مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 09.12.2019

در روز دانشجو !

هژیربلاسچی

اول: صدای زوزه‌هایشان را می‌شنوید؟ از دیروز، از لحظه‌ی مخابره‌ی اولین عکس از رزمگاه دانشگاه دارند زوزه می‌کشند، پشت اکانت‌ها و پروفایل‌های حقیرشان پنهان شده‌اند و زوزه می‌کشند. عمله‌ی حقیر سرکوب، عشاق سفله‌ی هنگ‌های نظامی ژنرال پینوشه و مشت آهنین مارگارت تاچر، آرزومندان بی‌همه‌چیز تکرار «بهار بغداد» در تهران، ساواکی‌های هنوز به استخدام اداره‌ی متبوع درنیامده، بازجوهای بالقوه‌ی چاکرِ دربار، اوباش جوخه‌های ترورِ آینده دارند زوزه می‌کشند. با دیدن یک کلمه‌ی «نولیبرالیسم» چنان به زوزه افتاده‌اند، چنان دود از همه‌جایشان بلند شده است تماشایی. بی‌آزرمی در این حد که مثلن برای یک نمونه آن روزی‌نامه‌نویس چاله‌دهان ادعا می‌کند از دست‌های پشت‌پرده‌ی تجمع دیروز اطلاع موثق داشته است. حقوق‌بگیران و زد و بندچی‌های پشت پرده ادعای اطلاع از پشت پرده می‌کنند. «سرهنگ»های مستقر در چارسوق‌های فضای مجازی و رسانه‌های داخل و خارج تشنه‌ی خون، از دیروز رویای استادیوم سانتیاگو را می‌بینند. و درست مثل برادران تاریخی و طبقاتی مستقرشان در جمهوری اسلامی دروغ می‌گویند، سانسور می‌کنند، پرونده می‌سازند.

حتا یکی از آنها، این دلاوران کوچه‌های خلوت جرات این را ندارد که بگوید همین دانشجویان ستیزنده با نولیبرالیسم در ضمن فریاد زدند: «خیابونا خونی شد/ آزادی قربانی شد»، «قضائیه جلادان/ مقدمتان خون‌باران»، «فقر کشتار گرانی/ مردم شدن قربانی»، «ایران لبنان فرانسه/ سرکوب و غارت بسه»، «از هفت‌تپه تا تهران/ زحمت‌کشان در زندان»، «ستاره در پرونده/ دانشجومون در بنده»، «استادامون ذلیلن/ ذلتو می‌پذیرن»، «ایستاده‌ایم در سنگر/ دانشجو و کارگر»، «علی‌نژاد و ارشاد/ ارتجاع و انقیاد»، «سرکوب پایان راه نیست/ مقاومت زندگی‌ست»، «بیگاری بیگاری/ حجاب زن اجباری»، «فرزند کارگرانیم/ کنارشان می‌مانیم»، «نان، کار، آزادی/ اداره‌ی شورایی»، «سفره‌هامون غارت شد/ آبان‌ماه خونین شد» و ده‌ها شعار دیگر که این شوالیه‌های سلحشور حتا از تکرار آن در خلوت خودشان خشتک زرد می‌کنند. تکلیف اما رفته رفته معلوم‌تر از گذشته می‌شود و «وحدت‌طلبان» همه با همی هم پیش از پیش در مضیقه قرار خواهند گرفت. اینها که امروز زوزه می‌کشند و شمشیر از رو بسته‌اند سرجوخه‌های گردان‌های سرکوبِ آینده‌اند.


دوم: صدای فغانشان را می‌شنوید؟ محور مقاومتی‌های طاق و جفت حالا با چشم‌هایشان می‌بینند که دارند بی‌پدر می‌شوند. می‌بینند که «محور» مقاومتشان ترک برداشته است. همین است که فعلن و علی‌الحساب به ژست‌های نیچه‌یی پناه برده‌اند که یعنی از فراز سر همه دارند با اندوه و تاسف اوضاع را نظاره می‌کنند. اما دیگر چاره‌یی ندارند کم کم باید از سوراخ‌هایشان که در این چند هفته در آن خزیده بودند بیرون بیایند. باید بیایند و از شنیدن صدای ناوهای جنگی آمریکا در دانشگاه بنویسند، از ارتجاعی بودن خیزش آبان‌ماه، از دوگانه‌ی ناگزیر ترامپ/ خامنه‌یی. باید بیایند برای آنها که در زندانند پرونده بسازند، گرا بدهند، نیروی امنیتی را هی کنند برای سرکوب دانشگاه. رد همبستگی‌ها را بگیرند و «آنک» در نشریات محقرشان «چشمه»های محقری از وقاحت سر ریز کند. اینها هم اما چاره‌ی کار نیست، حتمن روی پلاکاردهای آذر ماه دانشگاه دیده‌اند که «مردم متحد هرگز شکست نمی‌خورند». آنها باید دفعه‌های بعد در قامت خودشان، با باتوم‌هایشان و سردوشی‌ها و قپه‌هایی که می‌توانند روی شانه‌هایشان نصب کنند به خیابان‌های ایران و اروپا و آمریکا بیایند و به آنجایی بپیوندند که به آن تعلق دارند: به گردان‌های وحشی کشتار.


سوم: صدای درهم‌شکستن دیوار بلند استبداد را می‌شنوید؟ کشتاری که در جریان قیام آبان‌ماه اتفاق افتاد به یک معنا در طول حکمرانی جمهوری اسلامی بی‌سابقه بود. جمهوری اسلامی در «دوران طلایی امام راحل» البته صف به صف قتل‌عام کرده است، روستاها و شهرها را به توپ بسته است، با تانک و نفربر و ستون زرهی وارد شهرها و روستاها شده است. با این وجود رویارویی جمهوری اسلامی در آن سال‌های وحشت با نیرویی سازمان‌یافته و متشکل بود. درست به همین معنا کشتار آبان‌ماه در تاریخ حکمرانی جمهوری اسلامی یگانه است.

 این‌که مردمی بی‌سازمان و معترض را چنین در خیابان به گلوله ببندند، با تک‌تیرانداز آنها را شکار کنند، از تانک و هلی‌کوپتر و دوشکا شلیک کنند، شلیکِ مستقیم، ارتش را به خیابان بیاورند، سپاه کنترل شهرهای شورشی را بر عهده بگیرد، اینها در تاریخ جمهوری اسلامی یگانه است، صف‌آرایی تمام‌قد حاکم و مردم در برابر هم. تعداد شهدایمان هنوز معلوم نیست. هنوز خون گرم روی زمین است. جنازه‌ها را هنوز پیدا نکرده‌اند. هزاران نفر را به بند کشیده‌اند. دیگر همه می‌دانند صحبت گلوله و بدن است، صحبت آتش به اختیارهای آدمکش. با این وجود دیوار بلند استبداد درهم‌شکسته است. حضور دانشجویان در آذر دانشگاه، اعلام وفاداری آنان به قیام مردم و اعلام عزم جزم آنان برای تداوم پیکار رهایی‌بخش نشان می‌دهد که چیزی تغییر کرده است. خبری از سکوت و خفقان نیست. میدان رزم داغ می‌ماند.

فیس بوک

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد