تاریخ انتشار :19.05.2020
جای
پای انسان مثلا هوشمند
در نسل کشی رواندا!

نسل کشی رواندا یکی از سیاهترین صفحات تاریخ جهان در قرن بیستم
محسوب می شود. چگونه فقط در مدت 100 روز چنین کشتار گسترده ای رخ
داد؟
25 سال پیش در چنین روزهائی در سال ۱۹۹۴ فقط در صد روز، تندروهای
قوم Hutu هوتو 800 هزار نفر از مردم رواندا را قتل عام کردند.
علاوه بر کشتهشدن ۸۰۰ هزار مرد، زن و کودک، به ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار زن
تجاوز جنسی شد. هوتوها اقلیت توتسی-Tutsi- و همین طور مخالفان
سیاسی خود را فارغ از این که از چه قومی بودند، هدف قرار داده و
قتلعام کردند. شب ششم آوریل ۱۹۹۴ به هواپیمای حامل جونال هابیا
ریمانا، Juvénal Habyarimana رئیس جمهوری وقت رواندا و همتایش
سیپرین نتاریامیرا، رئیس جمهور بوروندی که هر دو از قوم هوتو
بودند، شلیک شد. هواپیما سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند.
تندروهای هوتو این اتفاق را به جبهه میهنی رواندا، نسبت دادند و
قتلعام سازماندهی شدهای را علیه توتسیها آغاز کردند. فهرستی از
مخالفان دولت تهیه شده بود و در اختیار گروههای شبه نظامی قرار
گرفته بود که آنها و خانواده هایشان را میکشتند. بیشتر قربانیان
مردان، زنان، کودکان و نوزادانی بودند که توسط همسایهها، همکاران
و دوستان سابق خود کشته میشدند، رادیو رواندا همزمان به طور مداوم
هوتوها را تشویق به قتلعام توتسیها میکرد. مردان هوتو حتی مورد
تهدید قرار میگرفتند که اگر زنان توتسی خود را نکشند خود کشته
میشوند. روزانه ۱۰٬۰۰۰ نفر و ساعتی ۴۰۰ نفر و دقیقهای ۷ نفر کشته
میشدند، به طور مثال کلیسایی که ۱۵۰۰ نفر در آن پناه گرفته بودند
با بولدزر خراب شد و همگی پناهندگان آن کشته شدند. بعدها اسقف
کلیسا به جرم همکاری در جنایت محاکمه شد. اکثر قربانیان با قمهها
تکهتکه میشدند. در حدود ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۵۰۰٬۰۰۰ زن و دختر توتسی در
این مدت مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. ۲۰ هزار جوان روآندایی که
امسال ۲۲ ساله میشوند، فرزندان آن تجاوز جنسی گستردهاند. بسیاری
از آنها از روی عمد توسط مردان مبتلا به ایدز مورد تجاوز قرار
گرفتند. اکنون بسیاری از زنان زنده مانده از نسلکشی در کشور
رواندا مبتلا به ایدز هستند.
این فاجعه در مقابل چشمان باز دنیا با پوشش کامل خبری رسانهها و
بیعملی بسیار هولناک سازمان ملل و بیتفاوتی جامعه جهانی به بهانه
عدم مداخله در امور داخلی رواندا انجام شد. به طور مثال در ابتدای
نسلکشی ۱۰۰۰ نیروی اروپایی برای تخلیه اتباع خارجی از رواندا به
آنجا فرستاده شد که بسرعت کشور را ترک کردند و یا صلح بانان بلژیکی
سازمان ملل مدرسهای را که ۲٬۰۰۰ توتسی به آنان پناهندشده بودند
بعد از رسیدن دستور عقبنشینی ترک نمودند که منجر به قتلعام کلیه
پناهندگان شد.
بعد از اتمام نسلکشی هزاران نفر از پناهندگان رواندایی که به
کشورهای مجاوربه ویژه جمهوری دموکراتیک کنگو یا زئیر سابق پناهنده
شده بودند به دلیل شرایط بد و ابتلا به بیماریهای گوناگون مسری
کشته شدند. حضور هزاران تن از جنایتکاران جنگ نسل کشی در میان این
پناهندگان و تقاضای حکومت جدید کیگالی برای استرداد آنها زمینه ساز
جنگی طولانی در این منطقه حاد آفریقا گردید که هنوز هم به تمامی
ختم نشده است.
نسلکشی با شکست هوتوها از نیروهای نظامی گردآوری شده از بین
توتسیها و سایر کشورهای آفریقایی متوقف شد و بعدها دادگاهی برای
محاکمه سران نسلکشی تشکیل شد. هم اکنون هزاران نفر از توتسیهای
زنده مانده از نسلکشی سعی میکنند با ۲ میلیون هوتوی شرکت کننده
در کشتار همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. در آوریل ۱۹۹۴، رواندا
بیش از ۷ میلیون نفر جمیعت داشت که از سه گروه قومی تشکیل میشد:
هوتو (۸۵٪)، توتسی (۱۴٪ جمیعت) و توا (۱٪). دو گروه هوتو و توتسی
در حقیقت بسیار بهم شبیه هستند. هر دو یک زبان را صحبت میکنند، در
یک منطقه زندگی میکنند و آداب و رسوم مشابهی دارند. در دوران قبل
از استعمار، توتسیها در ردهٔ بالاتری از اجتماع قرار داشتند و
هوتوها طبقهٔ پایینتر اجتماع محسوب میشدند.پس از انتقال رواندا
به عنوان مستعمره به حکومت بلژیک (پس از شکست آلمان در جنگ جهانی)
در رواندا سیاستی در پیش گرفته شد که در آن اقلیت توتسی و اکثریت
هوتو به اختلافات قومی و نژادی کشیده شدند. این سیاست توسط
بلژیکیها که سرپرستی مستعمره رواندا را بعد از جنگ جهانی اول بر
عهده داشتند در رواندا بنا نهاده شد؛ هوتو یا توتسی بودن در
شناسنامه افراد ذکر میشد، و یک هوتو ثروتمند میتوانست خود را به
یک توتسی تغییر دهد تا از احترام و امکانات بیشتری بر خوردار گردد.
در ۱۹۵۹، هوتوها سلطنت توتسیها را برانداختند و دهها هزار نفر از
توتسیها به کشورهای همسایه از جمله اوگاندا گریختند. جمعی از این
توتسیها یک گروه پیکارجو به نام جبههٔ هواداران رواندا تأسیس
کردند که در سال ۱۹۹۰ به رواندا حمله نمود و تا سال ۱۹۹۳ که
قرارداد صلح بسته شد مشغول به جنگ بودند.
جبهه میهنی رواندا میگفت، سقوط هواپیما توسط هوتوها برنامهریزی
شده بود تا بهانهای برای آغاز نسل کشی باشد. جبهه میهنی رواندا
متشکل از شورشیان توتسی که سازماندهی منظمی داشت و توسط ارتش
اوگاندا حمایت میشد، کم کم مناطق بیشتری را به تصرف در آورد و در
چهارم ماه ژوئیه ۱۹۹۴ پایتخت را به تصرف در آوردند و به کشتار
توتسیها خاتمه دادند.
بعد از آن، حدود دو میلیون هوتو از میان غیرنظامیان و کسانی که در
نسلکشی نقش داشتند، به جمهوری دموکراتیک کنگو که در آن زمان زئیر
خوانده میشد، پناه بردند.
تقریباً دو میلیون نفر در دادگاههای محلی رواندا به اتهام دست
داشتن در قتل عام و نسل کشی محاکمه شدهاند. رهبران اصلی آنها هم
در یک دادگاه سازمان ملل در کشور همسایه تانزانیا محاکمه شده اند .
به گزارش پارس تودی، شبکه خبری فرانس 24 با انتشار تصاویر ی به نقل
از پایگاه اینترنتی مدیا پارت Media Party که خود ارتش فرانسه آن
را فیلمبرداری کرده است، از انفعال و تاخیر در اعزام نیرو در جریان
قتل عام منطقه بیسه سرو Bisesero در رواندا حکایت می کند. ارتش
فرانسه همواره ادعا داشته است که فقط سه روز بعد از شروع کشتار در
منطقه، به اوضاع مسلط شده بود. براساس این گزارش، نقش ارتش فرانسه
در قتل عام بیسه سرو موضوع یک تحقیق قضایی طولانی در فرانسه بوده
است و بسیاری از سازمان های حقوق بشری، نظامیان فرانسوی را متهم
کرده اند که عامدانه و آگاهانه در مداخله برای جلوگیری از قتل عام
بیسه سرو تاخیر داشته اند.
با وجود این، دستگاه قضایی فرانسه در ماه سپتامبر گذشته با این
عنوان که تحقیقات در این باره پیشرفتی نداشته است، بدون محکوم کردن
هیچ نظامی فرانسوی، پرونده را مختومه اعلام کرد. «لوئیز موشی
کیوابو» وزیر خارجه رواندا درباره روابط فرانسه و رواندا پس از
متهم شدن فرانسه به بی تحرکی و به نوعی همدستی در نسل کشی سال 1994
رواندا، از فرانسه خواست مسئولیت خود را در قبال نقشی که در نسل
کشی رواندا ایفا کرده، برعهده بگیرد. وزیر امور خارجه رواندا گفت،
فرانسه با پرونده ها و گزارش های جعلی و اقداماتی از این دست،
بدنبال توجیه نقش خود در این نسل کشی است. براساس اسناد منتشر شده،
کاخ الیزه به نظامیان فرانسوی مستقر در رواندا دستور داده بود، به
عاملان نسل کشی سال 1994 این کشور سلاح تحویل دهند.این دستور
درحالی صادر شده بود که سازمان ملل، رواندا را تحریم تسلیحاتی کرده
بود.
اگر چه ریشه این نسل کشی به اختلاف میان دو قوم «هوتوها» و «توتسی
ها» در این کشور باز می گشت، اما ردپای کشورهای غربی چون فرانسه و
بلژیک نیز در این نسل کشی بزرگ مشهود است. حضور شمار زیادی از
عاملان نسل کشی رواندا در خاک فرانسه اتفاقی نیست. آن ها که عاملان
کشتار حدود یک میلیون توتسی هستند، توسط ارتش فرانسه از رواندا
خارج شده اند. این اقدام ارتش نتیجه روابط دولت های راست و چپ
فرانسه؛ پیش از وقوع نسل کشی، در زمان کشتار توتسی ها و حتی بعد از
آن بوده است. «آرانا پاره» مورخ و استاد بورکینافاسویی و عضو انجمن
دوستی و همبستگی ملت های آفریقا در خصوص انتشار گزارشی تحقیقی از
نقش فرانسه در نسل کشی رواندا، تاکید کرد؛ «صدور چنین دستوری از
سوی فرانسه به هیچ وجه تعجب برانگیز نیست، زیرا دولت پاریس درخصوص
حضور و نفوذ سیاست استعمارگرانه نوین خود در قاره آفریقا، همواره
به دروغگویی و انکار حقوق ملت های آفریقایی مبادرت کرده است.» این
جنگ در میان سکوت جامعه بین المللی صورت گرفت. سازمان ملل و کشور
بلژیک با وجودی که نیروهایشان در رواندا حضور داشتند اما برای توقف
قتل عام اقدامی نکردند و نظامیان بلژیک و اکثر حافظان صلح سازمان
ملل نیز، بعد از آن که چند سرباز بلژیکی در رواندا کشته شدند، این
کشور را ترک کردند.
فرانسه که از متحدان دولت هوتو بود، نیرویی را برای تشکیل یک منطقه
امن به رواندا فرستاد، اما فرانسه هم متهم است که برای توقف
نسلکشی در منطقه نه تنها تلاش کافی نکرده، بلکه نقش جدی در این
نسل کشی داشته است. به طوری که «پل کاگامه» رییس جمهوری رواندا نیز
بارها فرانسه را به سهم داشتن در نسل کشی متهم کرده است، اتهامی که
پاریس آن را رد میکند.
«پاتریک دو سنت اگزوپری»، روزنامه نگاری که به نوشتن مقالات درباره
قتل عام 800 هزار نفر از اعضای قوم «توتسی» توسط افراطی های «هوتو»
در سال 1994 در رواندا مشهور است طی مقاله ای با عنوان «جرائم ما
در آفریقا» با استناد به آرشیوهای موجود در فرانسه، اعلام کرده است
که: «این کشور در جریان این کشتار به عاملان آن کمک کرده است.
براساس نوشته وی در جریان این کشتار به 2500 سرباز فرانسوی که برای
ممانعت از قتل عام به منطقه اعزام شده بودند فرمان مخفی برای مسلح
کردن مجدد قوم هوتو صادر شده بود.»
ادامه سیاست های مشابه فرانسه در آفریقا
فرانسه در حالی متهم به دست داشتن در این نسل کشی است که سالهاست
همچنان به سیاست های استعماری خود در قالب های مختلف در کشورهای
مختلف قاره آفریقا ادامه می دهد. در واقع فرانسه همواره آفریقا را
حیاط خلوت خود دانسته تا از امکانات، منابع و نیروهای کار کشورهای
مختلف این قاره در راستای منافع خود سود جوید. در این راستا می
توان به حضور نظامیان فرانسه در کشورهای مختلف این قاره چون
آفریقای مرکزی، مالی و برخی دیگر از کشورهای منطقه اشاره کرد. این
سیاست ها در حالی ادامه دارد که افشای اسناد مختلف و جدید تاریخی
بیش از پیش حضور استعمارگرانه و سیاست های مداخله جویانه فرانسه در
آفریقا را تایید می کند. شورای قانون اساسی فرانسه ادامه محدودیت
دسترسی به اسناد آرشیو شدۀ کاخ الیزه را منطبق با قانون اساسی
دانست. به این ترتیب ممنوعیت مراجعه به این اسناد اقدامی قانونی
شمرده می شود و اسرار آنها فاش نخواهد شد. این تصمیم به دنبال
شکایت فرانسوا گارنر، پژوهشگر فرانسوی برای استفاده از این آرشیو
جهت تحقیق در مورد قتل عام توتسی ها در سال ۱۹۹۴ در رواندا گرفته
شد.
زخم این کشتار ورنج ناشی از مصونیت بسیاری از رهبران و
سازماندهندگان آن و نقش کشورهای به اصطلاح حامی مردم رواندا در
بوجود آمدن این حوادث ، برپیکر مردم رواندا هنوز باقی است .
منبع : خیزش
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|