اختلاف غارتگران حکومتی درتقسیم ثروت های ملی !

 ناصر مستشا ر

مدتهاست که اختلافات جناحی در درون حکومت اسلامی  برای تقسیم ثروت های ملی مردم در زنجیر ایران آغاز شده است ، مشکل آنها برای منافع مردمی نیست که هر روز سرمایه ها یشان برباد می رود بلکه برای سوداگری و غارت سرمایه های ملی به سود خودشان هست.اختلافات جناح احمدی نژاد با جناح مقابل جدی هست اما دعواهای آنها مشکل مردم ایران نیست بلکه برای تسلط بیشتر بر الیگارشی مالی در همه حوزه ها است. برای مردم ایران هیچ کدام از جناح ها بر دیگری اولویت ندارد ،چراکه همه آنها تاکنون امتحان خود را بسیار فاجعه بار نشان داده اند.

فیلم/ گزارشی که صداوسیما حاضر به پخش آن نشد: روستاییانی که از روی ناچاری آب آلوده مصرف می‌کنند

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=40107

دروغ گوئی ها ی وقیحانه  حاکمان اسلامی را خود قضاوت نمائید!

احمدی‌نژاد: تنها کشور در کره زمین هستیم که هیچ خانواده‌ای در آن گرسنه نیست

http://aftabnews.ir/vdcay0n6i49nue1.k5k4.html

۲ کارتن‌خواب در آتش سوختند

http://aftabnews.ir/vdccxxqsx2bq0x8.ala2.html

همسر‌آزاری از کودک‌آزاری هم بیشتر شده است

http://www.aftabnews.ir/vdcjhyevvuqexaz.fsfu.html

خلاصی از حکومت اسلامی آخرین راه نجات مردم ایران هست که با تلاش شبانه و روزی  همه نیروهای سیاسی می تواند به یک جایگزین « مانع وجامع » تبدیل گردد!

جناح احمدی نژاد هنوز ازدر آمد ششصد میلیارد دلاری فروش نفت هیج گزارشی به مردم و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارائه نکرده است!

نظام سياسی که در سی وسه سال گذشته بر کشور حاکم است از شرعيات مذهب شيعه تبعيت می کند و بناچار بنيانگذار سيستم دزدی و اختلاس در پرتو  ولایت روحانيت در دستگاه دولت وبنام ولی فقیه بوده است! 
وقتی درهرکشوری دزدی ،ارتشاء و اختلاس صورت می گيرد ، يک راست بايد به سراغ مسئول اول و رهبر آن کشور رفت.اما در ايران فلک زده پس از سی و سه سال دزدی و جنايت حاکمان اسلامی اما همچنان بر دروغ های تبليغاتی رژيم مبنی بر اينکه ايران اسلامی به نقطه ای امن و سعادتمند دنيا تبديل شده و هرچه بيشتر برعدالتش افزون می گردد شوربختانه در سايه فقر و تنگدستی مردم ادامه دارد!
ايران سالهاست که به کشور کودک آزاری و قتل گاه خردسالان تبديل شده است ودر کنار همه آن فجايع ذکرگرديد ـ اعتياد وفحشاء بيداد می کند اما رهبران اسلامی دائما اعلام می کنند که ايران هرچه بيشتر اسلامی شده است ، پس بايد نتيجه گرفت که در هرکشوری که دزدی ، فقرو تنگ دستی مردم افزايش يابد آن کشور اسلامی شده است.

همان اقتصادی که به گفته خمینی مال خر بود نه انسان، در حال حاضر به بزرگترین حربه دعواهای جناحی حکومت اسلامی تبدیل شده است! همه دزدی ها و اختلاس های جاری درون حکومت از اقتصاد بیمار و نابسامان کشور که از مدیریت نا مسولانه و غیر متعهد و عدم تخصص کافی برخور دار

بر می خیزد.

"ما برای شما اسلام نوين می آوريم ، اقتصاد مال خراست ، اقتصاد ميخواهيم چه کنيم ؟ دانشگاه های ما علوم وفرهنگ جاری زمان را تدريس ميکنند ، دانشگاه ميخواهيم چه کنيم . دانشگاه ها را بطريق جديد ، اسلامی خواهيم نمود .اگراقتصاد ودانشگاه خوب ميخواستيم که شاه خائن بما داده بود . شما اسلام نوين ميخواستيد وما هم برايتان آورديم . دلخوش نباشيد که فقط برايتان مسکن بسازيم ، ما آب وبرق واتوبوس را مجانی ميکنيم . روحيات شما را پرورش ميدهيم - هم دنيا را آباد ميکنيم وهم آخرت شما را - دارايی دولت طاغوتی، غنيمت اسلام است و اسلام را جهانی خواهيم کرد" گفته های بالا از خمینی هست!

اگر فراموش نکرده باشيم ،خمينی در مقطع معرفی دولت موقت بازرگان اعلام نمود که دولت موقت، بر گزيده امام زمان است وپشتيبانی از دولت بازرگان يعنی اطاعت از امام زمان وبهمين لحاظ بر همه مسلمانان شيعه واجب شرعی است که از دولت موقت را تقويت نمايند. اما همگان شاهد بوديم که ديری نپائيد و همان دولت برگزيده امام زمان با دخالت ها وخرابکاری هائی پی در پی که از جانب حواريون شخص خمينی اعمال می شد همچون گرگانگيری سفارت امريکا که از طريق عوامل شخص خمينی صورت گرفت ،مجبور به استعفاء گرديد.اولين کسی که به امام زمان پشت کرد خود خمينی بعنوان نائب امام زمان بر روی زمين بود. از اين گاه شماری تاريخی که به قدرت رسيدن حکومت اسلامی در ايران منجر گرديد می خواهم اين نتيجه را بگيريم که اگر خمينی خود را منتسب به نيابت از امام زمان بر کره زمين می نمود ،در عمل اين خمينی بود که در دستگاه عريض وطويل شريعت پيروان مهدی دفتری گشوده بود و هر از گاهی از درون آن دستگاه نامرئی برای مشروعيت بخشيدن به احکامش به عنصر ناشناخته ائی بنام امام زمان رجوع می کرد تا با توسل به او که مردم نيز به آن پديده موهم اعتقاد ديرينه داشتند و دارند به اهدافش برسد! مدتهاست که از حسين شريعتمداری بعنوان نماينده ولی فقيه در موسسه کيهان تهران ياد می شود که آدمی ناگاه رابطه خمينی وامام زمان را در دوره دولت موقت تداعی می کند.خامنه ائی خود را خيلی کوچکتر از خمينی می داند که مانند او بتواند خود را نماينده امام زمان بداند لذا او همچون خمينی دست به حيله گری منتسب به امام زمان نمی زند. خامنه ائی مانند خمينی به کائنات متوسل نمی شود چراکه آن شيوه سياسی تنها به خمينی تعلق داشت چراکه او با کاريزمای ارتجاعی که در کارزای پر از اسرار ناپيدا و پيدا باعث نابودی نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی گرديده بود که برای همگان ناممکن بنظر می رسيد اما او آنرا براحتی با کمک بيگانگان وتو طئه های گوناگون ممکن نمود که همه اينها زمينه ائی شد تا او در يک دوره استثنائی چنان به عرش برسد که عوام الناس اورا در کره ماه که قبلا امريکائی وروسها در آنجا پياده شده بودند رويت کردند. خامنه ائی برای ادامه ولايت خويش در حال حاضر تمام اتکاء اش تنها به نص صريح قانون اساسی وسرکوب نيروهای آزاديخواه درون کشورو بکار گرفتن انواع و اقسام زد وبند های سياسی بين المللی و معاملات پشت پرده با نيروهای با نفوذ ودست نشانده خویش هست وبه ميدان آوردن مهدوی کنی برای رياست مجلس خبرگان واز بين بردن حساسيت های ضد رفسنجانی و به بازی گرفتن بقيه نيروهای حاشيه ائی که همچنان پيرامون حکومت اسلامی دست به دعا ايستاده اند تا بالاخره تا متوليان اصلی حکومت کمی عاقل تر شوند که در اين رهگذر اپسيوزيون پراکنده وبی برنامه بيشترين ياری های را بطور مستقيم وغير مستقيم به ادامه حيات جمهوری اسلامی از خود مايه می گذارند .روزنامه ائی بنام کيهان شريعتمداری که از تيراژ بسيار پائينی برخوردار هست و اکثريت مردم ايران به اين روزنامه اعتمادی ندارند اما همين روزنامه مذموم حرف اول و آخر را در حوزه سياست گذاری کلان و اصلی در حکومت اسلامی را می زند.

_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.