استعفای پاپ نمایش بحران دستگاه مذهب در قلب اروپا!

مهرنوش موسوی



پاپ بندیکت شانزدم امروز بصورت غیر مترقبه استعفا داد. خود نزدیکان دستگاه دین مسیحیت در اروپا هنوز نتوانسته اند روی یک تحلیل مشترکی سوار و لااقل رسانه ها را قانع کنند. دلیل مبنی بر سلامتی را هیچ احدی از اینها جدی نمیگیرد، چرا که بقیه پاپها هم مادام العمری تا پای تابوتشان روی این صندلی مقدس نشسته بودند. نماینده جریان رفرمیستهای درون کاتولیکها در آلمان امروز به خبرنگاران گفت که پاپ بندیکت تحمل و توان مقابله با شکاف واتیکان و کاتولیکها را که دیگر عیان شده است نداشت. ضعیف بود، از پسش بر نمی آمد.

به نظر من این تحلیل به واقعیت نزدیکتر است. واتیکان بحرانی است. نه فقط به خاطر خبر تجاوز جنسی به کودکان و یا همین پولشویی اخبر در واتیکان، آنچنانکه آقای اشمیت سالمون روی آن انگشت گذاشته است، بل و قبل از هر چیز به اعتقاد من ریشه بحران واتیکان در رویگردانی عمیق و گسترده مردم از کلیسا و دستگاه دین مسیحیت است. این هم یک پدیده آلمانی یا ایتالیایی نیست. این بحران یکسرش در تهران و قاهره و تونس و کراچی و.... است، یک سرش در آلمان و ایتالیا و فرانسه و غیره. این موج برگشت به دو دلیل است. یکم اینکه دین و مذهب، ایدئولوژی دوره بحران اقتصادی نیست. چون دستگاه دین خودش همراه دیکتاتوریها و دول حاکم بوده و هست.

 در دوره بحران ایدئولوژیها و جهانبینی های راست شانس زیادی ندارند. در دوره بحران مردم جوش می آورند. مردم نمیتوانند حمله به دستمزدها، بیکاری میلیونی، فساد بانکها و فقر و فلاکت روزمره را با مذهب خاموش کنند. دوره بحران دوره رونق ایدئولوژیها و تئوریهای رادیکال است چون مردم عصبانی اند. مردم به خود خدا فحش میدهند. مردم راست راست راه میروند و میگویند این چه خدایی است که بچه من گرسنه است، ولی یک مشت از مفتخوری میترکند. هیچ تئوری و ایدئولوژی نصفه نیمه، بزهکارانه، ریاکارانه در این دوره ها نمیگیرد. اما چپ در بحران میگیرد. فحش به خدا و به تحمل این اوضاع میگیرد. دوم و به همین خاطر در هفت هشت سال اخیر در اروپا یک موج نقد دین آغاز شد. این بیان آن خروش عمیقی بود که در اعماق جامعه مدتها بود متولد شده بود.

 این موج بود که هاوکینزها و سالمونها و بقیه را جلو فرستاد. ولی حتی اینها خودشان نوک کوه یخ آن روند اصلیتر و بزرگتر در اعماقند. بطور مثال در کنفرانس اسقفهای آلمان در سال 2010 خودشان آمار دادند که فقط در عرض یکسال 181.192 نفر کاتولیک، به کلیسا پشت کرده و رسمن از آن در آلمان خارج شده اند. این یعنی افزایش 47 درصدی رویگردانی از کاتولیسم به نسبت سال 2009 در آلمان. فقط در مونیخ و حومه آن در عرض یکسال 21 هزار نفر از کلیسا خارج شده اند. این موج برگشت به همراه خودش یک موج اعتراض را آورده است. از بیخ گوش پاپ در خود واتیکان افشاگری کردند که پولشویی میشود. از درون کلیسا افشاگری کردند که اسقفها و کشیشها به بچه های مردم تعرض و تجاوز جنسی کرده اند. خود این افشاگریها بیشتر این روند را تسریع کرد.

لذا باید مجددن تاکید کرد که همان واقعیتی که باعث میشود اخوان المسلمین در قاهره و تونس در جنگ با مردم بسر برند، همان واقعه کلیسا و دستگاه مسیحیت در اروپا را شقه کرده با بحران هویت مواجه نموده است. این شکاف اکنون به نوک دستگاه رهبری کلیسا رسیده است. به اعتقاد من استعفای پاپ خود جلوه ای از این بحران عمیق است. انتخاب پاپ دیگر این مشکل را حل نخواهد کرد، واتیکان ترک خورده است. دنیای قرن بیست و یکم دنیای دین و دستگاه مذهب نیست. اگر دولتها برای خواباندن و حل بحران اقتصادی به معیشت مردم دست میبرند، مردم برای مقابله با بحران به ریشه های بربریت کاپیتالیستی موجود و از جمله دین دست انداخته اند. این یک نبرد دو سویه است

منبع : فیس بوک

_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.