هم تحولات بهار عربی و هم نزدیکی های جغرافیایی ترکیه و کشورهای شمال آفریقا با اروپا نشان می دهد که آنان قرابت های بسیاری با هم دارند و در آینده می توانند از این هم افزایی بهره برند و ترکیه در این زمینه بسیار موفق بوده و پیشرو است. کانون شبه جزیره عربستان تاکنون با قطب کشوره عربستان دست به گریبان بوده، اما از این پس این کانون با انقلاب ها و اصلاحات به توفانی از تغییرات بدل شده و الگوهای جدیدی را شکل می بخشد که از میان آن ها باید الگویی به عنوان سناریوی مطلوب در دستور کار قرار گیرد که با وجود اشتراکات در زمینه های مختلف، رو به جلو باشد، نه بازگشت به تحجر و عقب ماندگی به سبب قرابت های تاریخی و غیره. این شبه جزیره می تواند با قطب مصر جدید و دموکرات به همراه اسلام به عنوان اصلی ترین دغدغه فرهنگی منطقه شکل گیرد و عربستان تنها در سطح اقتصادی می تواند نقش ایفاء کند و نه در زمینه های دیگر. همچنان که مصر جدید در همین مدت کوتاه در مورد فلسطین بسیار موثر و مفید واقع شده است. همین طور ترکیه نیز نشان داده که در تعاملات اش با سایر کشورها، منافع اش را به قیمت پایمال نمودن منافع سایر کشورهای منطقه دنبال نمی کند و از این طریق می تواند سودمند باشد. همان گونه که لبنان پس از اسد، آینده اش را نه در جوار و تعامل و همگرایی با ایران، بلکه ترکیه خواهد یافت و این دو کشور به خصوص از منظر فرهنگی بسیار به هم نزدیک اند. سوریه و یمن دو کشوری هستند که به کمک های جدّی قطب های منطقه ای نیاز دارند؛ در بازسازی، ساختارهای جدید مدنی، امنیت و شکل گیری نهال دموکراسی در کنار اصلاحات اقتصادی. عراق اگر به ایران نزدیک شود، آینده ای جز انزوا نخواهد داشت و این بسته به سیاستمداران آن کشور است که به نظر نمی رسد، هنوز فاجعه ای را که زیر پوست شان در حال رشد سرطانی است، درک کرده باشند. افغانستان نقش درست اش را در منطقه دارد می یابد و اگر همین گونه ادامه دهد، در آینده در کنار هند می تواند نقشی بسیار بیش از قابلیت هایش داشته باشد و از طریق نقشی فعال در برنامه های فرامنطقه ای که آمریکا مدنظر دارد، از کمک های مختلفی که برای پیشرفت کشورش در همه زمینه ها نیاز دارد، بهره مند گردد و گرنه همچنان طالبان محور و عقب مانده باقی می ماند. ایران و اسرائیل در انزوا می مانند و با تشکیل کشور فلسطین این انزوا برای هر دو کشور بیشتر هم می شود و می مانند تا به جای فتنه و شیطنت و به جان هم انداختن کشورهای منطقه، یاد بگیرند که نقش های مسئولانه در منطقه برعهده گیرند. ترکیه هم در حوزه قفقاز، هم در آسیای میانه و هم در حوزه دریای مدیترانه می تواند فعال تر شود؛ به خصوص نباید اجازه دهد تا اسرائیل با دودوزه بازی از طریق ملاهای ایران، جاپایی دائمی در آذرباییجان و قفقاز پیدا کند و سعی کند تا ترکیه این نقش را به جای اسرائیل برعهده گیرد. آسیای میانه در خطر رشد اسلام متحجر و مبتنی بر جهل و ترور قرار دارد و اگر ترکیه به تعاملات فرهنگی بیشتر با آنجا موفق نشود، این خطر هست که کشتگاه بعدی تروریست در کشورهای فقیر آسیای میانه شوند. اگر ترکیه برای آسیای میانه در نظر گرفته شده، این بدان سبب است که مقامات ایرانی در آنجا به جای نقشی مثبت و فرهنگی، به کارهای امنیتی و تروریستی روی آورده اند و کلاً مقامات کنونی ایران نشان داده اند که ترجیح می دهند، به جای کشوری مسئول که دیگران با آن ها تعامل کنند، نقش دیوانه ای زنجیری را بازی کنند که همه از آن ها بترسند! به فعالیت های آمریکای لاتین شان نگاه کنید. به اسم فعالیت فرهنگی و تبلیغ اسلام، تعدادی امنیتی و پاسدار لات و آدم کش را فرستاده اند آنجا با باندهای موادمخدر و روسپی ها قاطی شده و همکاری می کنند!! (وقتی جنس کسی خراب باشد، به این راحتی ها آدم بشو نیست).
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد