تاریخ انتشار :03.06.2024
چپ با شمایل اصلاح طلب
هژیر بلاسچی

اینکه گونهای از «چپ ایرونی» در اروپای غربی و شمال قارهی
آمریکا روییده که در ماههای اخیر، دقیقن از اکتبر سال گذشته،
همدوش جریان فاشیستی راست در حال تولید انبوهی از خزعبل در مورد
فلسطین و همبستگی با فلسطین و «مردم ایران» است اصلن پدیدهی جدیدی
نیست. پشت آن سیمای برمامگوزید و آن روکش سرخ که نه، قرمز هم نه
حتا، بلکه سرخابیِ استفادهاش از ژارگون چپ شمایل یک اصلاحطلبِ
«مدرن» قابل تشخیص است که مدتی در عنفوان جوانی و خیرهسری چون سبز
و بنفش از حیز انتفاع ساقط شدند به اجبار با «طبقه» و «فرودست»
انشا نوشت اما به محض اینکه توانست منزلت اجتماعی ایدئولوژی
طبقاتی خودش را به دست بیاورد حالا به معنای اخص کلمه در قامت
«پاسدار» جریان فاشیستی بنشیند و توصیههای داهیانه بکند. همین است
که با سرعت ده استوری در روز و ده توئیت در لحظه به مالهکشی ارتش
ک.ی.ربهدستان عاریایی برآمده و به دنبال ک.ی.ربهدستانی در ممالک
دیگر میگردد تا بتواند با آنها همبسته شود.
اینها البته در ابتدای راهی هستند که چند سال پیش از آنها بابک
مینا پیمود و به همانجایی رسید که منطقن باید میرسید: به
خیمهگاه دار و دستهی فاشیستی فریدون. این «چپ ایرونی» اما فعلن
ضمن اینکه خودش در غرب نشسته و دارد از آن ارتزاق میکند به
ادبیاتی پناه میبرد که در دوران اصلاحطلبیاش برای دفاع از «تنها
امکان سیاست» و شرکت در انتخابات از آن استفاده میکرد. این گونه
تنها کسانیاند که حتا وقتی در غرب باشد هم همچنان در داخل هستند
و میتوانند موضع مخالف خودشان را به در «غرب بودن» ربط دهد. آن
زمان که اصلاحطلب بودند این تنها خارج کشوریها بودند که مخالف
رای دادن بودند و حالا که به اجبار برانداز شدهاند هم باز این
تنها خارج کشوریها هستند که با فلسطین همبسته میشوند چرا که در
خارج بودن اینها همیشه با در خارج بودن دیگران فرق داشته است.
در
یک مورد البته این تفاوت خیلی روشن است. چپی که از ایران آمده و
اکنون در خارج از کشور در جنبش جهانی همبستگی با فلسطین حضور دارد
در بسیاری از کشورها تاوان این حضور را میدهد. برخی از رفقا در
کشورهای مختلف اکنون پروندههای قضایی دارند، اقامت برخی در خطر
قرار گرفته، بسیاری شغلهایشان را از دست دادهاند. این «چپ
ایرونی» اما کاملن حواسش جمع است که به زبان کشورهایی که در آنها
زندگی میکند این ترهات را نگوید. نه چون شغلش به خطر میافتد که
نمیافتد و پاداش هم میگیرد، چون به خوبی آگاه است که تنها در
فضای «ایرونی» است که میتوانی فاشیسم را توضیح بدهی و توجیه کنی و
در کنارش بایستی.
اما همچنان از «چپ بودن» ارتزاق کنی و در محافل و گعدههای چپ
بروی و بیایی، اما اگر در کشوری که هستی حرفت را به زبان خودشان
بگویی باید بروی و به همان اردوگاهی بپیوندی که واقعن به آن تعلق
داری: به صف منسجم فاشیستها. البته به غیر از آلمان و اتریش که
میتوانی این حرفها را بگویی و با افتخار با چپ طرفدار اسرائیل
«همبسته» شوی که در ماههای اخیر عملن در نقش خبرچین موساد و
دستگاه اطلاعاتی دولت آلمان ایفای نقش کرده است.
در شیادی این «چپ ایرونی» اما همین بس که با دقت از گفتن هر حرف
ایجابی خودداری میکند چون هنوز نیاز دارد صدای خودش را به عنوان
صدایی از درون چپ جعل کند. چپی جمهوریخواه و مدرن که به الزامات
عملی عقل سلیم در تامین «منافع ملی» گردن میگذارد و عقل
انتقادیاش در آستانهی نه غزه، نه لبنان متوقف میشود. اتفاقن
پیشکسوتشان، بابک مینا هم از همینجا شروع کرد که فرمود مشکل چپ در
ایران این است که ضدسرمایهداری، ضدامپریالیسم و ضدناسیونالیسم
است. بنابراین خطاب به این چپ باید گفت نزدیک به نه ماه است که
فرمایشات شما را در باب نفهمی چپ شنیدهایم، به عنوان گونهای از
چپ فهمیده و با عاطفه حرف اصلیتان را بگویید، جسارت داشته باشید و
با صراحت بنویسید این نیرویی که بناست با آن همبسته شوید کدام
نیروست تا بوی گند پارلمانها و دولتها از گلوی نازنینتان بیرون
بزند.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|