|
تاریخ انتشار :25.03.2022
بازهم خلیج
و غوغای ناسیونالیستی!
محسن ابراهیمی
به گزارش خبرگزاری فارس، کنگره آمریکا در لایحه جدیدی ضمن استفاده
از واژه جعلی "خلیج عربی" دولت آمریکا را مکلف کرده است: حضور
نظامی خود در خلیج فارس را افزایش دهد؛ متحدان آمریکا در منطه را
قدرتمندتر کند؛ از هسته ای شدن ایران جلوگیری کند؛ بر گروه‌هایی
چون حماس و حزب‌الله اعمال فشار کند؛ و از امضا قرارداد با نهادها
و افرادی که تحریم‌های ایران را نقض کرده‌اند خودداری کند!
تصویب این لایحه تاکتیک حساب شده توسط بخشی از هیئت حاکمه آمریکا
برای عقب راندن بیشتر و خفت بارتر جمهوری اسلامی است. شلنگ تخته
انداختنهای جناح خامنه ای در همین چند روز آینده بر سر این لایحه
وقتی آغاز شود بیشتر معلوم میشود که چشم انداز حل رابطه جمهوری
اسلامی و غرب بسیار تیره تر و پردست اندازتر از آن است که حسن
روحانی با یک چرخش کلید قلابی اش باز کند!
اما قصد من از این یادداشت کوتاه اشاره به غوغای ناسیونالیستی است
که دو جنبش ارتجاعی مشترکا و متحدا بر سر "واژه جعلی خلیج عربی"
براه خواهند انداخت: جمهوری اسلامی از یکطرف و ناسیونالیسم ایرانی
از طرف دیگر!
قبلا وقتی مجله "نشنال جئوگرافیک" در مقابل واژه خلیج فارس، داخل
پرانتز خلیج عربی درج کرده بود، با سرعت عجیبی سران جمهوری اسلامی
و ناسیونالیسم ایرانی در بغل هم غش کردند. سمفونی درست کردند و در
ارکستر شوم این سمفونی، چهرهای خونین رفسنجانی و احمدی نژاد و دار
و دسته بیت خامنه ای را میشد دید که در کنار انواع ناسیونالیستهای
ایرانی بازمانده از سلطنت و صفی به نام جنبش ملی – اسلامی ایستاده
اند. این بار هم همین چهره ها را بسرعت کنار هم خواهیم دید. شاید
هم در عین اتحاد، پای همدیگر را لگد کنند که ابتکار بدست طرف دیگر
نیافتد. هر دو هم البته روی هیجانات ناسیونالیستی به مثابه یک
امکان سیاسی حساب میکنند. اسلام برای جمهوری اسلامی به تف سربالا
تبدل شده است و دست بردن به "افتخارات ناسیونالیستی" تقلایی برای
دست و پا کردن پایه سیاسی تازه است. دخیل بستن متولی چاه جمکران به
لوح کورش فقط یک نمونه از این تقلا ها بود.
"خلیج همیشه فارس" برای مردم نان و آب و رفاه و حرمت انسانی
نمیشود. مسکن و بهداشت و درمان و تحصیل نمیشود. غوغا بر سر نام
خلیج یک بازی سیاسی دغلکارانه توسط دو جنبش ارتجاعی است تا مردم را
اتفاقا از جنبش واقعیشان برای حرمت انسانی دورکنند. خلیج همیشه
فارس پیشکش ناسیونالیستها و حکومت اسلامی. ما مردم جامعه بدون
حکومت اسلامی، جامعه ای همیشه در رفاه و همیشه در آزادی و همیشه در
عدالت میخواهیم!
دوئل بر سر خلیج
آی آدمها بهوش باشید! اتفاقی افتاده است. اتفاقی بسیار حیاتی!
جنایتی رخ داده است. غیرتها بیدار شده اند. رگها متورم شده اند.
خونها به جوش آمده اند. شاهپرستان، گروه ضربت خلیج فارس تشکیل داده
اند. سایت میهن پرستان طومار جمع میکند. ناسیونالسیم عظمت طلب
دوشادوش سران حکومت اسلامی اعلام کرده اند این تجاوز به خاک
ورجاوند را بی پاسخ نخواهند گذاشت. جمهوری اسلامی فعالیت خبرنگاران
موسسه نشنال جئوگرافیک را ممنوع کرده است. میهن پرستان، اطلس جدید
را بایکوت کرده اند. اعلامیه داده اند که “آی آدمها خلیج فارس از
روز اول با نام ایران بود و جاودان خواهد بود.” حزب مرز پرگهر
مطالبات اش را اعلام کرده است: همه نسخه های اطلس جدید باید جمع
شوند! موسسه نشنال جئوگرافیک باید از پیشگاه مردم میهن پرست ایران
پوزش بخواهد!
چه اتفاقی افتاده است؟ به کجا تجاوز شده است؟ کدام جنایت اینچنین
شاه پرستان را به آغوش خداپرستان انداخته است؟ باز هم دختری نوجوان
مورد تجاوز قرار گرفته است و بالای دار رفته است؟ نه خیر، همین
دیروز قاضی الله در شهر نکا به عاطفه رجبی تجاوز کرد و پاسداران
خدا بالای دارش برد اما رگ این جان نثاران شاه و میهن حتی مرتعش هم
نشد! آیا باز هم نوجوانی زیر ضربات شلاق اسلام جان سپرد؟ نه خیر.
همین دیروز میرغضبهای اسلام به مناسبت “ماه مبارک رمضان” جان
نوجوان ١۴ ساله ای را در کردستان گرفتند اما قلب این عشاق ایران
بدرد نیامد! اتفاق غم انگیزی رخ داده است؟ نه خیر. داستان غم انگیز
فروش دختران فقر زده در بازارهای حاشیه خلیج همچنان توسط باندهای
حکومت اسلامی پیش میرود و شما طوماری از پاسداران “خلیج همیشه
فارس” ندیده اید! آیا اینها قلب ندارند؟ نه خیر. قلوب اینها آنچنان
رئوف است که حتی برای مردم خارج از مرزهای این مرز پرگهر تاپ تاپ
میکند! در اطلاعیه هاشان آرزو کرده اند: “امید است زبان شیرین
فارسی زبان دوم شیخ نشینان خلیج فارس شود!”
موضوع چیست؟
موسسه نشنال جئوگرافیک در اطلس جدیدش هفده هزار تغییر وارد کرده
است. نپرسید این تغییرات چه ها هستند. اصلا این مهم نیست. مهم
اینست که در میان این همه تغییرات یک جنایت غیر قابل گذشت رخ داده
است: در مقابل نام “همیشه جاودان خلیج فارس” پارانتزی باز شده و
داخلش نوشته شده است: خلیج عربی! همین. و آیا همین برای طوفان بپا
کردن در اردوی سلحشوران خدا و شاه و میهن کافی نیست؟
جمهوری اسلامی چندی پیش اعلام کرده بود که این خلیج اصلا نه خلیج
فارس است و نه خلیج عربی. این “خلیج اسلامی” است! و ناسیونالیسم
عرب هم البته در بوق خلیج همیشه عربی میدمد. میبیند که این رزم
ناسیونالیستی سه سر دارد: ژنرالهای آریایی، پاسداران اسلامی و
شمشیرزنان عربی! این دیگر یک دوئل تمام عیار ناسیونالیستی-اسلامی
میان عمامه داران و شنل بدوشان و عباپوشان است. حقیقتا اگر زیانشان
به دیگران نمیرسید میبایست این دوئل چیان مرتجع را به حال خود رها
میکردیم و چکاچک شمشیر این غیرتمندان ارتجاع ناسیونالیستی
ایرانی-عربی-اسلامی را فقط با طوفان خنده استقبال میکیردیم. اما
اینها دار و دسته دو جنبش بسیار ارتجاعی هستند: جنبش اسلامی و جنبش
ناسیونالیستی و جنب و جوششان همیشه به حال بشریت مضر است.
این جنگی بر سر اسامی فارسی یا عربی یا اسلامی نیست. این عنوانها
فقط قالبهایی برای شعله ور کردن هیجانات کور ملی هستند. بورژوازی،
چه عربی، چه اسلامی و چه “پارسی”، همیشه پشت هیجانات کور ملی منفعت
آگاهانه زمینی را دنبال کرده است. این بار هم پشت این عناوین منفعت
زمینی و واقعی بورژوازی “فارس” و “عرب” و “اسلامی” قرار دارد که
زبانشان متفاوت است و منفعتشان مشابه. اشک ناسیونالیستی که اینچنین
بر آبهای خلیج جاری میشود نه برای “آب پاک” است و نه برای “خاک
پاک.” همه این اشکریزان غیور در رویای اختصاص بیشتر طلای سیاه
منطقه در خدمت بوژوازی خودی شیون میکنند. از هر طرف، این اشکی برای
افزودن بر شمش طلاهای زرد متعلق به خود، یعنی حکام اسلامی و
بازماندگان آریامهری و شیوخ عرب در صندوقهای امن بانکهای سویس است.
و این شمشهای بی زبان نه نماز میخوانند، نه زبان شیرین فارسی بلدند
و نه به عربی تکلم میکنند. نه بسم الله و نه تاج و نه شمشیر بر
رویشان حک شده است. و این همان منفعت مشابه بورژواهای متفاوت است.
جالب است بدانید که سایت میهن پرستان همراه طومارشان در دفاع از
تمامیت ارضی ایران عکسهایی از رنجرهای نیروی دریایی آمریکا که
کودکان عراقی را در آغوش کشیده اند را پست کرده اند! یعنی این عشاق
تمامیت ارضی منتظرند فانتومهای ارتش آمریکا بمب خوشه ای بر سر مردم
بریزند و خلیج را از دست نمایندگان اسلامی بورژوازی بگیرند و به
دست نمایندگان آریامهریش بسپارند.
فقط یک چیز باید همیشه جاودان باشد: رفاه، سعادت و خوشبختی انسان.
خاک مقدس نیست، انسان مقدس است. مرزها هیچ موقع جاودان نبوده اند و
هیچ موقع هم نخواهند بود. خود بورژوازی خاک پاک پرست هر جا لازم
دیده مرزها را به هم زده است. بخش مهمی از آن هفده هزار تغییر در
اطلس جدید انعکاس به هم ریختن و تغییر توازن قوا در میان بوروژوازی
کشورهای مختلف بعد از پایان جنگ سرد است. برای بورژوازی، تقدس
تمامیت ارضی از تقدس پول و سرمایه نشات میگیرد. اگر پول و سرمایه
ضروری کند “تمامیت ارضی” را برهم میریزند و اگر باز هم پول و
سرمایه ضروری کند، “تمامیت ارضی” برای سرکیسه کردن کارگران در داخل
مرزهای معین مقدس میشود.
خلیج و منابع و ثروتهایش نه به شیوخ عرب، نه به حکام اسلامی و نه
به ژنرالهای نوستالژیک آریامهری، به هیچکدام تعلق ندارد. از نظر
کارگران خلیج، از نظر مردم منطقه، باید بساط حکام اسلامی و شیوخ
عرب را برچید و منابع خلیج را برای ساختن مدرسه و بیمارستان و خانه
و محل تفریح و رفاه مردم منطقه، رفاه کارگران مهاجر بکار برد. و
این البته هنوز کافی نیست. در جهانی که روی قاعده اش بنا شود،
منابع و ثروتها متعلق به همه است. خلاقیت مردم جهان را باید برای
رفاه تمام مردم جهان سازمان داد. این البته از نظر مفتخوران
بورژوای ناسیونالیست اسلامی و آریایی و عربی نفرت انگیز است.*
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
