|
تاریخ انتشار :14.05.2021
دیدی چطور پیر شدی ؟
hoshyaresmaeil2017@hotmail.com
بالاخره نوبتم شد واکسن کرونا زدم . نیم ساعتی
باید همانجا میماندم تا اگر مشکلی پیش آمد سریعا رسیدگی شود . بعد اجازه ترخیص دادند . چند ایستگاهی با اتوبوس
دور شده بودم که سرگیجه و اختلال در بینایی و ضعف و تنگی
نفس
... شروع شد .
ابتدا خودم را قوی نشان دادم و محل نگذاشتم . ولی به مرور وضع بدتر
میشد . حالا رسما جاسوسهای غربی را حس میکردم که داخل جریان خون من
شده اند و دارند بحث و مشاجره میکنند ...
یکی به زبان عبری میگفت
اسکولش کنید ،
یکی به زبان عربی میگفت این ملحد کافر باید بمیرد ،
یکی به زبان فارسی فتوا میداد
باید زجرکش شود تا دیگر به عمه عطار توهین
نکند و به جای واکسن هم روغن بنفشه جا بزند...
یکی به انگلیسی میگفت ولش کنید بابا .... اینو خدا زده...
خلاصه بحث بین عوامل جاسوسی دنیا ادامه داشت . چینی و روسی هم
بودند و داشتند فکر میکردند که چطور تلافی توهینهای قرن به مائو و
استالین را در آورند . من حالم هی بدتر میشد ودر دنیای ساده ام
میگفتم یک چیزی بود که مردم هی میگفتند واکسن نزنید.زنگ
زدم اورژانس و گفتم تازه واکسن زده ام حالم خوب نیست . گفتند سریع
برگرد همانجا که واکسن زدی ، بهتر میدانند چه کنند .
با نگرانی برگشتم همانجا و در مسیر به
امپریالیسم نامرد فکر میکردم که چطور زهرش را ریخت ؟ حالا چرا من ؟
دیدی چطور در عنفوان جوانی ناکام شدم ؟ مگه من جز نظر دادن کار دیگری هم بلدم ؟
تازه همین نظرات من را حداکثر 10 نفر میخوانند که از آن 10 تا 8 تا باور
ندارند و مسخره هم میکنند . 2 تای دیگر هم حذف میکنند ...
رسیدم به مرکز واکسناسیون . با نگرانی گفتم حالم خوب نیست و کمی
توضیح دادم . مسئول مربوطه عینکی به چشمم زد و گفت :
مسیو میدانستیم برمیگردی .
عینک شما اینجا جا مانده بود ...
عینک که جای خودش نشست
حالم خوب شد . دیگر از سرگیجه و بحث بین جاسوسها و توطئه
خبری نبود . ولی هنوز تو فکر این امپریالیسم نامرد بودم که به جای
واکسن کرونا چرا یه واکسن نمیسازه که هم زبان فرانسوی به جیک ثانیه
یاد بگیری
و هم آلزایمر نگیری بتونی بری مسافرت
؟ واکسن کرونا چیه ؟ پیف پاف پیف ...
امپریالیسم شیطان دژمن نامرد...
14.05.2021
اسماعیل هوشیار
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
