|
باراک اوباماو
انتخاب اشتباه!
DN . måndag22 oktobr 2012 روزنامه سوئدی
Barak Obama väljer fel
Ann Mari Slaughter
ویژه ایران لیبرال
ایالات متحده باید مسئولیت فرایندهای سوریه را بر عهده بگیرد . مسئولیتی
دوگانه خطرناک برای مشارکت و خطرناک برای عدم مشارکت !
اوباما می داند که اسلحه های که بسوی هواپیماهای سوری شلیک می شود می تواند
توسط تروریست ها برای هواپیماهای مسافربری آمریکا نیز بکار گرفته شود!
اکنون که انتخابات و جریانات مربوط به آن در آمریکا ادامه دارد ،اوباما در
واقع به دو شخص متفاوت تبدیل شده است .اوبامایی که بعنوان رئیس جمهور
ایالات متحده درسال 2009در قاهره صحبت کرد و برای روابط جدید بین آمریکا و
جهان اسلام در کل دنیا پیام داد واوباما یی که به عنوان فرمانده کل ارتش
آمریکا دستور حملات پی در پی را بر علیه القاعده و هواداران آن صادر کرد که
در نهایت به قتل اسامه بن لادن انجامید که البته این روابط را تیره کرد .
اوباما همچنین به عنوان فرمانده کل ارتش آمریکا برای حفظ امنیت مردم آمریکا
هر کاری را که ضروری بداند انجام می دهد . اما او مجبور است ریشه های عمیق
تری را را که در قاهره در موردشان تذکر داده بود برای تامین امنیت آمریکا
ندیده بگیرد .
کشور های مسلمان دیگر بناچار او را مسئول جریانات سال های اخیر در منطقه می
دانند .سوریه را ببینید ! برای نمونه تمام اتفاقاتی که در سوریه افتاد هم
قابل پیش بینی بود و هم در موردشان صحبت شده بود از آن جمله یک جنگ غیر
مستقیم بین عربستان سعودی و ایران،گسترش فرقه گرائی ،تبعیض نژادی ، گروه
های افراطی که مخالف هم می شوند و خفه کردن میانه روها، ایجاد اختلاف در
کشور های همسایه ، و دخالت گروه های تروریستی که خود را وارد این درگیری ها
می کنندو همچنین ایجاد حمام خون که ده ها سال طول می کشد تا کشور بتواند
خود را دوباره باز یابد . کوشش مخالفان برای سرنگون کردن هواپیماهای بشار
اسد و حفظ نقاطی که به زحمت تصرف کرده اند وهمچنین حفظ امنیت غیر نظامیان
که اسلحه گدائی میکنند ، تا شاید اسد تشخیص دهد دنیا در مقابل کشتار مردم
سوریه بی تفاوت نخواهد بود.
اوباما هر روز صبح گزارشاتی را دریافت می کند که به اودررابطه با دسیسه
هائی که مردم آمریکا را تهدید می کند اخطار می کنند . او آگاهی دارد که
همان اسلحه ای که باعث سقوط بمب افکن های سوریه ای می شود ، می تواند از
طرف تروریست ها جهت سقوط هواپیمای مسافرتی آمریکائی هم مورد استفاده قرار
گیرد .او مطمئن است که احتیاط او در رابطه با حل خود بخودی بحران سوریه
درست می باشد ، و به این ترتیب خطراتی که در بلند مدت زندگی آمریکائی ها را
تهدید می کند به حد اقل می رسد .
مشاورین دیگرش در مورد مداخلات ضروری دیگر مانند ایجاد منطقه پرواز ممنوع
در مرز ترکیه که می تواند گسترش یابد به او از قبل می گویند ، برای ایجاد
چنین منطقه ای نیروی هوائی سوریه باید نابود شود .و منظور ازاین گفته این
است که شهر دمشق باید بمباران شود . ولی بمباران دمشق باعث پشتیبانی هر چه
بیشتر مردم سوریه از رژیم اسد خواهد شد .
مشاورین او معتقدند بمباران دمشق شاید باعث نجات عده ای بشود ، اما با توجه
به اینکه کشور های دیگر از گروه های در گیر در سوریه حمایت می کنند، این
مشکل حل نخواهد شد .
کشور های دیگرمنطقه هم بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل به سوریه حمله
نخواهند کرد ،و روسیه و چین هم با داشتن حق وتو اجازه تصویب چنین حمله ای
را به سوریه نمی دهند.البته مردم آمریکا هم علاقه ای به حملات نظامی
بیشتردر منطقه خاور میانه را ندارند ، حتا اگر به قیمت سال ها جنگ های
داخلی و از هم پاشیدگی در کشوری شود که همسایه اردن،ترکیه ،لبنان ،عراق
واسرائیل می باشد .
اینها دلایل قابل قبولی هستند که باید بطور جدی بررسی شوند .
اما هنررهبری در آن است که جهات مثبت و منفی دخالت آمریکابه این جنگ ومخارج
آن را بر رسی کند و با علم به این که نتیجه نا معلوم است نظرات خود را
اجراء کند .هیچکس در کاخ سفید در مورد مردم سوریه حرفی نمی زند.
همزمان که انسان ها حاضرند با وجود تهدیدات مسلحانه دقیقا برای همین ارزش
های جهانی شده مانند ارزش های انسانی، آزادی ، دموکراسی و تساوی حقوق
تظاهرات کنند ، هیچکس نمی داند اگر به آن چیز هائی که آمریکا ادعا می کند
به آن چیز ها معتقد است پشت کند به چه بهایی برایش تمام خواهد شد . عملکرد
آمریکا ایجاد بد بینی در بین نسل جوان کشور های خاورمیانه خواهد بود .
هیچکس به این موضوع اشاره ای نمی کند که اگر آمریکا حتی با کمترین احتمال
تصمیم بگیرد برای نجات جان ده ها هزار مردم سوریه و حل بحران آن ، به آن
کشور حمله کند مخارج آن چقدر خواهد بود .
بطور مثال به تفاوت عملیاتی آمریکا در لیبی توجه کنیم که در آنجا نتیجه
مداخلات آمریکا این بود که ده ها هزار لیبیائی با پلاکارت هائی که حاکی از
پشتیبانی آنها از آمریکا بود با خشم و ناراحتی ناشی از کشتن سفیر آمریکا در
آن کشوردر خیابان های طرابلس به تظاهرات پرداختند . و این به چین و روسیه
ثابت کرد که آمریکا وتو های این دو کشور را نادیده می گیرد ودر نهایت این
آمریکاست که حرف آخر را می زند .
بنظر این غیر ممکن است که انتظار داشته باشیم آمریکا قبل از انتخابات ریاست
جمهوری عملیاتی انجام دهد . بنظرم تنها شانس این است که کشور های
ترکیه،عربستان سعودی،اردن ، قطر و عمارات متحده عربی از آمریکا تقاضا کنند
رهبری حمله به سوریه را بدست گیرد .آنها باید دکترین مسئولیت داشتن را یاد
آوری کنند. این دکترین میگوید:قدرت های جهانی بطور فعالانه مسئول تصحیح
معیار های جهانی و حل مشکلات آن هستند .
اتحادیه عرب باید علنااز شورای امنیت بخاطر رد مسئولیت خود در قبال آزادی
،صلح و امنیت جهانی شکایت کند ، و از کشور های منطقه که منافعی در منطقه
دارند تقاضا کند برای حل این مشکل با اتحادیه عرب همکاری کنند .همچنین باید
از آمریکا تقاضا کند که برای بدست گرفتن مسئولیت جهانی خود آماده شود ،
بخصوص با سخنان اوباما در مورد مداخله در لیبی که گفت :
قدرت های بزرگ مسئولیت فعال برای حفظ استاندارد و حل مشکلات جهان را دارا
هستند .
اتحادیه عرب میتواند همزمان که به مسئولیت های خود بعنوان یک قدرت منطقه ای
عمل میکند، از آمریکا تقاضا کند به آن ارزش هائی که به آنها اعتقاد دارد
واقعیت بخشیده و به منافع خود در منطقه توجه نماید .
در رابطه با این مشکل عمیق وویرانگر در سوریه انتخاب بین دو چیزخوب وجود
ندارد ،بلکه انتخاب بین بد و بد تر است . اما یک رهبر باید انتخاب کند .و
اوباما با سکوت خوددر مورد هم سوریه و هم منطقه وهم آمریکا اشتباه می کند .
---
* خانم آن ماری اسلاویتر Ann Mari Slaughter رئیس برنامه ریزی سیاست خارجی
آمریکا و استاد علوم سیاسی و روابط بین المللی دانشگاه Princeton است.
http://www.iranliberal.com/showright-spalt.php?id=444
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
