تاریخ انتشار :19.12.2018
تیغ زنگ زده
حکومت و فولاد آبدیده اهواز
منصور امان

اگر تنها یک منبع مُوثق برای ارزیابی از تاثیرات و بازتاب مُبارزه
دلیرانه کارگران فولاد اهواز وجود داشته باشد، بی تردید آن واکُنش
حُکومت در برابر این اعتراضات است. یورش همه جانبه نظامی و امنیتی
به کارگران این سند را ارایه کرده است.
خیز حاکمیت برای سرکوب کارگران در درجه نخُست یک شکست سیاسی برای "نظام"
است که نشان می دهد حساب و تاکتیک آن در برابر اعتراضات آنها چگونه
غلط از آب درآمده.
رژیم ولایت فقیه به خوبی می تواند هزینه اجتماعی سرکوب مُستقیم
کارورزان، جان به لب رسیده ها، گُرسنگان و بیکاران را مُحاسبه کند.
چه، دست آن در برابر جامعه خالی است، کشور در باتلاق بُحران
اقتصادی فرو رفته و شالوده های نظام مالی و پولی درهم شکسته است.
اقشار گوناگون اجتماعی به این شرایط واکُنش نشان می دهند و سرکوب
عُریان آنها به شیوه ای که حکومت بدان خود گرفته، نقش بنزین بر آتش
را ایفا می کند. از این رو، "نظام" به سیاست خفه کردن بهداشتی و
پایش شده اعتراضها روی آورده است. ترفندهایی مانند ایجاد مراکز
ایزوله برای تظاهُرات، راه انداختن اتحادیه و سندیکای جعلی، از
صحنه خارج کردن فعالان از طریق دستگیری، تراشیدن محافل مُوازی و
نمایندگان دست آموز، ایجاد پیست اعتراض در برابر مجلس و جُز آن از
دل سیاست مزبور بیرون می آید.
حاکمیت در برابر اعتراضهای کارگران فولاد ابتدا همین خط را پیش
گرفت. مُحاسبه و رویکرد آن بر این مبنا قرار گرفته بود که اعتراض
آنها به همان میزانی که تداوُم می یابد، دُچار فرسایش بیشتری خواهد
شد. کارگران خسته خواهند شد و زیر فشار دوگانه معیشت و مُبارزه
خیابانی از پا درخواهند آمد. "نظام" پیش شرطهای ذوب شدن تدریجی
اعتراضها را نیز با بی اعتنایی به خواسته های کارگران، سر دواندن
آنها توسُط دوایر و نمایندگانش و سرانجام اختلاف افکنی و تهدید
فراهم آورده بود.
تداوم یافتن اعتراض کارگران از یکسو و گُسترده شدن دامنه محلی و
سراسری آن به حاکمیت نشان داد که چونان همیشه از درک شرایط و
روحیات مردُم ناتوان بوده است. مُبارزه و پایداری کارگران فولاد
سیاست و تاکتیک "نظام" را به سطل زُباله افکند و او را ناچار ساخت
از کمینگاهش بیرون بخزد و انبان خالی راه حلهای خود برای مُشکلات
جامعه را در برابر دید همگان به تماشا بگذارد.
تاثیر اجتماعی یورش به کارگران گُرسنه و بازتاب دستگیری و به زندان
افکندن آنها برای حُکومت بُحران زده فاجعه بار است. برخورد
سرکوبگرانه با مُطالبات به حق و عدالت جویانه، خشم و طُغیانی که در
میان اکثریت فرودست جامعه موج می زند را شُعله ور تر خواهد کرد.
همزمان، لشکرکشی در اهواز، به تهران و اراک، تبریز و زاهدان، به
کرمان و شیراز یادآور می شود که اُمیدی به بهبود شرایط از "بالا"
نیست و حُکومت هیچ راه حل و پاسُخی جُز شلاق و زندان در کف ندارد.
این آگاهی را "نظام" به صفهای موجود اعتراض در جامعه و آنچه که از
این پس شکل خواهد گرفت، تزریق کرده است.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|