مقاله

 

 

تاریخ انتشار :25.07.2022


به بهانه‌ی محکومیت حمید عباسی ( نوری )

حمید محبی


هر موفقیتی یک پیروزی نیست.
قصد نداریم جلوی ذوق زده شدن کسی را بگیریم.
خیال نداریم موفقیت کسی را انکار کنیم.
دلیلی ندارد کسی را از شادی منع کنیم.
به هم تبریک بگویید.
به مردم ایران تبریک بگویید.
به هر کس خواستید تبریک بگویید.
ببینیم چه شده است:‌
یک جنایتکار با صحنه سازی به کشور سوئد آورده شد.
او آنقدر ابله بود که نمیدانست در پیرامونش چه میگذرد.
او با آدمهایی دوستی و تماس داشت که قصد داشتند او را بدام بیندازند.
از همدستانش در رژیم هم، کسی به او نگفت که ای ابله چه میکنی؟
از وی شکایت شد.
کارش به بازداشت و محاکمه کشیده شد.
پس از ماهها،
یک دادگاه بدوی در سوئد که وابسته به ارگان قضایی کشور و مستقل از دولت است این جنایتکار را به حبس ابد محکوم کرد.
هنوز تکلیف دادگاه استیناف که امکان تشکیل آن وجود دارد روشن نیست.
یک احتمال این است که این جنایتکار مطابق قوانین کشور سوئد بقیه‌ی عمرش را در زندان بماند.
احتمال دیگر این است که وی پس از بیست سال یا کمتر از آن، از زندان آزاد شود.
در حکم دادگاه بدوی آمده است که محکوم، پس از اتمام مدت زندان،‌ به کشور متبوعش دیپورت خواهد شد و حق آمدن مجدد به سوئد را نخواهد داشت.
این یعنی، خود حکم دادگاه، حبس ابد را محتمل نمیداند.
معامله او توسط دولت سوئد با سران جمهوری اسلامی که در اروپا بصورت امری معمول درآمده است نیز از دیگر احتمالات است.
میانگین مدت زمان محکومیت را در نظر بگیرید.
چیزی حدود بیست سال.
در آنسو،
ده‌ها هزار تن در ایران به بند کشیده شدند.
ده‌ها هزار تن در ایران شکنجه شدند.
ده‌ها هزار تن در ایران قتل عام شدند.
مردم ایران سکوت کردند.
در مقابل آمار میلیونی زیارت و عزاداری برای اجداد آخوندها و پول در حرم انداختن و پیاده به عراق برای ارادت رفتن و …
دادگاهی در سوئد، نه در ایران.
مطابق قوانینی که دست آورد مردم سوئد است نه مردم ایران.
یکی از جنایتکاران دست چندم را به بیست سال زندان محکوم کرده است.
به مردم ایران تبریک بگوییم؟
مردم ایران در کجای این داستان ایستاده‌اند؟
هنوز هزاران رأس از این نوع جنایتکاران در ایران راست راست میگردند و به کار دزدی و جنایت مشغولند.
هنوز مردم ایران هیچ حرکتی جدی در اعتراض به قتل عام فرزندانشان انجام نداده‌اند.
هنوز در اینجا و آنجا مادران و پدران قتل عام شدگان، اگر بازمانده باشند، با چهره‌ای غمگین، زندگی را بدرود میگوید.
محکومیت این جنایتکار که از پشتیبانی کامل حکومتی برخوردار است حتی یک لحظه از آنچه بر بهترین فرزندان ایران در زندانها گذشته است را پاسخ نمیگوید.
پیروزی آنجاست که نظام جنایتکاران در ایران برانداخته شود.
پیروزی آنجاست که تمام دست اندرکاران و همکاران جنایتکاران بدست مردم ایران و در یک دادگاه ایرانی محاکمه شوند و مطابق قوانین انسانی به سزای جنایاتشان برسند.
خانمها و آقایانی که شما هم در زندان بوده‌اید و اکنون در صفوف تمامی انواع اپوزیسیونها و فعالین، حضور دارید.
شماها که در زندان، در همان سالها که بهترین فرزندان ایران قتل عام می‌شدند، توبه کردید، اظهار ندامت نمودید، به جنایتکاران آخوندی ثابت کردید که دست از موضع قبلی خود برداشته‌اید و آزاد شدید.
سخنم با همگان است. هر کس سهم خود را بردارد.
این حق شما بود که درباره‌ی زندگیتان تصمیم بگیرید.
از شما نمیپرسیم چرا اعدام نشدید.
از شما نمیپرسیم چرا در کنار آن همرزمانتان نایستادید.
از شما نمیپرسیم چرا جان خود را برداشتید و جان بدر بردید.
انتخاب، حق هر انسان است.
زندگی، حق هر انسان است.
چقدر خوب بود اگر همه زنده می‌ماندند.
اما از همه میپرسیم،
محکوم شدن یک جنایتکار به بیست سال زندان که سر تعداد سالهای آن هم چانه نمیزنیمِ، آنهم در یک کشور دیگر، یک پیروزیست؟
گمان نمیکنید دارید موضوع را کوچک میکنید؟
گمان نمیکنید موضوع را برای شما کوچک کرده‌اند.
پاسخ را میدانیم.
این محکومیت، مقدمه‌ای برای پیروزیهای بزرگتر است.
کدام پیروزیها،
در اروپا؟
در این سالهای سیاه، چه تعداد از این دست پیروزیها بدست آورده شده است؟
چه حجم حکم محکومیت و قطعنامه صادر شده است.
چند بار حکم زندان داده شده است؟
چند نفر زندانی شده‌اند؟
سرانجام چه شد؟
اینها راه به جایی خواهد برد؟
باید واقعیت را دانست و گفت.
هنوز هیچ پاسخی که در مقیاسی اندک، پاسخگوی جنایات رژیم آخوندی در ایران باشد، به آنها داده نشده است.
مردم ایران هنوز اقدامی شایسته در مقابل قتل عام فرزندانشان انجام نداده‌اند.
موضوع بسیار جدیتر از این حرفهاست.
موضوع بسیار بزرگتر این این چیزهاست.
هیچ چیز تمام نشده است.
خشمها را به شادی تبدیل نکنید.
اگر تبریک دوست دارید.
بر شما مبارک.
اگر به هر دلیل کوچکی به وجد می‌آیید،‌ شاد باشید.
در ورای این تبریکات و شادیها، خبری نیست.
هنوز جنایت و دزدی ادامه دارد.
هنوز خاورانها در غربت و تنهایی،‌ خاوران مانده‌اند.
بهداد محبی
جولای-۲۰۲۲

......

سایه‌ی بلژیک بر سوئد


پارلمان بلژیک سرانجام لایحه‌ی استرداد مجرمین را تصویب کرد.
نمایندگان پارلمان ( مردم ) بلژیک این لایحه را با ۷۹ رأی موافق، ۴۱ رأی مخالف، ۱۱ رأی ممتنع و ۹ غایب از تصویب گذراندند.
بر اساس این تصویب دولت بلژیک، دیپلمات تروریستی را که خود به اتهام بمب گذاری دستگیر و به بیست سال زندان ( مشابه حبس ابد) محکوم کرده بود به ایران استرداد میکند تا دوره‌ی محکومیتش را در آنجا بگذراند.
این لایحه پیشتر یک توافق بین دولتین بلژیک و ایران بود و بطور مخفیانه به امضاء رسیده بود.
اینبار این نمایندگان پارلمان هستند که با این استرداد موافقت میکنند.
نمایندگان پارلمان بلژيک منتخب مردم آن کشورند.
مردم بلژيک چنانچه مخالف این تصویب باشند میتوانند اعتراض کنند.
مردم بلژیک در یک معادله‌ی سیاسی منافع ملی خود را ترجیح خواهند داد یا منافع ملی مردم ایران را؟
به این ترتیب پارلمان بلژیک طی یک رأی گیری چند دقیقه‌ای، انرژیها و هزینه‌های هزاران ایرانی را که قصد داشتند جلوی تصویب لایحه را بگیرند، نادیده گرفت.
آیا اعضای هیئت دولت و نمایندگان پارلمان بلژيک نمیدانند که برای « اسدالله اسدی » دیپلمات تروریست رژیم آخوندی، محکومیتی در ایران، در کار نخواهد بود؟
نمیدانند که وی تشویق و تمجید هم خواهد شد؟
تردید نکنید که میدانند.
پس چرا؟
پاسخ بسیار ساده و بسی پیچیده است.
پاسخ را در داخل ایران خواهید دید.
پاسخ را میتوانید در جمع ایرانیان اینطرف آب، نیز ببینید.
اگر بدانید، اتحادیه‌ی اروپا یک دستگاه سازمان یافته است.
در این اتحادیه، بسیاری از تصمیماتی که یکی از کشورها اتخاذ میکند مورد مشورت سایر اعضاء نیز قرار میگیرد.
دیگر کشورهای عضو، گزارشات مربوطه را دریافت میکنند و در جریان تصمیم گیریها هستند.
روز گذشته تصمیم چنین معامله‌ای با آخوندها در پارلمان بلژیک، رونمایی و مشروع شد.
( واژه‌ی مشروع یک واژه‌ی معمول ولی نادرست است. مشروع یعنی شرعی. بهتر است بگوییم قانونی. )
یعنی پارلمانترهای بلژيکی آنرا پذیرفتند.
ایرانیان در بلژيک آنچه در توان داشتند انجام دادند.
این لکه ننگ بر دامان دولت و پارلمان بلژیک خواهد ماند.
قدم نادرست نخست با نقض آشکار قوانین بین الملی برداشته شد.
عواقبش را میدانید.
عواقبش را میتوانید حدس بزنید.
حال ادامه‌ی داستان چه خواهد بود؟
دولتهای دیگر؟
پارلمانهای دیگر؟
کدام دولت هم اکنون چنین سوژه‌ای را در دست دارد؟
چرا میگویید سوئد؟
ما که نگفتیم.
اگر به ذهن شما زد، شما میگویید.
ولی درست میگویید.
حال میتوانید گمانه‌زنی کنید که طرح حکومت آخوندها برای محکومیت « حمید نوری » در سوئد چه خواهد بود؟
حال میتوانید احتمال بدهید که شاید از پیش طرحی آماده شده بود؟
البته میتوانید چنین احتمالی را ندهید.
داستان به شما برمیگردد.
از نخستین قطعنامه‌های کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در همان دهه‌ی‌ شصت تا همین آخری در سوئد، تا کنون چند محکومیت اعلام شده است؟
این یکی تفاوت دارد؟
این یکی نخستین بار است؟
آن یکی‌ها هم در زمان خود، تفاوت داشتند.
آن یکی‌ها هم در زمان خود، نخستین بار بودند.
قصد نداریم تلاشهای انسانهایی که ماهها در کنار پارلمانها و ساختمانها برای گرفتن یک محکومیت از خود مایه گذاشتند را نادیده بگیریم.
خیر، درود بر هر آزادیخواه واقعی که در هر کجای دنیا قدمی برای آزادی ایران برداشت.
هدف روشن کردن یکی از زوایای سیاسی است، اگر ممکن باشد.
هدف این است که آنطرفتر را هم ببینید.
نه زیاد.
کمی آنطرفتر.
سخن آخر:


آزادی ایران تنها یک راه حل دارد.
در داخل ایران و بدست مردم ایران.


پانوشت:
این یاداشت کوتاه برای دوستان فیس بوکی « اعتقادی » مناسب نیست. نه وقت خودتان را بگیرید و نه فرصت اندک ما را.
اعتقادی کسی است که با ایدئولوژی یا بی‌ایدئولوژی، دو مشخصه را با خود حمل میکند.
یکم. با چند پیش فرض، هر آنچه خود می‌اندیشد و انجام میدهد را درست میداند و دیگران را نادرست.
دوم. در مواجه با هر دگراندیشی، گوشها و چشمها را میبندد و به جهاد برمیخیزد.


بهداد محبی
21-07-2022

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد