مقاله

 

 

نکاتی پیرامون افراط در انتقاد و افشای اصلاح طلبان!


محمّد هادی

در برخورد با مسائل جنبش آزادیخواهانه مردم در مبارزه با رژیم، برخی-آگاهانه یا ناآگاهانه-ترجیح میدهند بیشتر به انتقاد و افشای موسوی و کروبی و جناح اصلاح طلب در جنبش سبز بپردازند و اغلب از یاد میبرند که اینگونه برخوردها قرار است-آنهم بشرط تقویت کل جنبش-فقط بخشی از مبارزه علیه رژیم باشد نه همه آن! از آنجا که مشت خور اصلاح طلبان-بدلیل کارنامه مملو از تجدیدی و رفوزه گی آنها در گذشته-ظاهری موجه و رادیکال دارد، دراز نمودن آنها در مقایسه با در افتادن با مجموعه پیچیده و تو در توی رژیم، برای بخشهای راحت طلب اپوزیسیون احتمالاً از جذابیت خاصی برخوردار میباشد! هر چند نباید لحظه ای نقش رژیم-بعنوان هدف اصلی مبارزه- را در جا خالی دادن و دنبال نخود سیاه فرستادن را فراموش نمود!
در برخورد با اصلاح طلبان بعنوان جناح مغلوب و مطرود رژیم نباید از یاد برد که اختلاف و تضاد بین آنها و آخوندهای حاکم-صرفنظر از اشتراکات آنها در برخورد با اپوزیسیون سرنگونی طلب- واقعی و در آخرین فاز های تعیین کننده خود بسر میبرد بنابراین در افشاء و انتقاد به اصلاح طلبان نباید دچار افراط شد که این نوع چپ روی ظاهرالصلاح بیش از جنبش، ممکن است بنفع رژیم باشد!
مسئله این نیست که در اذهان و افکار اصلاح طلبان چه میگذرد و آیا آنها برای برون رفت از بحران فعلی برنامه ای دارند و یا ندارند؟ مسئله اصلی این است که اگر روند قضایا بهر دلیل منجر به ایجاد کوچکترین روزنه و فرصت اجتماعی گردد این مسیر بسرعت و بدون شک راه به سقوط کل رژیم خواهد برد و این راز و رمزی است که آخوندهای حاکم بهتر از بقیه به آن آگاهی و اشراف دارند!

مبنای توضیح واضحات فوق این است که رژیم با کودتای انتخاباتی، با دست خود به بازی و پاسکاریِ قدرت، بین دو جناح اصلی نظام برای همیشه پایان داد و با زبان بیزبانی اقرار نمود که موقعیت رژیم شکننده تر از آن است که از این ببعد بتواند به اینگونه سیاست و مانورها ادامه دهد و بولدوزور مصلحت نظام قرار است اینبار از روی رئیس تشخیص مصلحت نظام و نخست وزیر محبوب و رئیس مجلس امام بگذرد! بنابراین بایستی از فردای کودتای انتخاباتی، درگیری و تخاصم بین جناح اصلاح طلب و جناح اصلاح ناپذیر رژیم را با عینکی دیگر و در فازی متفاوت دید!
اگر در گذشته اختلاف و تضاد جناحهای درونی رژیم، در پرتو ضدیت اپوزیسیون با کل نظام، کمرنگ و آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نمیگرفت امروز نبایستی از شکافهای درونی و غیرقابل وصله و پینه رژیم آسان گذشت و بدتر اینکه با رگبار انتقاد افشاء اصلاح طلبان را از مردم راند و به سوی تسلیم و کرنش زبونانه به بیت رهبری هُل داد که این مسئله مسلماً به نفع جنبشی نخواهد بود که قرار است با بسیج کلیه قوا و امکانات ملت ایران، آخوندهای ضد ایرانی را در منتهای انزوا و ریزش نیرو از قدرت جارو کند! در مبارزات اجتماعی و در میدان واقعی سیاست، آثار و نتایج عملی نظرات و عقاید، بعضاً مهم تر از حاملان آنها میباشند سیاست و برنامه ها وقتی به میان مردم و در جامعه جاری میشوند در برخی موارد نتایجی خلاف انتظار ببار می آورند بعنوان مثال شاه به نیت سرنگون شدن سلطنت نبود که در اثر فشار سیاست حقوق بشر کارتر تن به گشایش سیاسی داد! خدابیامرز شاید از میزان پوسیدگی و فساد رژیم و خشم و نفرت مردم خبر نداشت که در کمتر از یکسال نظام شاهنشاهی دود شد و به هوا رفت! در مورد اصلاح طلبان چندان مهم نیست که خیال دارند دوران طلایی امام را احیاء کنند و یا بخشهای بخواب رفته قانون اساسی را بیدار کنند! مهم این است که رژیم دیگر ظرفیت کوچکترین مانور و عقب نشینی را ندارد! و پاسخ مثبت به کمترین و حقیر ترین درخواست اصلاح طلبان -بدلیل حضور و استمرار جنبش و جوانان تشنه تغییرات در صحنه-منجر به بروز تغییر و تحولات خانه برانداز خواهد شد!

فرض ساختگی بودن تخاصمات درونی رژیم، خواهی نخواهی جنبش را از پارامتری مهم در تغییر تعادل قوا در جامعه محروم خواهد نمود! ترور حجاریان و دستگیری و زندانی کردن نبوی و تاج زاده و کشتن خواهر زاده موسوی و تهدید تجاوز به پسر کروبی و . . . نمونه های غیرقابل انکاری در جدیت اختلاف و تضاد های درونی رژیم میباشند و الا مشکل میتوان قبول کرد که مثلاً در یک تقسیم کار درونی و سرکاری قرار بوده که برای حفظ بقای نظام، حجاریان فلج و نبوی زندانی و در عوض احمدی نژاد در موضع ریاست جمهوری عقده های حقیر خود را ارضاء کند! کودتای انتخاباتی در جوهر خود، اعلام جنگ نهایی جناح غالب علیه جناح مغلوب بود و در این میان تنها چیزی که معادلات را بهم زد همانا حضور و واکنش قهرمانانه و غیرقابل انتظار مردم بود!
جنبش سبز در محدوده مربوط به اصلاح طلبان به نظر میرسد که در واقعیت، ای بسا خود را تنها برای شرکت در انتخابات و پیامد های طبیعی و معمولی آن آماده کرده بودند نه برای تکیه زدن بر مکان رهبری جنبش! آنهم جنبشی به عرض و طول و عمق روزهای بعد از انتخابات، که جهانی را به اعجاب و تحسین وا داشت! از کوزه اصلاح طلبان طبیعتاً همان میتراود که در آنهاست از آنها باید در حد فهم و درک و کشش و موقعیت شان انتظار داشت و نباید بقول آقای شالگونی انتظار داشت که اصلاح طلبان به نیابت از انقلابیون برای آنها انقلاب کنند! اصلاح طلبان را باید با خط کش و متر و معیار اصلاح طلبی اندازه گیری و انتقاد نمود! والا آنها از رژیم رانده و از پیوستن به مردم، وامانده خواهند شد چیزی که دست آخر فوایدش نصیب آخوندهای مفتخور خواهد شد

!
محمّد هادی-آمریکا
 

 

_______________________________________________________

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد