مقاله

 



از بهار قاهره تا زمستان دهلی، "ز" مثل زن!

مهرنوش موسوی



اپیدمی بلند شدن مردم خاورمیانه علیه بیحقوقی و خشونت حاکم به هند رسید. فرقی که میان قاهره با دهلی هست این که در قاهره علیه دولت بلند شدند در یک انقلاب همه با هم و متحد برای پایین کشیدن دیکتاتور و سپس کنکرت شدند. سپس صفها جدا شد و به مسئله زن رسید اما دهلی مستقیم به سر اصل مطلب رفت، اینها از مسئله زن شروع کرده و سپس به قدرت سیاسی حاکم، به قوانین حاکم رسیدند.

این اگر چه افتراق نوع حرکت و روانشناسی رفتاری مردم این دو مملکت است اما تشابه یکی است. سر مسئله زن در هر دو مملکت یکهو یک برش اجتماعی ایجاد شد. عقب مانده ها، مردسالارها، مذهبیها، خشونت طلبان یکطرف، مدافع حقوق زن، مدافع حقوق کودک، سکولارها، فهیم ها، مدرنیته، طرف دیگر.

در هر مملکتی هم برش ایجاد شد حاکم شدن دین، خشونت سیاسی، بربریت به آن مشکل است. تا دیروز یک هند داشتیم و کارگر ارزان، یک هند داشتیم و کارگر خاموش! یک هند داشتیم و اسلم داگ میلیونر. هند داشتیم به نام قدرت اقتصادی هزاره حاضر. هند داشتیم و آرامش مطلوب بربریت کاپیتالیستی موجود. همانها که زارا، اچ اند ام و صنایع تولید لباس، اتومبیل سازی و هزار کارخانه دیگر، بمب اتم و مجهزترین سلاحهای انفورماتیکی را کول کردند به هند بردند ولی یک ایبسیلون تمدن غرب در برخورد به زن را نبردند، نگذاشتند ببرند و امروز آچ مز هستند. چزا؟ چون الان دیگر دو تا هند داریم.

 هند گیتاریست های جان لنون، هند زنان خشمگین، هند طالب تساوی، هند مخالف خشونت دینی و ضد زن و هندی که تا بحال داشتیم، هندی که زنها و مردهای برابری طلب استفراغش کردند و بالا آوردند، جلو رسانه ها گذاشتند تا ببینند معنی تولید سود سرشار از قبل خاموش نگه داشتن جامعه، بیحقوق نگه داشتن جامعه و کوبیدن هرگونه مساوات در آن به چه معناست. همانطور که الان دو تا قاهره داریم!


به نظر من سه تا نکته را بایست در این اعتراضات دید و به دیگران نشان داد. یکی این که این یک اعتراض همینجوری علیه بیحقوقی و تجاوز به زن نیست. یک اعتراض قولن سندیکایی، فمینیستی و غیره نیست. مردم هند میتوانستند علیه فقر اعتراض کنند. همین چند هفته پیش کارخانه پارچه بافی آتش گرفت و دهها نفر در آن سوختند. جامعه هند انتخاب کرد که این ساعت و این روز روی مسئله زن قطبی کند. چرا؟

 چون تشخیص داد گوش جهان برای شنیدن این حرف تیز شده است. این مسیر شکاف دادن هند به نفع انسانیت و عدالت اجتماعی است. لذا این اعتراض سیاسی است. درست است که خشونت حاکم بر هند از پونز چسباندن به سر زن آغاز نکرده است، اما مردم آنجا تشخیص دادند/ درست هم تشخیص دادند که مسیر تبدیل هند به یک غول اقتصادی از روی زن و کودک آن مملکت بوده است. دوم این که به ارزیابی من درست به همان دلیلی که گفتم هند نخواهند نشست. این جریان ادامه خواهد یافت. این یک تک موضوعی نخواهد بود که حتی با اعدام جانیانی که به آن دختر دانشجو تجاوز کردند بنشیند. چرا؟

 اول به خاطر این که حکومت هند پای خواستهای مردم در رابطه با حقوق زن نخواهد آمد. این خصوصیت همه دیکتاتوریهایی است که روی کار ارزان کارگر در مملکت در تقسیم بندی اقتصادی جهان یک پوزیسیونی را بخود اختصاص داده اند. کارگر را کسی نمیتواند در جایی ارزان بخرد، ارزان استثمار کند بعد حقوق مدنی اش را هم به وی بدهد! اتحادیه را هم تحمل کند. رسانه را هم آزاد بگذارد. زن هم زبانش دراز باشد. استثمار ارزان، بیحقوقی مطلق تولید میکند. دولت برای نگه داشتن هند در تقسیم اقتصادی جهان زیر بار حقوق مدنی زن نخواهد رفت. از طرف دیگر جامعه هند دارد توسط یک شبحی شخم زده میشود.

 تازه به نظر من ما 20 درصد خبرها را میشنویم. درون آن جامعه باید بیشتر از اینها در حال جوشش باشد. به نظر من نسیم تهران و قاهره به دهلی نیز رسیده است. مساوات طلبی امروز جهان به شدت زنانه است. سوم و بالاخره این که تظاهرات و خیزش دهلی دین را تضعیف میکند چون دین یعنی تجاوز به زن! حال هر دینی. بیهوده نیست که کیهان شریعتمداری و مواجب بگیرهای خامنه ای بعد از چند روز شوک به زبان آمده و گفتند : "خب حجاب سرشان کنند تا مورد تجاوز قرار نگیرند". به نظر من خیزش دهلی در عین حال مشتی هست بر پوزه اسلام در قاهره و تهران.
 


منبع : فیس بوک


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد