مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 30.11.2013

آیا توافق ژنو، رنگ کره شمالی می‌گیرد؟

 مجید محمدی




هفت دلیل برای سرنوشت مشابه توافق اتمی با جمهوری اسلامی و کره شمالی


مدافعان توافق ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ گروه ۵+۱ با جمهوری اسلامی این مصالحه را با مصالحه‌های اتمی با کره شمالی که همه ناکام ماندند متفاوت معرفی می‌کنند چون نمی‌خواهند احتمال بی‌نتیجه بودن آنها در این مقطع مطرح شود. آنها توافق ژنو ۳ را گام اول برای رسیدن به مصالحه می‌نامند و بدان خوشبین هستند اما آیا روشن است این گام اول به کجا خواهد انجامید؟ آیا جمهوری اسلامی به همان راه کره شمالی نخواهد رفت؟ رفتار جمهوری اسلامی در حوزه‌های دیگر چه تصویری از ادامه‌ی مذاکرات و ادامه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای‌اش در برابر ما می‌گذارد؟ با نگاهی به رژیم‌های مشابه با برنامه‌ی اتمی مشابه، هفت دلیل برای سرنوشت مشابه این مصالحه با توافق‌های با کره شمالی وجود دارد:


استیلا جویی نظامی منطقه‌ای

هر دو کشور در منطقه‌ی خود به دنبال کسب نفوذ و نیز تداوم تهدید حمله به یکی از کشورها بوده‌اند: ایران اسرائیل را به محو و کره‌ی شمالی کره‌ی جنوبی و ژاپن را به حمله تهدید کرده است. جمهوری اسلامی و کره‌ی شمالی در منطقه‌ی خود یک عامل بالقوه‌ی تهدید از نظر همسایگان به شمار می‌آمده‌اند. جمهوری اسلامی امروز در سوریه حضور نظامی دارد. برنامه ی اتمی متوجه به ساخت سلاح یکی از ابزارهای موثر سلطه‌ی منطقه‌ای نظامی است که هر دو رژِیم برای تحقق و تحکیم سلطه بدان نیاز دارند.

نظام سیاسی

رژیم جمهوری اسلامی شاید در دهه‌ی هفتاد تفاوت‌هایی با کره‌ی شمالی از حیث ساختار سیاسی و مراکز قدرت داشت (حاکمیت دوگانه و رقابت نهادهای انتخابی با نهادهای انتصابی) اما در نیمه‌ی دوم دهه هشتاد کاملا به سمت کره‌ی شمالی رفت. در جمهوری اسلامی نیز امروز یک باند نظامی امنیتی که خامنه‌ای آنها را هدایت می‌کند بخش عمده‌ای از ثروت و قدرت کشور را در اختیار دارد، وضعیتی که در کره‌ی شمالی نیز دقیقا به همین شکل جریان دارد. هر دو رژیم اقتدارگرا و تمامیت خواه هستند و دستگاه تبلیغاتی آنها در جهت پیشبرد نظام تمامیت خواه عمل می‌کند. وضعیت رسانه‌ها و نهادهای مدنی در جمهوری اسلامی در دو دهه‌ی گذشته وخیم‌تر و وخیم‌تر شده و به سمت این وضعیت در کره‌ی شمالی پیش می‌رود.

هر دو رژیم بر اساس فریب و دروغ و تقلب عمل می‌کنند و تعهدات بین‌المللی خود را در حوزه‌های مختلف نادیده می‌گیرند. هر دو خود را ضد امپریالیست می‌دانند و می‌خواهند جامعه‌ی آرمانی خود را به ضرب زور و اسلحه و ترور و شکنجه به وجود آورند. دو رژیم همکاری‌های نظامی گسترده‌ای دارند. آیا غیر عادی است که انتظار رفتار مشابهی از این رژیم‌ها در کسب سلاح‌های کشتار جمعی داشت؟

انتخابات ریاست جمهوری و آمدن روحانی نباید ناظران را گول زند. کسی بیرون از کاست حکومتی و وفادار به برنامه‌های جمهوری اسلامی از جمله برنامه‌ی هسته ای آن نمی‌تواند در انتخابات نامزد شده یا انتخاب شود. تغییر مشی حکومت بعد از انتخابات نیز ناشی از خواست مردم نبود بلکه ناشی از فشار تحریم‌ها بود. خواست‌های مردم ایران که در انواع انتخابات بیان شده همه نادیده گرفته شده است و این یکی نمی‌تواند استثنا باشد. ظریف و دیگر اعضای تیم سیاست خارجی در چارچوب خواست هسته‌ی نظامی امنیتی عمل می‌کنند و نباید گول ظاهر و سخن گفتن آنها به زبان انگلیسی را خورد. تنها نگاهی به سخنان ظریف در مجلس در ۶ آذر ۱۳۹۲ (لاطائلات خواندن سخنان نماینده‌ی امریکا، کاغذ پاره خواندن قطعنامه‌ها و توهین به ایالات متحده) این نکته را روشن می‌سازد.



برنامه‌ی مخفی و پنهانکاری

مذاکره با هر دو رژیم هنگامی آغاز شد که هر دو سال‌ها در برنامه‌ی اتمی خود پیش رفته بودند و توانسته بودند سایت‌های اتمی خود را سال‌ها از چشم جهانیان و مردم خود پنهان دارند. قرارداد ۱۹۹۴ با کره‌ی شمالی هنگامی بسته شد که کره‌ی شمالی راکتور آب سنگین خود را برای جدا کردن پلوتونیوم ساخته و مواد کافی برای یک بمب در اختیار داشت. قرارداد ۲۰۱۳ با جمهوری اسلامی هنگامی منعقد شد که جمهوری اسلامی اورانیم غنی شده برای ساخت چهار بمب را در اختیار داشت.



فشار تحریم‌ها

فشار تحریم‌ها بر هر دو کشور در دوره‌هایی شدت یافته و هر دو کشور تلاش کرده‌اند با مذاکره و برخی عقب نشینی‌های موقتی و تاکتیکی از این فشارها بکاهند. اما بلافاصله پس از کاهش فشارها برنامه‌ی سابق دنبال شده است. از این جهت تفاوتی میان دو کشور نیست. تنها عاملی که میان دو کشور تفاوت ایجاد می‌کند نفتی بودن اقتصاد جمهوری اسلامی است. نفتی بودن اقتصاد جمهوری اسلامی می‌توانست بر جمهوری اسلامی فشار ایجاد کند در صورتی که امکان قطع کامل صادرات وجود داشت. بدین لحاظ تحریم‌های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی شدید تر از کره‌ی شمالی نبوده است تا بتوان این عامل را تضمین کننده‌ی توافق اخیر دانست. فشار تحریم‌ها حتی بر کره‌ی شمالی در سال‌هایی برای مردم آن کشور بیشتر احساس شده است. کره شمالی در سال‌هایی از حیث مواد غذایی دچار قحطی و گرسنگی بوده اما برنامه ی اتمی‌اش را به پیش برده است.


خواست بمب

بر اساس گزارش‌های سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری هنوز تصمیمی برای ساخت بمب نگرفته اما این بدین معنا نیست که جمهوری اسلامی بمب اتمی نمی‌خواهد. بر اساس فشارهای بین‌المللی هنوز در باب زمان آن تصمیم گرفته نشده است اما همه ی قرائن حاکی از حفظ برنامه‌ی اتمی و کسب ظرفیت‌های ساخت بمب است. کره‌ی شمالی نیز همین مسیر را طی کرده است. برنامه‌ی اتمی کره‌ی شمالی نیز بر اساس فشارهای بین‌المللی و تحریم‌ها فراز و نشیب‌هایی داشته اما نمودار تحول آن حاکی از پیشرفت تدریجی و رفتن به سوی ساخت بمب بوده است. در این که نامه‌های اتمی جمهوری اسلامی و کره‌ی شمالی (با یک فاصله‌ی دهساله) متوجه به کسب امکانات ساختن بمب بوده و در آن جهت حرکت داشته‌اند شکی نیست. شک و تردیدها در هر دو مورد در باب میزان پیشرفت و زمان ساختن بمب بوده است.


مسیرهای بسیار نزدیک

مسیری که کره‌ی شمالی و جمهوری اسلامی در دوره‌های مختلف طی کرده‌اند بسیار شبیه بوده است: شروع از غنی سازی و به موازات آن تلاش برای تولید پلوتونیم در تاسیسات آب سنگین و بعد تلاش برای ساختن کلاهک. توافق ژنو ۳ برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی را متوقف یا منجمد (چنانکه در تیترهای روزنامه‌های اروپایی و امریکایی دیده می‌شود) نمی‌کند بلکه فقط پیشرفت آن را کند می‌کند، اگر جمهوری اسلامی به تعهداتش وفادار بماند. کره‌ی شمالی به این تعهدات وفادار نمانده است. سخنان ظریف در مجلس در باب ادامه‌ی کار ساختن تاسیسات اراک تردیدی جدی در تعهد جمهوری اسلامی به توافق ژنو در نوامبر ۲۰۱۳ مطرح می‌سازد.



بازرسی‌ها و چند جانبه بودن مذاکرات محدودیت دارند

قراردادهای منعقده با جمهوری اسلامی و نیز کره‌ی شمالی چند جانبه بوده‌اند (غیر از قرارداد ۱۹۹۴ میان ایالات متحده و کره‌ی شمالی) و چند جانبه بودن مانع از مخفی بودن برخی وجوه آنها یا توقف آنها نشده است. بازرسی‌ها هیچگاه نمی‌توانند مانع از پیشبرد برنامه‌های مخفی شوند. بسیار از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی برای جهانیان ناشناخته بود و بعدا توسط مخالفان یا کشورهای خارجی کشف شدند.


دلایل هفت گانه‌ی فوق اصولا به این معنا نیست که باید دریچه‌ی دیپلماسی با جمهوری اسلامی را بست. همیشه احتمال موثر واقع شدن فشارهای بیرونی هست حتی اگر احتمال آن اندک باشد. دلایل هفت گانه بدین معناست که باید محدودیت‌ها و مشکلات این مذاکرات و مخاطرات آن را در نظر گرفت. همچنین نباید خود را به خوش خیالی زد.

 

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد