قسمتی ازگزارش فیلم قتلهای ناموسی درآلمان
مینا احدی
سالن سینما فورا پر میشود و جای خالی نمیماند . فیلم شروع میشود و
زندگی یك دختر جوان ترك را نشان میدهد كه در آلمان بزرگ شده و به
دو زبان تركی و آلمانی كاملا مسلط است. „ اومی" اسم این دختر جوان
است كه نقش او را زیبل كه كیلی بازی میكند. او مجبور به ازدواج
اجباری میشود و به تركیه فرستاده میشود. در آنجا با خانواده همسرش
باید زندگی كنبد و یك پسر كوچك چهار ساله دارد كه در یك صحنه٬ نشان
داده میشود كه همسرش٬ بچه كوچك را زندانی كرده و مورد آزار قرار
میدهد او اعتراض میكند و بهمین دلیل كتك میخورد و در نهایت زیر
فشار آزارها و اینكه علاقه ای به همسرش ندارد و. تصمیم میگیرد فرار
كند و به آلمان بیاید. خانواده او ٬ با اعلام اینكه ناموس خانواده
برباد رفته او را تحت فشار میگذا رند به تركیه بازگردد و او از
خانواده اش نیز فرار میكند و خلاصه٬ فیلم زندگی زنان و دخترانی را
نشان میدهد كه تهدید به قتل ناموسی میشوند و تقلاهای این زنان و
دختران برای نجات خودشان و در عین حال میل آنها به بازگشت به
خانواده و احساس نزدیكی عمیق آنها به مادر و پدر و افراد خانواده
خود. در نهایت برادران " اومی" بازیگر اصلی فیلم٬ به قصد قتل او
دست بكار میشوند و این داستان دراماتیك چنین پایان می یابد٬ كه در
اثر حمله برادران او٬ فرزندش كه در آغوش مادر بود٬ به قتل میرسد.
این فیلم بسیار شبیه به فیلم زندگی هاتون سوروچو است كه در برلین
به قتل رسید. بعد از نمایش فیلم كارگردان و هنرپیشه اصلی زیبل كه
كیلی به روی سن میروند و به سوالات پاسخ میدهند. كارگردان یك فعال
سازمان عفو بین الملل بوده ٬ فئو آلاداگ یك زن اطریشی كه همسرش از
تركیه است ٬ او میگوید هدفش ساختن فیلمی است كه همه واقعیات را
نشان دهد و از نشان دادن یك تصویر سیاه و سفید اجتناب كرده . او
میخواهد در هم ریختگی و استیصال كسانی را نشان دهد كه هیچگاه در
آلمان پذیرفته نمیشوند و همیشه به آنها به چشم غریبه نگاه میشود.
و كه كیلی میگوید برایش بازی در این فیلم بسیار سخت بوده ٬ و بعضی
وقتها فكر میكرده نمیتواند این فیلم را تا آخر بازی كند. رسانه های
آلمانی مینویسند كه خود كه كیلی همین سرنوشت را دارد كه از سوی
خانواده اش طرد شده است. او نمیخواهد در این مورد حرف بزند.
فیلم موثر و تكان دهنده ای را می بینیم و در سالن بعد از این اولین
سوالها٬ بحث فورا به جایی كه باید برسد٬ میرود و سوال اینست كه علت
این معضلات چیست. یك خبرنگار در سالن میگوید كه رسانه های آلمانی
همیشه تصویر سیاه و سفید ارائه داده اند و این فیلم سعی میكند ٬ به
برادران و پدر " اومی " نزدیك شده و نشان دهد كه قاتلین هم احساسات
دوگانه دارند و ما را به اینها نزدیكتر میكند و یك فیلمساز دیگر از
سالن بلند شده و میگوید ٬ ما فیلم و مصاحبه تهیه میكنیم و سعی
میكنیم بگوییم چرا این فجایع اتفاق می افتد وسوال كماكان همین
است...
من منتقد فیلم نیستم و در این زمینه اصلا صاحب نظر نیستم ولی
بعنوان یك فعال مدافع حقوق انسانی و حقوق زنان از نظر من فیلم
ساختن از هر پدیده اجتماعی و بطور كلی همیشه هر نوع تصویر سازی از
فجایع و وقایع٬ بسیار موثرتر است از سخنرانی و مطلب نوشتن در مورد
وقایع . این فیلم بسیار تكان دهنده است و به نوعی از نزدیك زندگی و
واقعیت و احساسات را منعكس میكند. نزدیك شدن به این خانواده ها و
دیدن مكانیزم هایی كه یك برادر را و یا یك همسر را به قتل خواهر و
یا همسرش وادار میكند٬ مهم است. كارگردان در همان نیم ساعتی كه حرف
زد٬ بر بستر مالتی كالترالیسم موجود از راسیسم و همیشه غریبه باقی
نگه داشتن خارجیها حرف زد و كمتر از جریانات ناسیونالیست و یا
سنتهای عقب مانده و یا بویژه جنبش اسلامی كه با همه وجود برای
سنتهای عقب مانده و برای این تصویر از زن و ناموس پرستی مبارزه
میكند.. حرف میزند.
بنظر میرسید فیلم میخواهد ابدا وارد این عرصه نشود و به نوعی ظاهرا
قرار است این تقلاها برای نقد سیاستها و جنبش های سیاسی را به نوعی
به حاشیه براند..
این فیلم سعی كرده در سطح بماند و در سطح برخی از موضوعات را بسیار
موفق نشان میدهد. رابطه عاطفی در خانواده ٬ خشونت در خانواده و
تاثیر سنتها در خانواده ٬ ولی سوال كماكان باقی است و این فیلم سعی
كرده از آن حذر كند٬ چرا قتل ناموسی و چرا در اروپا قتل ناموسی و
چرا در چند سال اخیر شاهد رشد این پدیده بوده ایم و چرا جامعه
آلمان به این معضل كماكان از دور نگاه میكند و در نهایت به عمق این
موضوع نمیپردازد و حتی در این فیلم نیز سعی میشود ابدا به این سوال
كه نقش اسلام و جنبش اسلامی و شبكه اسلامیها در این فجایع چیست ٬
بجز چند صحنه كوتاه نمازخواندن و دعا خواندن٬ حتی نیم نگاهی نیز
افكنده نشود_...
مینا احدی
15 مارس 2010
|