Nouvelle page 1

دالایی لاما هم تانگو رقصید !

دالایی لاما رهبر معنوی و در تبعید بودائیان تبت که در 1986 جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده بود و از مهمترین چهره های جهانی حامی صلح به شمار میآید ، با جنبش سبز ایران ابراز همبستگی کرد !

منبع : را دیو فر دا

خبر بالا را در چند سایت تیتر زده بودند و از آنجایی که من شخصا به تیترهای بی اهمییت حساسیت دارم پس تصمیم گرفتم تا نگاه دیگری به این تیتر کنم . قبل از هر چیز در پاراگراف بالا شما باید بخوانید : با جنبش سبز نظم نوین ابراز همبستگی کرد !

در کنار این تیتر عکسی هم از دالایی لاما با نازنین افشین جم گذاشتند . اما با کمی دقت متوجه میشوید که نازنین بهانه ایی بیش نیست . هر چند سرشار از عواطف و احساس است . موضوع اصلی و چهره کلیدی در این تیتر دالایی جون است ! توجه شما را به یک موشکافی واژه گونه جلب میکنم .

مشخصات دالایی لاما : سالهاست رهبر است . کاخ سفید او را به رسمییت میشناسد . دالایی لاما خودش نقاش است و رنگش هم زرد است . میگوید رهبر تبت است و گاهی وقتها سری هم به کاخ سفید میزند . پکن هم غرغر خودش را میکند . جایزه صلح نوبل او را دست کم نگیرید .

دالایی لاما میداند رنگ سبز چیست ؟ چون خودش سر قفلی رنگ زرد را دارد . او میداند سیاست چیست ؟ چون سالهاست میرود و میآید و ملاقات میکند . او میداند چرا کاخ سفید هم با خامنه ایی حشر و نشر دارد و هم پیگیر چیزی به اسم جنبش سبز است ؟

فقط برای دالایی لامای تبتی سوال پیش میآید که ایران خودش سرشار از دالایی لاماهای وطنی است و چرا من ؟ دالایی لامای تبتی باید بداند که وطنی ها هنوز خمیرشان ور نیامده ....رجوی و گنجی و سروش و سازگارا و شیرین عبادی و بهنود ووخلاصه تمام سبزینه های خارج از ایران ! و جای تعجب نیست که چرا این دالایی لاماهای وطنی ، از جنبش زرد چین هیچ حمایتی نکرده اند تا به حال ؟! خیلی نامردن .

دالایی لاما رهبر معنوی است . رهبر معنوی هم با یک ردای زرد و شاید هم سبز مجاز است به همه جا برود .و میرود ! دالایی لاما یک بودایی است که از تبت تبعید شد مثل خیلی از همین تبعیدیهایی که از تهران بلیط یک سره برای دانشگاههای امریکا گرفتند ! دالایی...یک جایزه صلح نوبل هم دارد ، مثل شیرین عبادی و حالشو میبرن ! رسانه و مدیا را هم که دارن و.....خلاصه دست کم نگیرید . حالا هر که گفت : چرا دالایی لاما در کنار شیرین عبادی تیتر زده نشد ؟ جایزه میدم...یه دست استکان نشکن !

وقتی رسانه ایی مثل رادیو فردا چنین خبری را تیتر میزند سوال و ابهام کمتری پیش میآید . البته نه برای همه . رادیو فردا رسانه ایی رسمی و نظرات وزارت خارجه امریکا را منعکس میکند .وزارد خارجه هم معرف حضور همه هست ....مثل هلو....! هم مذاکره با رژیم اسلام و هم از نحوه تجاوز انتقاد کردن و هم از دالایی لاما و جنبش سبز خودشان تیتر زدن و خلاصه نازنین را هم دارند .

خانم نازنین افشین جم هم که نیاز به تشریح ندارند . یک ملکه زیبایی که در کنفرانس صلح ونکوور کانادا ، دالایی لاما را متقاعد کرد تا تراکت همبستگی با جنبش سبز نظم نوین را به دست گیرد . با خودم گفتم الان زود است تا نازنین موشکافی شود چون خودش هم ساده است و هنوز به نقطه موشکافی نرسیده ، تا خیلی از حرکتها را بشکافد . روزی روزگاری پر تجربه خواهد شد و اگر انتخاب کند تا درست ببیند و از توان تشخیص خودش استفاده کند . این رنگ سبزی که در خارج بروی آن لجن و کثافت پاشیده اند و هر روز هم تبلیغ میکنند تا به خورد همه بدهند ، چرا و به چه دلیل و همزمان با مذاکرات و توافقات با رژیم اسلام ، پای دیواری و پدیده ایی به نام جنبش سبز بتون بیشتری میریزند ؟

صدای آمریکا نوشته بود که ایران مذاکرات ژنو را یک موفقیت ملی خواند ! تعجب نکنید که صدای امریکا ننوشته " رژیم اسلام " مذاکرات ژنو را یک موفقیت اسلامی خواند و از همین یک کلمه " ایران " و بعدش هم کلمه " ملی " که استفاده میکند آنوقت مذاکرات ژنو مقبولتر است !

البته نظم نوین فعلا خر مراد خودش را میراند و کسی هم نمیتواند چیزی بگوید . ولی اگر در به کار بردن واژه ها دقت بیشتری کند ، بهتر است از این که اعمالش را به اسم مردم توجیه کند . رابطه و مذاکره و توافق و رقص تانگو با مشتی آدمخوار و جنایتکار اسلامی که در ایران حاکم هستند هیچ ربطی به مردم ایران ندارد . مردم ایران قاطعانه به این هیولای اسلامی نظم نوین و تمام جناحهای بیرونی و درونی اش نه گفتند و شما به سران رژیم اسلام اهلا و سهلا گفتید ! سوزان رایس سفیر امریکا در سازمان ملل هم گفته : آنها ( یعنی ) رژیم فقط باید نشان دهد برنامه اتمی صلح آمیز دارد....!! خب اونم داره نشون میده دیگه ! مشکل دیگه ایی نیست ؟ البته به جز تعریف یا تعبیر رنگ سبز !

رنگ سبز چه تعبیر و تعریفی از آن شده و میشود ؟

سقف تغییر و انقلاب مردم را در آینده محدود کردن به همین رنگ سبز نظم نوین در خارج از ایران ، از طریق دالایی لاماهای زرد و....خلاصه دالایی لاما هم دالایی لامای ایرونی مثل قورمه سبزی !

یعنی اگر ندا هم الان زنده بود و بعد تبعید میشد و امروز به جای نازنین در کنار دالایی لاما میایستاد ...با روسری یا بی روسری زیاد فرقی نمیکند . منتها مجسمه و تندیسش بعد از مرگ باید حتما روسری داشته باشد !

و یا اصلا چرا فریبا عادلخواه به عنوان محقق و کارشناس سیاسی و لابی رژیم در فرانسه با دالایی لاما جون عکس رنگی نگرفت ؟ نکند فریبا ، دالایاما را به حساب نمیآورد و یا در آینده خودش میخواهد یک رهبر معنوی رژیم شود ؟ آخه اون نامه ایی که فریبا برای احمدی نژاد نوشته بود خیلی معنوی بود ! نامه ایی از سر دلسوزی و ترس خطاب به محمودی که مطبوعات فرانسه هم بهش دمیدند .

نمیدانم این خانم فریبا عادلخواه هنوز عضو یک مرکز مطالعات و تحقیقات بین المللی فرانسه هست یا نه ؟ مرکزی که بودجه اش را وزارت دفاع فرانسه و وزارت خارجه میدهد . از همین مرکز بود که چنان کار و بار این خانم سکه شد که چند سال پیش یکی از معتبرترین رادیوهای فرانسه " فرانس کولتور ، با این خانم از محل اقامتش در مشهد مصاحبه مستقیم کرد تا فوائد لابی گری رژیم در غرب را به بقیه هم یاد آور شود !

شنیدم که نهادهای دانشگاهی و پژوهشی در پاریس " مدرن بودن در ایران را " فقط از فریبا عادلخواه باید جویا شوند ! مدرنیته از نوع اسلامی یا دست خری ! فرقی نمیکند .

فعلا بگذریم .

دالایی لاما الان 50 سال است که رهبر تبعیدی تبت است . با تمام روسای کاخ سفید عکس رنگی و یادگاری دارد . روسای کاخ سفید هم با رهبران چین عکس یادگاری دارند . دالایی لاما به معنای اخص کلمه یک سیاستمدار واقعی شده است ، فقط دولتش در تبعید است .

نازنین افشین جم هنوز سیاستمدار نیست و امیدوارم هیچوقت سیاستمدار نشود به معنی رایج امروزی آن . فقط امیدوارم هر چه زودتر دست سیاستمداران را بخواند . این هم عکسی ار دالایی و نازنین که هر دو در تبعید هستند .

آخرین سوال خبرگزاری ننم از دالایی لاما :

جناب دالایی لاما ، رهبر تبت در تبعید ، برنده جایزه صلح نوبل ، مهمترین چهره جهانی صلح ....و بقیه تیتر.....به عنوان آخرین سوال بفرمائید که اگر نازنین جای مادرت بود چه میکردی ؟

جواب دالایی لاما : تا 50 سالگی شیر میخوردم !

******************************

پدر روزنامه می خواند .اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد.حوصله ی پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را-که نقشه ی جهان را نمایش می داد- جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد.

-"بیا ! کاری برایت دارم . یک نقشه ی دنیا به تو می دهم .ببینم می توانی آن را دقیقا همان طور که هست بچینی ؟"

و دوباره سراغ روزنامه اش رفت.می دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار است.اما یک ربع ساعت بعد پسرک با نقشه ی کامل برگشت.

پدر با تعجب پرسید:"مادرت به تو جغرافی یاد داده؟"

پسرجواب داد:"جغرافی دیگر چیست؟"

پدر پرسید:"پس چگونه توانستی این نقشه ی دنیا را بچینی؟"

پسر گفت:" اتفاقا پشت همین صفحه تصویری از یک آدم بود .وقتی توانستم آن آدم را دوباره بسازم دنیا دوباره ساخته شد"

اسماعیل هوشیار

ژنو

07.10.2009