اگر ديوار ها زبان داشتند....
احمدرضا بهارلو

اگر بخواهيد فيلم آرگوى بن افلك را با ساخته اعجاب انگيز استيون اسپيلبرگ،
لينكلن مقايسه كنيد، حكايت مقايسه خرمگس با عقاب است، اما در همين مقايسه
زوركى، شعبه نا آشكار سياسى - هدفمند هاليوود با افزودن چاشنى هاى آبكى ملى
- ميهنى - فلانى - چنانى و لبخند مليح جرج كلونى، توانست با دهن كجى به "ماهيت
و حيثيت سينما" دست خرمگس را در برابر عقاب بالا ببرد و جايزه "گلدن گلوب"
بهترين فيلم سال را به آرگو و بهترين كارگردان را به بن افلك بدهد و به
اسپيلبرگ و لينكلن هم بگويد فعلا برويد دنبال بز چرانى.
ارتباط سياسى هدفمند هاليوود با آنها كه خط سرنوشت مردم را اصرار دارند كه
ترسيم كنند و يا ذهن مردم را براى چيزى و هدفى آماده كنند، مربوط به ديروز
و امروز نيست. ملاحظه ميكنيد كه خود آرگو اساس داستانش بر همين ارتباط (
دراينجا سيا و هاليوود) استوار است و چه دليلى دارد كه امروز چنين نباشد.
اين هاليوود در تاريخ خود كه هزار البته حكايت پيشرفت و تعالى شگرف هنر
هفتم است و بى آن سينما امروز آنى نبود كه هست، گوشه هاى تاريك و آلوده در
سياست سياست پيشگان را هم دارد. بخش موسوم به "شكار جادوگران" در دوران
سناتور مك كارتى كه هر كس سرش به تنش ميارزيد را بعنوان كمونيست در ليست
سياه قرار ميدادند و چارلى چاپلين از اينگونه قربانيان بود، لكه سياهيست كه
هنوز از پيشانى هاليوود پاك نشده .
اين بار هم با فشار زوركى و وقيحانه اى كه براى چپاندن آرگو به حلقوم مردم
آمريكا و بعد دنيا بكار ميرود، تا افكار عمومى به جهتى سوق داده شود كه
ايران همين است كه ميبينيد. سرزمين پشمالوهاى خونخوار و خشن و بى نزاكت،
سرزمين گروگان گيرهاى بى اتيكت كه البته و صدالبته پيش از اينكه دسته جمعى
پشمالو شوند هم در دست يك شاه منفور و شكنجه گر و فلان و بهمان بهتر از
امروز نبوده اند. يك وقت خداى نكرده دلتان براى اين ملت نسوزد. اگر هم
شنيده ايد فراموش كنيد كه همين ايرانى تا ديروز دوست جون جونى و نزديكترين
يارتان در منطقه اى بوده كه كه از كوچك تا بزرگش نطفه شان با نفرت از
آمريكا بسته شده است. كه همين ايرانى امروز پشمالو شده جلوى مصيبتى مثل
تروريسم روى زمينى را براى همه شما گرفته بود.
از آنجا كه همه دعواها ها معمولا بر سر لحاف ملا و در اينجا ايران است،
خدا آخر و عاقبت آن سرزمين بلا زده را بخير كند.اما فعلا آن بخش تفسير
سياسى را ميگذاريم بعهده از من مطلع ترها.
ببينيم كارگردانى كه عنوان بهترين كارگردان سال را غصب ميكند، آيا بخودش
زحمت داد تا حداقل چند تا ايرانى را گير بياورد و از ترك و افغان و عرب (
لابد چون همه شكل هم هستند و قطعا همه هم يك جور حرف ميزنند) استفاده نكند
كه شعار معروف ،مد این خمینی" مرگ بر آمريكا" و شعار ساخته چپ هاى بعدا
متوارى،" اعدام بايد گردد" را حداقل مثل بچه آدم تلفظ كنند و مرتبا با مشت
هاى گره كرده " ايع دم بايه كرده" بلغور نكنند؟ كه بداند، آنجا كه در موردش
فيلم ميسازد شهر هرت نبوده كه مثلا خلبان سويس - ار اگر ببيند پاسداران
مسلح با وانتى كه مسلسل سنگين روى آن نصب شده روى باند فرودگاه دنبالش
هستند هواپيماى مسافربرى را بسبك فيلمهاى جيمز باندى پرواز نميدهد، و تازه
اگر هم ميداد دوباره او را مينشاندند زمين؟ مگر آنكه ياران خودى ( اسمش را
اينجا بگذاريد مثلا ياران ار- فرانسى امام!!) ترتيب كار را از زير!! داده
باشند؟
كارگردان آرگو كه طفلك تازه اسم ايران را شنيده و ذوق زده شده ظاهرا چنين
سوالى هم بنظرش نرسيده كه حداقل از همان مامور سيا بپرسد و احيانا جواب
بشنود كه برو جانم اين معقولات بتو نيامده. تازه تماشاگران هم كه از زور زر
و زر و فحاشى آخوند و شركا در اين همه سالها بستوه آمده بابت آنكه پسر خاله
هاى فيدل كاسترو را اينطور ضايع و كنفت نشان دهى كلى هم كيف خواهند كرد و
كف خواهند زد و احيانا مثل آن سناتور محترمى كه ميخواست رئيس جمهور هم شود
با نيمچه رقصى مليح، شعار " بامب، بامب، بامب ايران" را سر خواهند داد!
كارگردان عزيزى كه عكس فتو شاپى جنازه وارونه آويزان از سقفى (كه در همين
فيسبوك سالهاست بعنوان مدرك عليه جمهورى اسلامى از آن استفاده شده) را
بعنوان مدرك جرم و جنايت شاه ايران استفاده ميكند و خيال ميكند نه فقط فلان
غول را شكسته كه اصولا خود كاشف فلان غول بوده!!، حالا لينكلن و اسپيلبرگ
هيچ، بايد خداوكيلى بالا باد هم نشانده شود؟
افسوس كه ديوار ها زبان ندارند!
منبع : فیس بوک
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|