مقاله

 

 

 

انتخابات" مجلس رژیم اسلامی و فرصتی دیگر برای جنبش انقلابی

سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

23 دسامبر 2011

مقدمه:

قرار است روز 12 اسفند ماه امسال، رژیم اسلامی انتخابات مجلس نهمش را برگزار کند. این اولین نمایش انتخاباتی است بعد از افتضاح "انتخابات ریاست جمهوری" در سال 88. مقامات رژیم از جمله خامنه ای از همین الان دارند به هم هشدار می دهند که مبادا دوباره بازی انتخاباتی باعث انفجار اجتماعی شود. اینها بخوبی می دانند که جامعه پابپا می کند فضائی بیابد بریزد خیابان که اگر اینطور شود معلوم نیست اینبار اینها دوام بیاورند. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات رژیم اعلام کرده که "انتخابات مجلس نهم حساسترین انتخابات است پس از به حکومت رسیدن رژیم اسلامی"! عروج انقلابی جامعه در سال 88 باعث شد که رژیم بخش اعظم جناح "رفرمیست" خودش را یا به زندان بیندازد یا خانه نشین کند. اما به یکدستی دست نیافت. چند ماهی نگذشت که قطب بندی بین باندهای حامی احمدی نژاد و خامنه ای آغاز گردید. جنگ جدیدی شروع شد بین "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" که حامیان احمدی نژاد را به رهبری مصباح یزدی سازمان می دهد و بخش دیگر اصول گرایان به رهبری مهدوی کنی و محمد یزدی. حامیان جبهه پایداری حامی احمدی نژاد ، بزودی "عوامل تفرقه" لقب گرفتند و رژیم اسلامی و جناح بندیهای جدیدش وارد دوره بحرانی جدیدی شدند.

رژیم اسلامی بعنوان رژیم ضد انقلاب ، یک لحظه از زمان بقدرت رسیدنش نتوانسته یکدست بشود. لایه به لایه شکسته شده و تحلیل رفته. دهها جناح بندی و باند مافیائی را پشت سر گذاشته. حامیان دیروزش را یا فراری داده یا سرکوب کرده. پدیده سرکوب در این رژیم ، خودش را نیز در برگرفته. خودزنی بخشی از تاریخ این رژیم بوده.

انتخابات این رژیم تاریخا ابزار بازتوزیع قدرت در میان باندهای این رژیم بوده و نوعی "دموکراسی درونی" بین این باندهای مافیائی ، عامل تعادلی هر چند موقت می شده. نکته اینجاست که با انتقال بحران سرمایه جهانی به درون ایران و عروج جنبش انقلابی، این مکانیزم بازتوزیع قدرت دچار صدمات جدی شده و جناح های رژیم هم دیگر نمی توانند در مکانیزمهای قدرت مشارکت نسبی هم که شده پیدا کنند.

اینست که رفرمیستهای داخل حکومتی که بخش مهمشان را جریان "مشارکتیها" نمایندگی می کردند، ابوابجمعی باندهای حامی موسوی و کروبی که بطور مقطعی هم که شده با حامیان رفسنجانی در دوران "انتخابات ریاست جمهوری" متحد شده بودند بعد از سرکوب باندهای رقیب و متواری شدن و خانه نشین شدن مهره هاشان ، این روزها دست به تبلیغاتی حاشیه ای زده اند تا ثابت کنند که "جنبش سبزشان" هنوز بخاری دارد! مدعی شده اند که اولا وجود دارند و دوما در "انتخابات فرمایشی" شرکت نمی کنند! دعواهائی البته بینشان هست که آیا اسم این عدم شرکت را تحریم بگذارند یا نگذارند!

راست سیاسی ایران از آنجا که رژیم اسلامی را کشتی در حال غرق می بیند هر چه بیشتر ازش فاصله می گیرد. "متحدین مشروط دیروز" رژیم در کمپ "جنبش سبز" حامیان موسوی و کروبی ، امروز در حال "تحریم انتخابات" هستند! رژیم اسلامی از سوی دیگر دارد مهره های سرکوبش را آماده می کند. فرمانده سپاه پاسداران تهران بزرگ اخیرا تعویض شده و مانورها به هدف کنترل احتمالی شورشهای شهری آغاز خواهد شد. این فضائی است که برای حاکمان اسلامی بشدت ترسناک است! مجددا کابوس جنبش انقلابی سال 88 بالای سرشانست!

(1)اعترافات جبهه مشارکتی ها در موضوع "تاریخچه آزادی انتخابات در ایران"!

جریانات حامی موسوی-کروبی امسال به این نتیجه رسیدند که "انتخابات رژیم اسلامی" فرمایشی است و نمی خواهند درش شرکت کنند: (1)

" جبهه مشاركت ايران اسلامي در جمع‌بندي خود به اين نتيجه رسيده است كه با كمال تأسف اراده حاكميت، برگزاري انتخابات نمايشي است كه حاصل آن مجلسي فرمايشي خواهد بود كه جایگاه آن به مراتب از مجلس هشتم نازل‌تر است. ما بر اين عقيده هستيم در انتخاباتي كه در فضای آزاد برگزار نشود،نامزدهاي مردمي اجازه ورود و رقابت نداشته باشند و از آن مهم‌تر رأي مردم به هيچ‌ انگاشته شود نمی توان شركت كرد و به همين دليل تصميم خود مبنی بر عدم شرکت در انتخابات مجلس را به اطلاع عموم ملت ايران مي‌رسانيم."

طبیعتا تا همینجا روشن می کند که رژیم کارش حتی خرابتر از آنست که متحدین دیروزش بتوانند یا بخواهند حتی بازی انتخاباتش را جدی بگیرند. دور جدید جنگهای رژیم بین دو جناح "اصولگرا" ، با شرط و شروطی انجام می شود. قرار گذاشتند احتمالا که فتیله جنگها را پائین نگه دارند تا همه چیز بخوبی تمام شود و صندلی های مجلس "تقسیم"! اما طبعا باز هم تنش در این دوره بالا خواهد گرفت. ترس اینها اینست که دعواهای بین اینها شدت یابد و مردم دوباره از این دعواها "سوء استفاده کنند". لذا تلاش خواهند کرد هر چه بسته تر عمل کنند و سر و ته انتخاباتشانرا زود هم آورند.

نکته جالبتر اینست که جبهه مشارکتیها کارنامه "انتخبات رژیم اسلامی" را اینچنین فرموله می کنند:

" در نگاهي كلي به روند انتخابات در جمهوري اسلامي، در مي‌يابيم كه متأسفانه با گذشت زمان به عوض تحكيم مردمسالاري، پايه‌هاي اقتدارگرايي محكم شده است و به عوض اينكه چتر جمهوري اسلامي روز به روز دايره شمول خود را گسترده تر كند و ايرانيان بيشتري را در زير خود گردآورد، بسته‌ و بسته‌تر شده است و هر روز به بهانه‌اي عده‌اي را از قطار نظام پیاده کرده‌اند و جاي تأسف دارد كه اكثر كساني كه شامل اين برخورد شده‌اند نه افراد خودكامه و منفعت‌طلب بلكه انسان‌هاي طرفدار مردمسالاری، متدين،آزادانديش و دلسوز با سوابق روشن مبارزاتی بوده‌اند.در زمان حيات امام ما شاهد برگزاري انتخاباتي نسبتا آزاد و در هر حال قابل قبول بوديم بخصوص انتخابات مجلس اول، اما روند حوادث مثل اقدامات جنايتكارانه تروريست‌ها و جنگ تحميلي سبب شد تا در گذر زمان دايره انتخابات مردم محدودتر شود ولي به گونه‌اي نبود كه ملت نتواند در ميان نامزدهاي موجود افراد تاحدی مطلوب خود را پيدا كند.

انتخابات مجلس اول قابل قبول بود-بعدش تروریستها و جنگ تحمیلی- بعدش دایره انتخابات مردم محدودتر شد.اما پس از رحلت امام، انتخابات در يك روند تدريجي ماهیتی دیگر پيدا كرد. ابتدا بدعت نظارت ناصواب و غيرقانوني استصوابي شورای نگهبان به محدودكردن بيش‌تر و بيش‌تر دايره خودي ها پرداخت وكساني كه در زمان امام و بخصوص در انتخابات مجلس سوم با نهيب امام مجبور به كنار گذاشتن حربۀ استصواب شده بودند در غیبت او بي محابا و به صورتي آشكار از آن بهره گرفتند. البته اين تیغ بر اساس فشار اجتماعي و سياسي گاهی نیزکند شد مانند انتخابات مجلس ششم که بسیاری از اصلاح طلبان توانستنداز شر آن در امان بمانند و به مجلس راه یابند. این تیغ اکنون به عنوان سلاح استراتژيك اقتدارگرايان، در بالای سر هر كس قرار دارد كه چون و چرايي در کار آنها داشته باشد.
اتفاق بعدي در انتخابات پس از امام دخالت غيرقانوني و تغيير نتيجه آراي مردم بود. اين اتفاق بار اول به طور آشكار در انتخابات مجلس ششم آشكار شد كه در آن نمايندگان واقعي مردم از تهران، اراك و هشترود از ورود به مجلس باز داشته شده و به جاي آن‌ها سه تن که مورد نظر شورای نگهبان بودند وارد مجلس شدند. البته مجلس ششم در اقدامي ناتمام اعتبار نامه دو تن از اين افراد را رد كرد اما در مورد نفر سوم كه با ابطال بیش ازهفتصد هزار رأي مردم تهران و با حمايت آشكار و علني اصحاب قدرت وارد مجلس شده بود
بدلائلی توفيق نیافت. اوج دستكاري در آراي مردم در انتخايات رياست جمهوري دهم بود كه بنا به اظهار افراد مطلع با افزودن و جابجایی حدود 10 ميليون رأي، كودتاي انتخاباتي به معناي واقعي آن شكل گرفت و ما زان پس تا امروز شاهد تبعات فاجعه بار آن در همه عرصه‌هاي اداره كشور هستيم. تقلبي كه پیامدش امروزگريبان خود كودتاچيان را گرفته است و هم اینان نمي‌دانند با حاصل کار خود چگونه برخورد كنند.
حادثه سوم در زمان پس از امام، بي‌اثر شدن تدريجي نقش مجلس شوراي اسلامي است.مجلسي كه قرار بود در رأس امور باشد در نهايت در مجلس هشتم به موجودي تبديل شد "گوش به فرمان" ، به گونه ای که خود طرح " نظارت بر نمایندگان " را تدوین و تصویب کرد و در فرایند یک استیضاح و درفاصلۀ یک تنفس تغییر رای داد، اقدامی که فریاد اعتراض برخی راهیافتگان وابسته محافظه‌كار را نیز درآورد. مجلسي كه دیگر نه توان نظارت و استيضاح و سؤال دارد و نه رمق قانون‌گذاري و مجبور است فقط دیکته بنويسد، بودن یا نبودنش چه فرقی دارد؟ جز اینکه هزینه روی دست ملت گذارد؟"
طبعا اینها در این تاریخ سراسر ضد آزادی حاکمیت جمهوری اسلامی که بقول خودشان حتی از انتخابات مجلس اولش قدم به قدم عقب رفته سکوت کرده بودند در مقابل نقض انتخابات آزاد تا اینکه خودشان از قطار قدرت بیرون انداخته شدند! جملات بالا اعترافنامه ای است که درک عقب افتاده این دایناسورها را در مورد آزادی به خوبی نشان می دهد. همانها که شریک عملی جنایات رژیم اسلامی بمدت سه دهه بودند به محض بیرون اندخته شدن از مسند قدرت یادشان رفت که مردم را در طول دوره "انتخابات ریاست جمهوری" به "مشارکت" و تغییر نظام از طریق رای دادن ترغیب می کردند و مدعی بودند که آنها که در انتخابات شرکت نمی کنند دارند از "تاثیر گذاری در سرنوشتشان فرار می کنند"!
(2) فرصتی دیگر برای قدرت نمائی مردم فراهم می شود
ما کمونیستهای کارگری همیشه این سفسطه را افشا کرده ایم که برای تاثیر گذاری در سیاست لازم نیست توی انتخابات فرمایشی مردم رای بدهند. حامیان سرمایه داری همیشه در بوغ و کرنا کرده اند که شکل اصلی مشارکت مردم در تعیین سرنوشتشان عبارتست از شرکت در انتخابات. اسم این کارنوال را گذاشته اند "دموکراسی". سازمانی که با کارگردانی طبقه حاکمه در مدتی کوتاه و بطور دوره ای سازمان داده می شود تا از میان کاندیدهائی دست چین شده مردم را وادارند به عده ای رای دهند و حق فردی مردم را "تفویض کنند" به نمایندگانشان و مردم را برای چند سال به خانه بفرستند.
در مقاله ای دیگر من به نقد این درک از مشارکت مردم پرداختم(2). چنین درک محدودی از مشارکت را ما کمونیستهای کارگری نقد می کنیم و نشان می دهیم که مشارکت واقعی مردم در نظام دموکراسی تحقق نمی یابد. تفویض حق به نماینده حتی در نظام شورائی نشان از ضعف نظام سیاسی است. در نظام سرمایه داری اساسا حکم بر اینست که مردم از قدرت واقعی دور بمانند چرا که حاکمان سیاسی نمایندگان طبقه سرمایه دار، مردم را برای توجیه خودشان می خواهند اما جامعه بطور کلی در این نظام فقط نیروی کار است و ماندنش در صحنه فقط برای رام نگه داشتنش در صف فروش نیروی کار!
برای مردم عرصه های بسیاری برای مشارکت وجود دارد. باید این عرصه ها را گشود. جنبشی لازمست که توانائیهای مردم را بهشان نشان دهد. همین جنبش جهانی اشغال جنبش مجامع عمومی را جلوی صحنه کشید و نشان داد که می شود و باید جامعه خودش را سازمان دهد و برای سرنوشتش تصمیم بگیرد و به نظارت مستقیم بر سرنوشتش ارتقاع یابد.
عرصه های بسیاری وجود دارد که مردم می تونن وارد این صحنه بشوند. نباید مردم را به ماندن در خانه ها ترغیب کرد. نباید رژیم اسلامی فکر کند که در "بیطرف نگه داشتن مردم " و در "خنثی کردن مردم" موفق شده. مردم باید نشان دهند که طرف خودشانرا دارند. سنگر خودشانرا دارند.
فراخوان برای "تحریم انتخابات" ، فراخوانی سلبی است. حداکثرش، حداقل خواست رژیم اسلامی است. رژیم اسلامی از مردم انتظار دارد روزهای انتخابات حداقل ساکت باشند. "اعتراض خاموش" برایش ضرری ندارد، دفع شر است!
باید فراخوان داد به مردم که خیابانها را شلوغ کنند. هر جا بتوانند تصاویر نامزدها را بکشند پائین. شعار نویسی کنند علیه کلیت رژیم. هر جا بتوانند اعتراض کنند جلوی صندوقها. هر جا بتوانند اعتصاب کنند و فراخوان برای اعتصاب عمومی بدهند.
از هر ابتکاری باید سود جست که فضای روانی آرامی که رژیم لازم دارد که انتخابات فرمایشیش را تمام کند و با آرامش صندلیهای مجلس را بین جناح هایش تقسیم کند ، شکسته شود.

جدال بین جنبش انقلابی با رژیم اسلامی در فضای انتخابات قلابی رژیم داغتر می شود. باید این فرصت را غنیمت شمرد و انقلاب را یک قدم به جلو کشید. جریانات راست رفمیست در دوران انتخابات گذشته تلاش کردند مردم را به حمایت حامیان خمینی ترغیب کنند حالا بگونه ای دیگر در همکاری تنگاتگ با صدای امریکا و بی بی سی و اصلاح طلبان خارج از کشور تلاش دارند مردم را خانه نشین کنند. این پرده فریب را باید درید و رژیم را بیشتر به لبه مرگ نزدیک کرد. افشای سیاستهای راست چه درون حکومت چه "اپوزسیونش" عامل پیشبرد آلترناتیو کمونیزم کارگری است.

زنده باد انقلاب برای سرنگونی رژیم اسلامی و سازماندهی جامعه آزاد ، برابر، انسانی و سوسیالیستی!



منابع دیگر:

(1)بیانیه تحلیلی جبهۀ مشارکت ایران اسلامی در تبیین وضعیت موجود و اعلام موضع درقبال انتخابات نهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی
http://norooznews.org/news/2011/12/4/1718


(2) سعید صالحی نیا: نگرش کمونیزم کارگری به مسئله "شرکت مردم در انتخابات"
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/7400-b.html



تمهیدات پلیس برای برگزاری انتخابات/ نامزدهای انتخاباتی از تخریب یکدیگر خودداری کنند
http://www.mehrnews.com/fa/NewsPrint.aspx?NewsID=1490006





_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد