تاریخ انتشار :01.03.2025
نشان دادن ثابتی
مهرنوش موسوی

این روزها که از پرویز ثابتی به خاطر جنایات وی در کمیته مشترک
ساواک در امریکا توسط سه فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی شکایت
شده، نوری روی تاریکخانه سیاه تاریخ جنبش دست راستی سلطنت طلب در
اپوزیسیون ایران انداخته شده است. سلطنت طلبان بار دیگر به هراس
افتاده، افسار پاره کرده و به دفاع از جرم و جنایت و خشونت پرداخته
اند. عرفان قانعی فرد در مصاحبه با مهدوی آزاد از جمله این مدافعین
شناخته شده است. قانعی فرد و بسیاری از سلطنت طلبان میگویند چرا
الان بعد از ۴۶ سال یک عده یاد جنایات ساواک افتاده اند؟ جمهوری
اسلامی را ول کرده، الان به رئیس ساواک در حکومت شاه گیر داده اند.
هدف این نوشته پاسخ به این سوال است. چرا الان؟
۱. ما ادعا میکنیم که پای پرویز ثابتی را خود سلطنت طلبها وسط
کشیدند، نه مخالفین نظام. اولین باری که پرویز ثابتی مطرح شد، وقتی
بود که حلقه وفادار و نزدیک رضا پهلوی و پرویز ثابتی عکس او را در
تظاهرات سلطنت طلبها در واشنگتن علنی کردند. اگر افراد نزدیک رضا
پهلوی و پرویز ثابتی او را علنی نکرده بودند حتی آدمهایی که کنار
او در خیابان تظاهرات میکردند، نمی دانستند کسی که نزدیکشان راه
میرود کیست؟ نمیدانستند این شخص رئیس ساواک بوده و مسئول اعدام و
شکنجه. پرویز ثابتی تا علنی شدن عکسش توسط خود سلطنت طلبها مخفی
زندگی میکرد حتی نام مستعار آمریکایی روی خودش گذاشته بود. علنی
کردن پرویز ثابتی و بلند کردن عکسش در تظاهراتهای سلطنت طلبها نه
اتفاقی بود نه سهوی، یک پروژه سیاسی دقیق و کار شده بود. در نتیجه
طرح این سوال الان، موقعی که از او شکایت شده، صرفن کلک آخوندی و
یک ضد حمله ابلهانه پوپولیستی است.
پرویز ثابتی را مخالفین نظام مطرح نکردند، با توافق رضا پهلوی و
پرویز ثابتی ایشان را علنی کردند و سپس این تلویزیون حامی رضا
پهلوی بود که بعد از علنی کردن عکسش به او بلندگو داد تا در برنامه
ای از اعمالش دفاع کند. مردم اولین بار پرویز ثابتی را در این
تلویزیون دیدند. اگر سلطنت طلب علنی نمیکرد، مخالفین نظام حتی
نمیدانستند این جنایتکار دقیقن کجا زندگی میکند. خب حالا سوال این
است چرا سلطنت طلب درست در اوج انقلاب زن، زندگی، آزادی، عکس پرویز
ثابتی را پخش کرد و ایشان را جلو پیشخوانش نشاند؟
۲. به نظر من علنی شدن پرویز ثابتی پروژه ای برای رفع نگرانی از
فرماندهان سپاه و بسیج و نیروهای امنیتی نظام در مقطع انقلاب ژینا
بود. افرادی که با رضا پهلوی و پرویز ثابتی سالهاست به گفته خودشان
در ارتباطند. دلیل علنی شدن پرویز ثابتی این نبود که سلطنت طلبها
بگویند حوصله مان سر رفته حالا برویم به این اعتبار یک کمی از
شکنجه آپولو و قپانی کردن و اعدام گلسرخی دفاع کنیم. حتی به اعتقاد
من هدف، دفاع علی العموم از خوبیهای حکومت شاه هم نبود. هدف سیاسی
را مقطع علنی شدن این پروژه مشخص میکند. مقطع انقلابی بیسابقه در
ایران، که تصور سرنگون کردن حاکمیت را قابل دسترس کرده بود. در
داخل کشور جوانها داشتند حساب فرماندهان سپاه و بسیج و آخوندها را
میرسیدند. حجابها را سوزانده، عمامه پرت میکردند، در بخشهایی از
قیام شهری جوانها وارد درگیری و رودررویی مسلحانه شده، از خودشان
دفاع میکردند و افراد جمهوری اسلامی را مجازات میکردند. مجید
رهنورد برای چی اعدام شد؟ چون ایستاد و در مقابل بسیجی ها مقاومت
کرد. در مهاباد دفتر فرماندهی را گرفتند، شهر را به کنترل خودشان
در آوردند. خود جمهوری اسلامی در اسناد درونی موسوم به اسناد
خبرگزاری فارس افشا کرد که تعداد بالایی از فرماندهان سپاه و بسیج
را مردم در خیابان مجازات کرده اند. در شبکه های اجتماعی عکس انها
را میگذاشتند و مردم دنبال شناسایی انها بودند. فرماندهان سپاه و
بسیج و ماموران و افسران نیروهای امنیتی و شاخ های شناخته شده قتل
و جنایت به شدت ترسیده بودند. راه فرار به خارج کشور هم بسته شد.
متوجه شدند در خارج کشور هم سیاست بین الملل چرخید. دارند سپاه را
وارد لیست تروریستی میکنند. کانادا هزاران نفر را به نفس همکاری
ولو موقت در سپاه اخراج میکند. علنی کردن عکس پرویز ثابتی جواب به
این ترس بود!
چرا که جنبش سلطنت طلب یکی از امیدهای بخش هایی از حاکمیت برای
فرار از دادخواهی است. بیخود نیست که هر ریزش کرده این حکومت، به
سرعت مثل مهدی نصیری سلطنت طلب میشود، رضا پهلوی امید این قشر برای
در رفتن از زیر بار خشم مردم است. رضا پهلوی همان موقع دقیقن به
خاطر همین قشر جلو دوربین نشست و در مصاحبه با مکس امینی گفت این
شعار نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم زیاد جالب نیست. یک حالت
انتقام جویی دارد. این شعار باعث ترس نیروهای درون حکومت میشود. به
موازات همین حرفها طرحش را برای تشکیل دولت موقت روی صفحه تلویزیون
ایران اینترنشنال پهن کرد و گفت دولت موقت از جمله با شرکت مدیران
فعلی جمهوری اسلامی و فرماندهان نیروهای نظامی و سپاهی باید تشکیل
بشود. اینها همه چراغ سبزهایی بود که رضا پهلوی داد. به اعتقاد من
از تهران رویش فشار گذاشتند که ثابت کند جرئت دفاع از شکنجه گر و
قاتل را رودروی مخالفین نظام دارد. بهترین نمونه برای اثبات این
شجاعت پرویز ثابتی بود. با علنی شدن پرویز ثابتی اگر دقت کنید یک
کمپین راه افتاد. مجری تلویزیون من و تو اعلام کرد مگه چیه؟ گلسرخی
را اعدام کردند که کردند. بالاخره خرابکار را باید نوازش کنند؟
حرفی که فائزه رفسنجانی هم در دفاع از قتل های زنجیره ای توسط پدرش
در روزنامه های داخل ایران زد. با علنی شدن عکس پرویز ثابتی شروع
کردند بستر سازی کردن که حالا اعدام همچین بد هم نیست. ممکن است
کسی که اعدام کرده حق داشته! همین الان آقای مهدوی آزاد تویئت
افراد شناخته شده سلطنت طلب را پخش کرد که تهدید کردند این سه فعال
سیاسی را که از پرویز ثابتی شکایت کردند گیر می آورند و کاری که
ساواک تمام نکرد را اینها تمام میکنند.
سلطنت طلب پرویز ثابتی را جلو جامعه گذاشت تا به قاتلان و دزدهای
فعلی حکومت مسج بدهد که بیایید بروید کاری با شماها نداریم. ببینید
با شکنجه گر ساواک چه جوری رفتار میکنیم؟ به ثابتی میگویند
عالیجناب! همانطور که گنجی به معمار هلاکاست دهه شصت گفت عالیجناب
سرخپوش!
اخلاقی هم نیست. رژیم چنجی که سلطنت طلب دنبالش هست، یک گاوبندی
علنی با بخشهایی از خود این نظام قتل و جنایت است.
۳. شکایت از پرویز ثابتی بسیار کار پسندیده، موثر و خوب است.
اتفاقن بر علیه جمهوری اسلامی هم هست و نشان میدهد که جنایت شامل
مرور زمان نمیشود و از نظر ما همه باید بریزند از این عمل و از این
دادخواهی دفاع کنند. اگر آلمان بعده هفتاد سال هنوز پیرمرد نود
ساله را از خانه اش بیرون میکشد به خاطر اینکه نگهبان آشویتس بوده
و روی صندلی چرخدار میبرد و محاکمه میکند. ما هم میتوانیم به جنبشی
که از طریق جنایتکاران سابقش برای جنایتکاران فعلی پل زده تا زیر
ابی بروند، نشان بدهیم که یک جنبش بیداری هست و نمیگذارد این امر
صورت بگیرد. همه فعالین سیاسی باید از این دادخواهی دفاع کنند.
نباید گذاشت قتل و جنایت عادیسازی بشود.
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|