تاریخ انتشار :18.12.2024
از انقلاب برق آسای ملت رومانی
علیه چائوشسکو ۳۵ سال گذشت؛ چرا دیکتاتورها از هم عبرت نمی گیرند؟
مسعود سالاری
نیمه دوم ماه جاری میلادی مصادف با سی و پنجمین سالگرد انقلاب
رومانی و سقوط نیکولای چائوشسکو، رهبر کمونیست این کشور در سال
۱۹۸۹ است که مانند بسیاری از دیکتاتورهای دیگر تاریخ، گمان نمیکرد
ظرف مدت کوتاهی سرنگون شود.
این انقلاب که یکی از مهمترین قیامهای مردمی علیه دیکتاتوری
کمونیستی در اروپای شرقی بود، به پایان یکی از سرکوبگرترین
رژیمهای قرن بیستم انجامید. سقوط چائوشسکو نهتنها به سرنوشت
رومانی جهت تازهای داد، بلکه نمادی از فروپاشی دیکتاتوریهای
کمونیستی در منطقه شد. رهبر کمونیست رومانی، در دسامبر ۱۹۸۹ در پی
قیام مردمی گستردهای که سرکوب شدید دولتی را به همراه داشت، از
قدرت کنار زده شد.
حکومت او که از سال ۱۹۶۵ آغاز شده بود، نمادی از دیکتاتوری
کمونیستی در اروپای شرقی بود. سیاستهای اقتصادی و اجتماعی او، از
جمله تلاشهای ناکام برای صنعتیسازی و بازپرداخت بدهیهای خارجی،
شرایط زندگی مردم را به شدت دشوار کرده بود. همزمان محدودیتهای
سیاسی، اجتماعی و سرکوبهای گسترده، نارضایتی عمومی را به اوج
رسانده بود.
دوران چائوشسکو به عنوان یکی از سرسختترین حکومتها پس از استالین
شناخته میشود. در حالی که مردم رومانی با فقر دست و پنجه نرم
میکردند، چائوشسکو و خانوادهاش زندگی شاهانهای داشتند. فقر و
سرکوبگری دولت باعث شورشهای متعدد در کشور میشد، که ارتش تحت
رهبری چائوشسکو این اعتراضها را با خشونت سرکوب میکرد.
اما در ۱۶ دسامبر، دستگیری کشیش لازلو توئکس، مدافع حقوق بشر، باعث
آغاز شورشهایی شد که ارتش هم نتوانست آنها را متوقف کند.
اعتراضات اصلی در ۱۶ دسامبر از تیمیشوآرا در غرب آغاز شد، شهری که
در آن سرکوب اقلیتهای قومی جرقهای برای آغاز قیامی مردمی شد.
دولت چائوشسکو که همواره با سرکوب خشونتآمیز مخالفان خود را خاموش
میکرد، اینبار نیز تلاش کرد با استفاده از نیروی نظامی اعتراضات
را مهار کند، اما خشم عمومی به سراسر کشور گسترش یافت.
در ۲۱ دسامبر، چائوشسکو برای نشان دادن قدرت خود و آرام کردن
اوضاع، اجتماعی به نام «میتینگ همبستگی» را در برابر ساختمان حزب
کمونیست در بخارست گرد هم آورد و خودش در بالکن ساختمان ظاهر شد.
او که تصور میکرد مثل گذشته میتواند با وعده و تهدید جمعیت را
تحت کنترل درآورد، اعلام کرد که از اول ژانویه حقوق کارگران را از
۲۰۰۰ لئو به ۲۲۰۰ لئو افزایش خواهد داد. اما این اعلام افزایش ۱۰
درصدی که در شرایط بحرانی اقتصادی کشور مطرح میشد، هیچ تأثیری بر
اعتراضات نداشت.
«بگو چه میخوری تا بگویم که هستی»؛ آشپزهای دیکتاتورهای قرن بیستم
از عادات غذایی آنها چه میگویند؟
چائوشسکو که انتظار داشت با این وعده حمایت جمعیت را جلب کند، به
شدت غافلگیر شد. او حتی تصورش را هم نمیکرد که جمعیت به جای
تشویق، علیه او شعار دهند.
لحظهای که یکی از معترضان با تمسخر سخنان او را قطع کرد و فریاد
زد «ببند دهنت را، دیکتاتور!»، جمعیت به سرعت تحریک شد و شعارهای
ضدحکومتی سر داد. او تلاش کرد با بالا بردن صدایش و اشاره به
«توطئه خارجی» اوضاع را آرام کند، اما صدای معترضان که «مرگ بر
دیکتاتور» فریاد میزدند، بلندتر شد. این صحنه که بهطور زنده از
تلویزیون ملی رومانی پخش میشد، به یکی از لحظات نمادین پایان
حکومت او تبدیل شد.
فرار، محاکمه و اعدام
فردای آن روز، اعتراضات به اوج رسید و معترضان به کاخ ریاست جمهوری
هجوم بردند. جمعیت کنترل پایتخت را به دست گرفت و چائوشسکو و همسرش
النا مجبور شدند با بالگرد از کاخ فرار کنند. اما نیروهای نظامی که
از اطاعت او سر باز زده بودند، آنها را دستگیر کردند.
در ۲۵ دسامبر، چائوشسکو و همسرش در یک دادگاه نظامی کوتاه محاکمه
شدند. آنها به اتهام نسلکشی، فساد و سوءاستفاده از قدرت، به
اعدام محکوم شدند. حکم بلافاصله اجرا شد و هر دو با جوخه آتش
تیرباران شدند. تصاویری از محاکمه و اعدام آنها بهسرعت در
رسانههای بینالمللی منتشر شد و پایان حکومت کمونیستی در رومانی
را اعلام کرد.
سفر به ایران و جدا شدن از واقعیت
چند روز پیش از اوجگیری اعتراضات، در ۱۷ دسامبر، چائوشسکو سفری
رسمی به ایران داشت و با مقامات عالیرتبه، از جمله هاشمی
رفسنجانی، دیدار کرد. او این سفر را در چهارچوب بخشی از تلاشهای
دیپلماتیک خود انجام داد تا روابط بینالمللی رومانی را در میان
بحرانهای داخلی بهبود بخشد و از انزوای سیاسی جلوگیری کند.
وی همچنین در پی تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با کشورهای غیرمتعهد
و جهان اسلام بود و ایران در آن زمان یکی از کشورهای مهم در این
زمینه محسوب میشد.
اما این غیبت در شرایط بحرانی کشور به شدت به ضرر او تمام شد.
زمانی که او از تهران به بخارست بازگشت، کشورش در بحران عمیقی فرو
رفته بود. اعتراضات در تیمیشوآرا به خشونت کشیده شده و کشتهشدن
معترضان، خشم عمومی را شعلهورتر کرده بود. چائوشسکو با وجود
هشدارها، اعتراضات را دستکم گرفت و تصور میکرد با روشهای
سرکوبگرانه همیشگی میتواند اوضاع را کنترل کند.
تحلیلگران معتقدند سفر آخر او به ایران نشاندهنده جدا شدن او از
واقعیت اوضاع داخلی کشور و بیتوجهیاش به نارضایتی شدید مردم بود.
پایان دیکتاتوری
حکومت چائوشسکو به عنوان یکی از آخرین دیکتاتوریهای کمونیستی در
اروپای شرقی، با قیام مردم پایان یافت. سقوط ناگهانی چائوشسکو با
قدرت مقاومت مردمی و راه را برای دموکراسی و اصلاحات اقتصادی در
رومانی هموار کرد. شعاری که مردم هنگام هجوم به کاخ ریاست جمهوری
سر دادند، یعنی «مرگ بر دیکتاتور»، در تاریخ این کشور به نمادی از
تغییر و رهایی تبدیل شد.
سقوط چائوشسکو نشان داد که حتی حکومتهایی که خود را غیرقابلسقوط
میدانند، میتوانند در لحظاتی غیرمنتظره فروپاشند. این الگو را
میتوان در سرنوشت دیگر دیکتاتورهای معاصر، از جمله صدام حسین با
۲۴ سال و معمر قذافی با ۴۲ سال حکومت نیز مشاهده کرد.
همچنین این روزها سالگرد سرنگونی حکومت ۴۲ ساله کمونیستی در رومانی
با سرنگونی دیکتاتوری دیگر، یعنی بشار اسد در سوریه همزمان شده و
این رویداد سقوط ناگهانی حکومتهای دیکتاتوری در عصر حاضر را
یادآوری میکند. بشار اسد و پدرش حافظ اسد جمعا ۵۳ سال در قدرت
بودند.
یورونیوز
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|