شورشی نافرجام ؛ یا طلیعهِ انفجارِ آزادی
در قاره سیاهان
بدون تردید شورشی که در تونس اتفاق افتاده است ؛ می تواند به آتشفشانی از
شعله ها در کل منطقه تبدیل شود و شعله امید به تغییر را در دل توده های عرب
روشن نماید ؛ هر پیروزی و دستاوردی در قیام تونس ؛ مشوق مردم کشورهای دیگر
برای حرکت و مبارزه است
محمود خادمی
وقتی ملتی اراده حیات آزاد کند
بر تقدیر است که تسلیم شود
شب سیاهِ استبداد باید برود
و رنجیرهای فقر و بندگی باید گسسته شوند
« از شاعر فقید تونسی : ابوالقاسم الشابی »
اگر چه قیام مردم تونس هنوز در آغاز راه است و قضاوت کردن در باره آینده آن
مشکل است . ولی می توان با بررسی داده های موجود در رابطه با حوادث این
کشور ؛ تا حدودی در باره آن اظهار عقیده کرد و پیش بینی نمود که آرزوهای
شاعر جوان و انقلابی تونس تا چه حد و تحت چه شرایطی دست یافتنی است . آیا
آنگونه که وی سروده است؛مردم تونس اراده زندگی آزاد کرده اند ؟ شب سیاه
استبداد روشن می شود ؟ زنجیرهای فقر و بندگی گسسته خواهند شد ؟ و .....
تونس کشوری است در شمال افریقا ؛ 50 سال پیش از قید استعمار فرانسه آزاد
گردیده و در طول حاکمیت رها شده از استعمار ؛ دو رئیس جمهوری ــ حبیب
بورقیبه و زین العابدین بن علی ــ بر این کشور حاکمیت داشته اند . در دوران
این دو رئیس جمهور ؛ کشور به شیوه دیکتاتوری اما از نوع لائیک و غیر دینی
اداره می شده است ؛ مردم تونس از سطح فرهنگی و آگاهی سیاسی نسبتا" بالائی
برخوردار بوده و هستند ؛ بدلیل برخورداری از همین فرهنگ و آگاهی سیاسی بالا
است که علیرغم اینکه مردم تونس اکثرا" مسلمان هستند ولی آنان ؛ لیبرال با
مدارای دینی بوده و از تعصبات و سخت گیریهای مذهبی در کشور و در میان مردم
خبری نیست .
حیطه برابری زن و مرد در این کشور گسترده و با هیچ یک از کشورهای منطقه و
مسلمان قابل مقایسه نبوده و نیست . از قوانین دست و پاگیر و محدود کننده
مربوط به سرکوب و آزار زنان در تونس خبر چندانی نبود . حتی برای کسانی که
مانع حضور دختران خود در مدارس شوند ؛ از طرف دولت مجازات تعیین شده بود .
در زمان رئیس جمهور فراری ــ بن علی ــ تونس به کشوری تقریبا"توسعه یافته
تبدیل شد . نظام آموزشی با کیفیت و تحصیلات بالا ؛ کشوری با ثبات سیاسی و
رشد اقتصادی نسبتا" قابل قبول ؛ بطوریکه می توان این کشور را با ثبات ترین
و توسعه یافته ترین کشور منطقه دانست . کشوری تقریبا" جوان بطوریکه دو سوم
جمعیت 11 میلیونی آن زیر 30 سال هستند .
در حاکمیت " بن علی "به همان میزانی که در توسعه و رشد اقتصادی کشور کوشش
شده است ؛ راههای توسعه سیاسی و ترویج دمکراسی در کشور بسته بوده است . به
همین دلیل؛ از احزاب و سازمانهای سیاسی پیشرو و دمکرات در کشور چندان خبری
نیست ؛ احزاب سیاسی مخالفِ موجود ؛ ناشناخته و بدون برنامه ای برای تغییر و
جانشینی اند ؛ در چنبی بستری است که می بینیم ؛ احزاب و انجمن های موجود ــ
مانند دیگر جوامع استبداد زده ؛ آسیب دیده از استبداد حاکم ــ دیرتر و در
پی انبوه مردم به صحنه آمده اند .
در چنین کشوری ؛ شعله مظلومیت جوان تحصیلکرده ای که ــ از سرِ ناچاری از
فقر و تنگدستی به میوه فروشی با گاری دستی خود را مشغول کرده بود ــ در
اعتراض به اجحافات پلیس این کشور خود را به آتش کشیده بود ؛ تونس را شعله
ور کرد . در واقع فاصله طبقاتی فزاینده ؛ فقر گسترده و بیکاری مردم و
جوانان محرک اصلی و نیرومند قیام مردم تونس بود .یعنی در واقع قیام تونس ؛
شورش گرسنگان برای زندگی و معیشت بهتر بود . پس آنچه در واقع در تونس اتفاق
افتاده است ریشه در بی تابی مردم در تهیه نان و کار در سالهاِ فقر شدید
داشته است .
پلیس و نیروهای گارد ویژه به دستور رئیس دولت به سوی مردم معترض آتش گشودند
ــ نایب از حزب اپوزیسیون : پلیس حتی به تشیع جنازه ها هم تیراندازی می کند
ــ و درست بدلیل همین سرکوب گسترده ؛ مطالبات اقتصادی مردم به سرعت به
مطالبات سیاسی بدل گردید و در ادامه ؛ اعتراضات مردم منجر به فرار رئیس
جمهور تونس از کشور گردید. با نگاهی به شعارهای مردم در جریان اعتراضات چند
هفته اخیر به روشنی این روند دیده می شود .
مردم معترض در روزهای اول اعتراضات ؛ شعارهای " رفاه را در کشور تقسیم کنید
" و " به فشار و ستم خاتمه دهید " سر میدادند ؛ بعد از سرکوب شدن اعتراضات
آرام آنان ؛ شعارها تغییر جهت داده و دشمن اصلی مردم یعنی " بن علی " را
آماج خشم خود قرار میدهند " بن علی برو ؛ قیام ادامه دارد " و " بن علی نه
؛ اراده مردم شکست ناپذیر است " " سرنگون باد حزب دستور " " سرنگون باد
جلاد مردم " و ... اکنون تنها صدای مردم است که بلندترین و تعیین کننده
ترین است ؛ گاهی پیش از آنکه دیکتاتور مفلوک فکر کند اتفاق می افتد و اکنون
در تونس اتفاق افتاده است . این تحولات آنقدر سریع اتفاق افتاده است که با
جرأت میتوان گفت که در کمتر نقطه ای از جهان با این سرعت تحولات منجر به
نتیجه شده . سرانجام بساط " بن علی " ــ رئیس جمهور تونس ــ یکماهه بر چیده
شد .
قیام تونس تا همین لحظه ؛ آزادی سیاسیِ را برای مردم تونس به ارمغان آورده
است که به نظر می رسد برای یک دوره دستاوردی پایدار و ماندگار باشد و برای
مردم کشور ما ــ ایران ــ و مردم منطقه و کشورهای دیگر سقوط سریع رئیس
جمهور یک کشور ؛ می تواند تحریک کننده و بهترین مشوق برای مبارزه با
دیکتاتوری و رهائی از جور و فقر و استبداد باشد ــ عمر موسی رئیس اتحادیه
عرب : وقایع تونس حوادث خطرناکی است که از نظر تاریخی شروع یک دوره و پایان
عصر دیگری است ــ .
اما این قیام هنوز در ابتدای راه خود است و با خیل بی شماری از کمبودها و
نواقص دردسر ساز مواجه است که اگر از طرف مسئولین مربوطه چاره ای برای
برطرف کردن آنها اندیشیده نشود ؛ برای مردم تونس دمکراسی و عدالت اجتماعی
به رویائی دست نیافتنی تبدیل شده و برای مردم منطقه به جای بشارت دمکراسی ؛
حاکمیت ملی و سکولاریسم ؛ گرد بنیادگرائی و تروریسم پاشیده خواهد شد و به
مشوقی برای ترویج اسلام سیاسی در کشورها بدل خواهد گردید .
الف ــ کمبودها و تهدید های قیام :
1ــ حرکت اعتراضی مردم تونس آنقدر سریع منجر به سرنگونی " بن علی " شد که
قیام مردم فرصت تولید و عرضه رهبران و آلترناتیو مطلوب خود را نیافت . با
رفتن سریع " بن علی " در واقع ؛ در انقلاب مردم تونس کودتا صورت گرفت .
وضعیتی که اکنون مردم تونس با آن مواجه اند ؛ قیامی بدون رهبر و بدون
آلترناتیو و بدون سخن گو ؛ یعنی بدون آنکه انقلاب فرصت پرورش و معرفی
رهبران خود را بیابد ؛ زمینه برای ادامه حکومت بوسیله افراد باقیمانده از
حکومت سابق فراهم گردیده است . این کمبود در حالی است که در تاریخ گذشته ی
کشور تونس هم ؛ رهبران شناخته شده ؛ مقبول و کارآمدکه بتوانند امروز کشتی
سرگردان قیام مردم را به ساحل نجات برسانند یافت نمی شود . در واقع بدلیل
همین نقیصه است که اکنون جنبش مردم تونس مانند گوشت قربانی در دست احزاب
ناشناخته و بعضا" مشکوک و بقایای رژیم سابق سر در گم مانده است . متأسفانه
در نبود یک رهبری ذیصلاح و آلترناتیو مردمی و رادیکال برای قیام مردم هر
سناریوئی متصور است و حتی می تواند تمام آرزوهای دمکراتیک مردم در مسلخ بند
و بستهای دار و دسته به جا مانده از حکومت قبلی به خاکستر تبدیل شوند و
حاکمیتی بر سر کار آید که تفاوت کیفی با حاکمیت سابق نداشته و با تغییراتی
فرمالیستی اوضاع سابق را احیاء کند .
بنابراین شکل گیری هر چه سریعتر یک آلترناتیو مدرن و آراسته به خقوق بشر به
عنوان بدیلی ملی و مردمی تنها پاسخ ضروری این مقطع از قیام مردم است ؛
آلترناتیوی که به جای فکر به جاه و مقام برای خود و اطرافیانش به فکر سعادت
مردم و کشورش باشد . یعنی این توده ناراضی باید فرصت بیابد تا خود را منسجم
کند ؛ تحزب بیابد و از درون خود رهبران و آلترناتیو شایسته خود را به مردم
عرضه کند ؛ بدون آن امید چندانی به تغییر اساسی در اوضاع کشور تونس وجود
ندارد.
2 ــ اگر چه تا این لحظه در میان انواع شعارهای داده شده مردم ؛ گفتگوها و
تصاویر تلویزیونی دیده شده از قیام مردم تونس ؛ نشانه ای از مدهبی بودن
جنبش و یا رد پائی از اسلام سیاسی دیده نمی شود و اگر چه شکست انقلاب
اسلامی و دروغ بودن وعده های داده شده به مردم ؛ برای مردم مسلمان کشورهای
منطقه آشکار شده و به خصوص بعد از رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری در
ایران ماهیت رژیم اسلامی حاکم بر ایران هویدا گشته است و از جذابیت شعارهای
اسلامی برای مردم مسلمان منطقه بشدت کاسته شده است و همچنین اگر چه راشد
الغنوشی رهبر جنبش اسلامی تونس از خمینی و دار و دسته آخوندها تبری جسته و
در مصاحبه باشبکه الجزیره گفته است : جنبش تحت رهیری وی اسلام گرا ؛ معتدل
و دمکراتیک است ؛ من نه خمینی و نه شیعه هستم .با این حال ؛ محدودیت های
اعمال شده ــ در سالهای حکومت بن علی ــ برای احزاب و گروههای سیاسی از
جمله گروههای اسلامی ؛ گروههای وابسته به جریانات اسلامی را ــ در شرایط
خلاء سیاسی ــ مستعد خیز برداشتن برای کسب قدرت سیاسی در کشور می نماید .
شاید همین موضوع ؛ رژیم آخوندها را به طمع واداشته است تا شانس خود را برای
مصادره قیام مردم تونس هم بیازمایند و برای ملا خور کردن آن برنامه ریزی
نمایند . در این رابطه امام جمعه های رنگارنگ رژیم ؛خطبه های نماز جمعه
هفته گذشته خود را به انقلاب اسلامی !!! تونس ــ به قول آنان ــ اختصاص
دادند و ابلهانه ولی با اصرار مدعی شدند که قیام مردم سودان برای نان و کار
نبوده بلکه برای اسلام و پخش اذان از بلندگوهای مساجد بوده است . حرفی که
در گذشته بنیانگذار این رژیم قرون وسطائی ــ خمینی ــ مردم ایران را به آن
متهم می کرد ؛ خمینی می گفت : مردم ایران برای نان و خربزه انقلاب نکرده
اند ؛ بلکه برای اسلام انقلاب کرده اند .
3 ــ مداخلات خارجی و توطئه های داخلی : اتحادیه اروپا و به خصوص کشور
فرانسه شرکای اصلی اقتصادی و متحد نزدیک رئیس جمهور سابق تونس می باشند ؛
آلمان سومین شریک تجاری تونس بوده است ؛ این کشورها همگی از سقوط " بن علی
" متضرر خواهند شد ؛ به همین خاطر به نظر می رسد که این کشورها وقتی اوضاع
کشور را بحرانی یافته اند برای کنترل ومهار اوضاع و قبل از رادیکالیزه شدن
جنبش ترجیح داده اند که دور مصرف از "بن علی " را به پایان رسانده و این
مهره سوخته راهر چه زودتر وادار به کناره گیری و خروج از کشور نمایند .
همچنین عناصر وابسته به ساختار موجود حاکمیت و اپوزیسیون داخلی رژیم به کمک
قدرتهای خارجی و رسانه های وابسته به آنان ؛ سعی در نا امن نشان دادن اوضاع
کشور بعد از رفتن " بن علی " دارند ؛ تا با ترساندن مردم آنان را مجبور به
ترک خیابانها نمایند و خود سوار بر موج اعتراضات مردم کنترل قیام مردم را
در دست بگیرند . برنامه ای که تاکنون خوشبختانه موفق به انجام آن نشده اند
و مردم با حضور در خیابانها و تشکیل " کمیته های مردمی " ــ بنام " لجان
شعبیه ــ که تقریبا" همه جا تشکیل شده اند و به نهادهای قدرت مردمی تبدیل
گردیده اند سعی در خنثی سازی توطئه های دشمنان قیام مردم نموده اند .
ب ــ ویژه گی ها و دستاوردها :
1 ــ از ویژه گیهای قیام ؛ برخوردار نبودن آن از رهبری فرهیخته و رهبری
اصلاح طلبان حکومتی است ؛ بنابراین هیچ ترمز و مانعی برای گسترش قیام وجود
ندارد و این اصلی ترین دلیل پیش روی قیام تا به امروز می باشد . ادامه
پیروزی نیز به حضور و تداوم قیام و اینکه مردم چه نقشی برای خود قائل می
شوند بستگی دارد . آیا مردم به خانه ها می روند تا سرنوشتان در چرخشی در
بالا و در میان به اصطلاح نخبگان رقم بخورد و یا با تشکیل نهاد های
دمکراتیک و مردمی تا سر برآوردن رهبران ذیصلاح ؛ خود سرنوشت خود را در دست
می گیرند . مردم به قدرت تغییر خود ایمان آورده اند و ادامه اعتراضات و
حضور بی وقفه آنان در خیابانها ؛ نشان می دهد که فعلا" مردم به خود و قدرت
خود برای دگرگونی ایمان دارند و متکی اند
آنان خوب میدانند که پیشرفت جنبش تا سر بر آوردن رهبران ذیصلاح در گرو
ابتکار عمل ؛ تشکل یابی و تشکیل کمیته ها و شوراهای مردمی برای کنترل اوضاع
و پیشبرد امور قیام است .
2 ــ شورش مردم تونس علیه " بن علی " در قاره ای که بسیاری " بن علی " های
دیگر نیز حکومت می کنند ؛ زنگ ها را برای کشورهای خودکامه و مستبد منطقه به
صدا در آورده است . ابراز خشم و نارضایتی از حاکمان نالایق منطقه در این
کشورها شدت گرفته و تظاهرات در اعتراض به بالا رفتن قیمتها و گرانی و
بیکاری اکثر کشورهای منطقه را فراگرفته است .در اردن ؛ مصر ؛ یمن ؛ الجزایر
و موریتانی به حمایت از مردم تونس و در اعتراض به گرانی و بیکاری ؛ مردم
این کشورها تظاهرات بر پا کرده اند در مصر ؛ مردم جلوی سفارت تونس در مصر
تجمع کرده و مخالفت خود را با دیکتاتوری طولانی مدت حسنی مبارک ابراز داشته
اند .
در شهرهای الجزایر تظاهرات و در گیری های پراکنده به حمایت از مردم تونس و
در اعتراض به گرانی و اوضاع معیشتی مردم همه روزه در جریان است و .... آیا
قیام مردم تونس میتواند دومینوی پایان دیکتاتوری در منطقه باشد ؟
بدون تردید شورشی که در تونس اتفاق افتاده است ؛ می تواند به آتشفشانی
ازشعله ها در کل منطقه تبدیل شود و شعله امید به تغییر را در دل توده های
عرب روشن نماید ؛ هر پیروزی و دستاوردی در قیام تونس ؛ مشوق مردم کشورهای
دیگر برای حرکت و مبارزه است .
ج ــ نتیجه :
یقینا" ؛ فرار رئیس جمهور به تنهائی ؛ فردائی بهتر ؛ عادلانه تر و آزادتر
برای مردم تونس به ارمغان نخواهد آورد ؛ برای ما ایرانیان تجربه تلخ فرار
شاه ــ در حالی که هنوز رهبرانی ذیصلاح و آلترناتیو شایسته برای قیام معرفی
نشده بود ــ در جریان انقلاب 57 پیش رو است . پیشرفت جنبش مردم تونس به
ابتکار عمل مردم و جوانان تونس در یافتن راهِ حل برای حل بحران جانشینی
بستگی دارد ؛ جانشین و بدیل مناسب باید خارج از باقیمانده رژیم سابق و
مستقل از قدرتهای خارجی باشد .
تا آن تاریخ مردم باید با تشکیل کمیته های مردمی و تشکیل شوراها به عنوان
ارگانهای اعمال قدرت ملی و مردمی بر حسن اجرای امور نظارت و برای برطرف
کردن موانع اقدام نمایند .
_______________________________________________________
|