دزدی شیر پاک خورده نیز لو رفت!
ناصر
مستشا ر
در هرم
حکومتی بعضی از رژیم های سیاسی درتاریخ جهان ،
گاهی اوقات نظام های یافت می شوند که علیرغم مبراح
بودن از دزدی ، ارتشاء و روشوه خواری اما در عین
حال بطور ناخواسته ـ همان هرم های حکومتی زمینه
ساز غارت بیت المال و امول عمومی مردم می شوند که
رهبری رژیم سیاسی ایران در سی و دوساله گذشته یکی
از آنها بوده است!
خمینی
دزد نبود اما زمینه ساز دزدی شد.به همان اندازه در
مورد خامنه ای نیز با اما و اگرهای فراوان می
توان چنین حکمی را صادر کرد!
اخیرا
عطاء الله مهاجرانی گفته اند که :
"مهاجراني:آيت الله خامنه اي پاك پاك است!عطاءالله
مهاجراني طي
سخناني در كتابخانه كنزينگتون لندن 2 تفاوت عمده
ايران و مصر را اين گونه
مورد تاكيد قرارداد: «اول، استقلال بي نظير ايران
و عدم هرگونه وابستگي در
برابر وابستگي مصر به آمريكا و دوم- عدم فساد
اقتصادي آيت الله خامنه اي در
برابر فساد مبارك و خانواده اش.
خود من كه
از آغاز انقلاب در مجلس بودم و در دولت بودم و آيت
الله خامنه اي را مي
شناسم به عنوان منتقد ايشان اقرار مي كنم كه يك
نقطه خاكستري حتي نه تاريك
در زندگي اقتصادي ايشان و خاندانشان نمي شود پيدا
كرد."
در کشوری که دولتش تحت رهبری خامنه ای تا به
امروز از در آمدهای ملی نه مردم و نه به مجلس
پاسخگو نمی باشد از هر دزدی و راهزنی بدتر است!
دولت احمدی نژاد تا به امروز در مورد دوازده
میلیارد در آمد نفتی سال گذشته هیچ پا سخ روشنی
به دیوان محاسبات و مجلس نداده است و تاکنون هیچ
معلوم نیست که آن مبلغ هنگفت در کجاست؟
همین دولتی که در باره در آمدههای ملی و صرف هزینه
هیچ پاسخ قانع کننده ای به مردم و مجلس نمی دهد
،همواره زیر چتر و حمایت آقای خامنه ای قرار داشته
است که پاک دامنی شخص رهبرنیز در همینجا زیر سئوال
می رود!
با خواندن خبر زیر براحتی می توان تشخیص داد که
شخص رهبری نیز در همه غارت هائی که از اموال عمومی
مردم و ثروت های ملی انجام گرفته است ،بطور مسقیم
و غیر مستقیم دست داشته است!
اینکه
چرا مردم به اتاق فکر لندن ودیگرتشکل هائی که خود
را در عین حال نماینده ویا سازمانگر جنبش مردم می
دانند ،هیچ اعتمادی ندارند در همین نقطه حساس و
ظریف نهفته هست که آن مدعیان همچنان طرفدار حفظ
نظام و رهبری و تطهیر نظام اسلامی هستند که در
همینجا با خواسته های اساسی و تاریخی مردم مغایرت
دارد!
دیگر
کلاهی که در سال 57 و در سایه انقلاب اسلامی بر سر
مردم گذاشته شد ،در ایران تکرار نخواهد شد.در سال
57 از شور و شوق و احساسات پاک مردم ایران سوء
استفاده شد وحکومتی به غایت ارتجاعی به حاکمیت
رسید که مردم به روشنی بدان پی برده اند و بهمین
خاطر ملت ایران دیگر حاضر نیست زیر بار نیزنگ تازه
برود!
تشتت
وعدم اتفاق نظر و اتحاد بی دلیل نیست!چون اعتماد
از بین رفته است .
در
همینجا باید قاطعیت گفت ،نمی توان ضد استبداد بود
اما در عین حال از نظامی که مسبب دیکتاتوری شده
است حمایت نظری و عملی بعمل آورد!