را که معلوم نیست سردمدارانشان به چه
دلیل «خود» را واسطهی بین «خدا» و «مردم» میپندارند، توضیح داد.
حالا اگر این دکانداران ادعای سیاست و حکومت بر همه چیز و همه کس
نیز داشته باشند، میشود همین فاجعهی جمهوری اسلامی که از سال
۱۳۵۷ به اینسو خواب خوش را از چشم ایرانیان و مردم منطقه و جهان
ربوده است. «جهاد»، «حجاب»، «حرام»، «حلال»، «شریعت»، «فتوا»، «روز
قدس»، «تروریسم اسلامی» و این چیزها، «دستاورد»هایی است که با وقوع
سانحه انقلاب اسلامی در ایران به فرهنگ و سیاست جهان افزوده شده
است!
در این میان، اسلامیستها نه تنها اجازهی هیچگونه تبلیغ و ترویج و
امکاناتی به مذاهب دیگر نمیدهند بلکه دگراندیشان را نیز مورد آزار
قرار داده و از سرزمینهای خود میرانند. اما همین اسلامیستها خود
را برحق میدانند که در کشورهای آزاد غرب از تمامی امکانات برای
تبلیغ و ترویج فرقهی خود برخوردار باشند تا از یکسو به انواع
تباهکاری برای تأمین و گسترش همفرقهایهای خود بپردازند و هم در
بلندمدت زیرآب دمکراسی و جوامع باز را بزنند!
از این نظر، ممنوع کردن گروه عقیدتی- تروریستی «حزبالله» در آلمان
و تروریستی شمردن آن یک گام مهم، هرچند دیرهنگام، در مهار گسترش
اسلامگرایی و اسلام سیاسی در اروپا به شمار میرود.
آنها که در تمام سالهای گذشته در چنین روزهایی در ماه رمضان خود
را آماده میکردند تا با پوستر مرتجعان جنایتکاری چون خمینی و
خامنهای و شیخ نصرالله و امثالهم در خیابانهای برلین «روز قدس»
را رژه بروند و شعار علیه آمریکا و اسرائیل سر بدهند، امسال حق
ندارند از آزادی ارتجاع علیه آزادی جوامع باز استفاده کنند.
کنترل و محدودیت و ممنوعیت اسلامیستها و هر عقیدهی افراطی چپ و
راست و مذهبی دیگری، اقدامیست که کشورهای آزاد جهان برای حفظ
دموکراسی و حقوق بشر موظف به انجام آن هستند.
همان حساسیتی که درباره راست افراطی وجود دارد میبایست شامل چپ
افراطی و مذهبیون افراطی نیز بشود.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|