|
تاریخ انتشار :07.07.2025
ناسیونالیسم آخوندی !
مهرنوش موسوی
پرستو فروهر به همراه عده دیگری از فریدریش مرتس صدراعظم آلمان
به خاطر حمایتش از حمله اسرائیل به رژیم جمهوری اسلامی شکایت کرده
است. این یک نمایه دیگری از همان جنبش ضد جنگ است که چپ های محور
مقاومت و ملی گرایان وطن پرست کنار جمهوری اسلامی راه انداختند.
راستی ویژگی این نمایه در چیست؟ جواب شامل این موارد است:
۱. شماها تبریک ابطحی را از سوراخ موش خارج شدن خامنه ای دیدید؟
گفته آقا آمد با ایران آمد. منظورش سرود ای ایران است که خامنه ای
در گوش مداحش محمود کریمی گفته به جای مدح حسین در عاشورا، سرود ای
ایران را بخوان. لابد دوران مدح حسین گذشته و آقا هم این را
فهمیده. خب الان اگر بروید یقه ابطحی را بگیرید و بگویید ای جاکش
تو نبودی که عمری ملت را به اسم اصلاح طلبی مچل کردی و برای این
حکومت فرصت خریدی؟ میگوید به خاطر وطن و به خاطر ایران کردم. یک
زمانی همه اینها به خاطر اسلام ماله میکشیدند الان وطن پرستی روی
بورس است. الان فرخ نگهدار هم وطن پرست شده. الان خود خامنه ای هم
دستور داده سرود ای ایران بخوانند. صدا و سیما دارد کوروش و داریوش
را روی طاقچه میگذارد. سوال این است چرا؟ این وطن پرستی آیا صرفن
یک شو آف است، یا دارند سر مردم را با وطن پرستی کلاه میگذارند یا
که نه، وطن پرستی الان چسب درونی فکری تحولات آتی ایران در پروسه
سرنگونی نظام است؟
پرستو فروهر در نامه اعتراضی دقیقن همان استدلالی را دارد که وزیر
امور خارجه جمهوری اسلامی داشت. عراقچی هم گفته اظهارات مرتس
فاشیستی است. نامه پرستو فروهر و همپالگیهای ضد جنگش، الان در
رسانه های اصولگرایان هم دست به دست میچرخد. پرستو فروهر هم میگوید
به خاطر وطن و مردم ایران ضد جنگ است. نامه طوری است که سفارتچی
های جمهوری اسلامی هم میتوانند زیرش امضا بزنند.
۲. ناسیونالیسم و میهن پرستی الان خیلی وقت است همراه پروسه تحولات
سیاسی ایران شده است، اما هیچ وقت و هرگز انقدر روشن پرچم خودش را
وسط حاکمیت نزده بود که در طول این جنگ دوازده روزه زده است.
حاکمیت دید نمیتواند با اسلام علیه اسرائیل بسیج کند. نظام دید
اسلام شکست خورده و با اسلام نمیشود نظام را حفظ کرد، برای همین
صدا و سیما یکشبه طرفدار کوروش و داریوش شد. اینجا یک اتفاق مهم
افتاد. تا الان شما ناسیونالیسم ایرانی را در غر زدن، مخالفت و حتی
براندازی حاکمیت می دیدید. در این دوازده روزه، وطن پرستی یک وظیفه
سیاسی دوفکتو را عهده دار شد. یکی حفظ جمهوری اسلامی بود که این در
قامت جنبش ضد جنگ صورت گرفت. دوم این بود که به خاطر حفظ ایران
گفتند خامنه ای برود تا صلح بشود، در ثانی برویم با آمریکا و
اسرائیل ببندیم. برای نجات میهن ببندیم. خیلی عجیب است نه؟ از یک
طرف مخالف جنگ باشی در جهت حفظ نظام، از طرف دیگر بگویی نظام را
انقدر عوض کنیم که بشود با آن حتی با اسراییل هم ساخت. این نقش
دوفکتو به خاطر این است که در دنیای رئال پالسی ، یک نیرویی درون و
بیرون حاکمیت هم رژیم چنج میخواهد و هم حفظ ماشین دولتی را! یک
کودتای خزنده آرام، بدون دخالت مردم. بهترین سرویس فکری را به این
نقش دوگانه وطن پرستی و ملی گرایی میدهد. چرا که با ملی گرایی
میشود هم نظام را حفظ کرد، هم انقدر در بالا تغییر داد که قابل
معامله با امریکا بشود. طوری که مردم قیچی شوند. سرنگونی از پایین
قیچی شود. به اعتقاد من برای همین ملی گراها و چپ محور مقاومت با
هم در یک جبهه رفتند، چون حمله نظامی هم میتوانست به براندازی از
بالا و هم به انقلاب از پایین منجر بشود. مسئله اصلی این است اینها
نمیخواهند نظام سرنگون شود.یک تزی معتقد است که میشود از بالا
جمهوری اسلامی را تدریجن تغییر داد.
۳. نتیجه عملی این سیاست این بود در این جنگ دوازده روزه سرنگونی
کنار رفت. یعنی کنار زدند. ملی گرا و چپ محور مقاومت با دودوزه
بازی صلح آمیز دست را عوض کردند. گفتند الان مشکل تجاوز خارجی است.
الان دشمن ما آمریکا و اسرائیل اند. نه خامنه ای و حکومت جمهوری
اسلامی. شما نگاه کنید شش ماه قبل هنوز اپوزیسیون در خارج به دول
غربی فشار می آورد که بابا خامنه ای تروریست است. سپاه پاسداران
عامل ترور است. سفارتخانه هایش را ببندید و سپاه را بگذارید در
لیست تروریستی. یکهو در عرض دوازده روز به جای جمهوری اسلامی رفتند
علیه آمریکا و اسرائیل و امپریالیسم تظاهرات کردند. پرستو فروهر یک
کلمه در نامه اش به این اشاره نمیکند که خامنه ای و نظام باعث و
بانی آشوب در منطقه و جهان است. قاعدتن باید آدمی مثل پرستو فروهر
نامه مینوشت و میگفت مهندسی عملیات هفتم اکتبر توسط علی خامنه ای
صورت گرفته است، خامنه ای را به عنوان جنایتکار جنگی به دادگاه
ببرید. قاعدتن باید پرستو فروهر مینوشت یکی از عوامل مهم این
درگیری رژیم جمهوری اسلامی است. سفارتهایش را ببندید. افرادشان را
دستگیر کنید. اگر صلح میخواهید به جمهوری اسلامی کمک نکنید. به جای
این کار خانم فروهر چکار کرده؟ یک مشت اکس اصلاح طلب را جمع کرده
دور خودش با چپ محور مقاومت که به صدراعظم آلمان به خاطر اسرائیل
فشار بیاورند. اگر این دست عوض کردن نباشد، من نمیدانم چه اسم
دیگری باید روی آن گذاشت.
۴. مشکل امثال پرستو فروهر مردم ایران نیست. دروغ میگویند. چاخان
است. اینها جزو پروسه ممانعت از دخالت مردم و ممانعت از جمع کردن
جمهوری اسلامی اند. فرصت گیر آوردند که یک افق سیاسی را تفوق
ببخشند. ترامپ هم دقیقن پشت این سیاست است. ترامپ هم میگوید بعله
حکومت باید تغییر کند به این معنی که به هژمون آمریکا تمکین کند.
اما سرنگونی معادل اغتشاش است. آنها هم معتقدند با ملی گرایی باید
از بالا جمعش کرد. اسلام جایش را به ملی گرایی بدهد. نوحه امام
حسین با سرود ای ایران جایگزین و محمد و امام زمان هم عجالتن با
کوروش و داریوش تعویض شوند. این جزویی از بسترسازی تغییر تدریجی
حکومت از بالا و جزو پروسه عقب راندن مردم و کوتاه کردن دستشان از
سرنگون کردن تام و تمام نظام است. هیچ ایدئولوژی دیگر این امکان را
به بازسازی کاپیتالیستی مجدد ایران و حفظ دستگاه حاکمیت نمیدهد که
ملی گرایی میدهد. ملی گرایی مسئولین فعلی نظام را با سلطنت طلب و
سلطنت طلب را هم با بخشهایی از مردم که دنبال پرچم میگردند پیوند
میدهد. یک جوری که دیگر تفاوتی میان مهدی نصیری با رضا پهلوی و با
فرماندهان سپاه یا فلان معترض خیابانی نباشد.
۵. آخرین سوال این است آیا این پروژه ممکن است؟ عملی است؟ میشود
مردم را با اینکار کنار زد؟ میشود کاری که در انقلاب ۵۷ کردند را
تکرار کرد؟ به اعتقاد من سوای تمام تغییراتی که جامعه و جهان کرده
هیچ چیز اساسی تر از این نیست که یک نیروی سیاسی بلند شود و این
اجازه را ندهد. همه فکتورهای دیگر زیر بلیط این یکی هستند. اگر کسی
نباشد، علیرغم همه تغییرات شانس دارند که موفق شوند. اگر اراده
سیاسی باشد که نگذارد سرنگونی و مردم ملاخور شوند، شانس این طرف هم
کم نیست!
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
