تاریخ انتشار: 06.09.2013
حمله به اشرف و کشتار انسانها محکوم است !همین طور استفاده از انسانها به عنوان گوسفند قربانی !
دشمن ِ دشمن ِ من ، دوست من نیست !

مهشید راستی
حمله به اشرف و کشتار مردمی که معلوم نیست واقعا به چه دلیل بعد از این همه
درگیری در اشرف باقی مانده اند یکی از بحث های داغ اینترنت در روزهای اخیر
است .
کشتن انسانهای غیر مسلح در هر کجای دنیا که باشد محکوم است . در این مسئله
اما و اگری هم وجود ندارد .
امایی اگر هست در جای دیگر است و آن اینکه کسی می داند چرا مجاهدین این
کشتارگاه را ترک نمی کنند ؟ آنجا به چه دلیل لنگر انداخته اند ؟ در زمان
جنگ های چریکی خانه ای را که لو رفته بود در عرض چند ساعت ترک می کردند تا
مورد ضربه ی دوباره قرار نگیرند. این گروه با چنین سابقه ی تاریخی ای
آشناست و عمل کرده است اما در حالی که اشرف بارها مورد حمله قرار گرفته
همچنان در آنجا باقی مانده اند . چرا ؟
برای شما این سوال پیش نیامده که چرا مجاهدین این کشتارگاه را نگاه داشته
اند و از این مردم به عنوان گوشت جلوی گلوله استفاده می کنند که هر از چند
به آن حمله شود و صحرای کربلا ساخته شود تا اشک ملت را در بیاورند و نمایش
مظلومیت خود را از کانال های تلویزیونی و اینترنتی به مردم برسانند ؟ آیا
این کار با انسانیت و حقوق بشر منافاتی ندارد ؟
می گویند پناهندگی بسیاری از این افراد مورد قبول قرار نگرفته . خوب چرا
اینطور متشکل و دسته جمعی در این کشتارگاه زندگی می کنند تا جواب پناهندگی
شان بیاید ؟ چرا متفرق نمی شوند ؟ تعدادی از این افراد در آلبانی پناه داده
شدند ، آیا این گروه به آلبانی رفتند و در آنجا زندگی می کنند ؟ آنها که در
کمپ باقی هستند چه ؟ راه دیگری برای انتظار جواب پناهندگی وجود ندارد ؟ (
بگذریم از این که تعدادی که کم هم نیستند در میان این افراد نه تنها
پناهندگی که تابعیت کشورهای اروپایی را هم داشته اند ) آیا نمی توانند مثل
بقیه ی پناهجویان به ترکیه یا یونان یا حتی کوردستان عراق بروند ـ مثل خیلی
های دیگر ـ و در آنجا به شکل غیر قانونی ـ مثل خیلی های دیگر ـ زندگی کنند
تا جواب بگیرند ؟ حتمن باید در این کشتارگاه زندگی کنند تا سازمانشان هر از
چند یک بار یک سینه زنی خیابانی با علم و کتل سازمانی و عکس های مریم و
مسعود راه بیاندازد ؟
برای من کشتار اشرف را به همان نحوی محکوم است که کشتار سوریه . اما به
همان دلیل که به خاطر محکوم کردن کشتار سوریه در کنار القاعده و مسلمانان
افراطی قرار نمی گیرم به خاطر محکوم کردن کشتار اشرف هم در کنار مجاهدین
قرار نمی گیرم .
می شود بشر بود و کشتار را محکوم کرد و به خاطر آن دست در دست ضد بشر ـ
مجاهدین ـ قرار نداد . دشمن ِ دشمن ِ من دوست من نیست .با مظلوم نمایی هم
دوست من نمی شود.
حرف و حدیث های مختلفی در مورد مجاهدین و شرکت یا عدم شرکت ایشان در
ترورهای خیابانی هست که من دقیقن نمی دانم کدامشان صحت دارد و کدام ندارد.
به همین دلیل در مورد قضاوت در مورد مجاهدین به اخبار موثق که در رابطه با
مجاهدین در خبرگزاری های بی طرف پخش می شود و برخورد عقلانی با این اخبار
رجوع می کنم . یکی از اخباری که در سالهای اخیر در رابطه با مجاهدین منتشر
شد ، گزارش های وحشتناکی از خودسوزی های اعضا و هواداران مجاهدین در میدان
های شهرهای اروپایی بود که به خوبی ماهیت غیر بشری ایده ئولوژی این سازمان
را آشکار می کند. مجاهدین با رهنمود سازمانی طرفداران خودشان را به آتش
کشیدند ، کسانی که با همراهان خودشان چنین می کنند ، به راحتی میتوانند دست
به ترورهای خیابانی بزنند . این که چند تا از این ترور ها کار مجاهدین بوده
یا نبوده مسئله ی من نیست . مسئله اصل ترور است که سازمان مجاهدین توانایی
از بین بردن مخالفان خود را به طریق ترور از نظر ایده ئولوژیک و مشی
سازمانی دارد . مجاهدین یک سکت هستند که مثل هر سکت دیگری دیکتاتور زده
هستند و در فرد پرستی و ولایت فقیه خودشان ذوب شده اند و قدرت فکر کردن
شخصی ندارند. تا آنجا که در پی یک رهنمود سازمانی افراد تصمیم به خود سوزی
می گیرند و افرادی دیگر به دست اشخاص تعیین شده برای خودسوزی شیشه های
بنزین می رسانند.
مجاهدین مخالفان قسم خورده ی جمهوری اسلامی هستند اما مخالفینی دقیقن از
جنس خود جمهوری اسلامی که چیزی بجز همان جمهوری اسلامی در چنته ندارند و
وعده نمی دهند.
این که مجاهدین بر علیه جمهوری اسلامی اسلحه به دست گرفتند از ایشان
انسانهایی آزادیخواه و بشر دوست نمی سازد . این اسلحه به دستان بارها نشان
دادند که چیزی جدا یا بیشتر از همان حکومت سرکوبگر در چنته نداشتند. برای
درک دیکتاتور زدگی و شخصیت پرستی ای که در میان مجاهدین برقرار است ، لازم
نیست تحت تاثیر تبلیغات جمهوری اسلامی باشیم . نگاه کردن به دو سه تا از
ویدئو های خودشان در رابطه با مریم و مسعود و نگاه خدایگونه ی ایشان به این
دو شخصیت متکبر و خود شیفته و تهوع آور کافیست که تمام این حرکت را نه یک
حرکت آزادیخواهانه بلکه یک حرکت متعفن معرفی می کند .
اگر لینک لازم دارید معرفی کنم ولی تنها کافی است ساعتی در ویدئو های ایشان
در یوتیوب بگردید تا به سرگیجه همراه با اسهال و استفراغ دچار شوید .
مخالفت با جمهوری اسلامی هیچ ربطی به آزادی خواهی و آزادگی ندارد و مخالف
دشمن من لازمن دوست و موافق من نیست .
من مجاهدین را خوب می شناسم و می دانم که همیشه از هر فرصتی برای بلند کردن
پرچم بر زمین مانده و نشان دادن عکس های رهبران خودشان استفاده می کنند.
مجاهدین در طول سالها نشان دادند که مخالفان قسم خورده ی رژیم هستند ولی
آنچه در چنته دارند ، ورشن دیگری از دیکتاتوری و شخصیت پرستی ، اطاعت
کورکورانه ، به مرخصی فرستادن عقل و اندیشه و درایت و عقل گرایی و پذیرفتن
اختناق و خفقان است.
برای محکوم کردن کشتار انسانها در اشرف نیازی ندارم که با بلاهت این قوم بی
خبر و نادان بیعت نمی کنم
و بعله . مردن و شهید شدن با دانایی فاصله ی بسیاری دارد و صرف شهید دادن
یک سازمان به معنای دانایی اش نیست . القاعده و شهدایش منبع موثقی بر این
گفته هستند .
کشتن انسانهای بی سلاح در هر کجای دنیا ، در اشرف یا سوریه ، محکوم است .
ولی برای محکوم کردن این جنایت ، لازم نیست در کنار جنایتکارانی مثل
مجاهدین یا القاعده قرار بگیریم و از ایشان حمایت کنیم .
رهبران مجاهدین از اشرف و اشرفی ها به عنوان گوشت جلوی گلوله استفاده می
کنند. این نیز جنایت بزرگی است که ای کاش روزی ابعاد آن افشا شود .
زنانه ها
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود..
|