مقاله

 

 

تاریخ انتشار : 30.07.2021

هرش و مصداقی

سایت افشاگر


در گزارش پلیس از بازجویی هرش در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۹ آمده است:ی از طرف نوری مورد تهدید قرار گرفته بود، شروع کرد از طریق گوگل در مورد نوری اطلاعات کسب کند. او میخواست بداند که او چطور آدمی بود. در تاریخ ۸ آگست ۲۰۱۹ بود که اینکار را کرد. آن موقع بود که فهمید که نوری، عباسی هم صدایش می زدند و آن موقع به فارسی، از طریق گوگل اطلاعات کسب کرد. و آن موقع چیزهای وحشتناکی در مورد گذشته نوری برایش مشخص شد. کسی که راجع به نوری چیزهایی نوشته بود یک آدمی بود که در سوئد زندگی میکرد بنام ایرج مصداقی. ایرج کسی بود که خودش هم زندانی بود. هٍرِش این کارها را درارتباط با اختلافی که برای گرفتن حضانت بچه اش داشت کسب کرد برای اینکه نشان بدهدکه آدمهایی که دور و بر سمیه هستند چقدر خطرناک هستند. هٍرِش سعی کرد که اطلاعات کسب کند راجع به ایرج مصداقی. برای اینکه بتواند با او تماس بگیرد. بعد یک نامه برای ایرج مصداقی نوشت برای اینکه او گواهی بکند که حمید نوری چقدر آدم خطرناکی هست. هٍرِش تصمیم گرفت که از این گواهی، برای این دعوایی که در خصوص حضانت بچه اش داشت استفاده بکند. این نامه حدود ۱۰ تا ۱۳ اکتبر ۲۰۱۹ فرستاده شد، تقریبا ۳ تا ۴ روز بعد از آن ایرج با او تماس گرفت…

هٍرِش و ایرج در تاریخ ۱۷ اکتبر با همدیگر در مرکز شیستا با هم ملاقات کردند…

ایرج میخواست که یک عکس از نوری ببیند؟ هٍرِش آن موقع یک ویدئویی را بهش نشان داد که همانروز نوری برایش فرستاده بود و بهش می گفت که هرس چطوری برایش بلیط آمدن به سوئد را بخرد. هٍرِش بعدا این فیلم را برای بازجو نشان میدهد. این ویدئو توی تهران ضبط شده است…

هٍرِش قرار میشود که خودش را به آن راه بزند و اصلا صحبتی راجع به اینکه او ایرج را ملاقات کرده نکند…».

ایمیل دژخیم نوری از ایران به مصداقی ۱۰ ماه قبل از سفر به سوئد و دستگیری

۱۵- در کمال شگفتی در اسناد علنی شده ایمیل‌هایی از نوری به مصداقی ۱۰ ماه قبل از سفر و دستگیری در سوئد، دیده می‌شود. از

جمله پلیس سوئد ایمیل ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹ از نوری در داخل ایران به مصداقی را در تلفن نوری پیدا کرده است. این ایمیل در تاریخ ۱۷ فوریه ۲۰۲۰ در پرونده به شرح زیر ثبت شده است :

«واحد عملیات ملی پلیس بخش بررسی جنایات جنگی

شماره پرونده: – KO1391829-19 5000

این اطلاع مربوط هست به آدرس میل Irajmesdaghi@gmail.com که در تلفن شخص مظنون پیدا شده است… شخص مظنون دو میل به آدرس Irajmesdaghi@gmail.com از آدرس hamidnouri1961@gmail.com فرستاده است. در تاریخ ۱۷-۰۱-۲۰۱۹ ساعت ۲۱۴۵یک میل هست که در بخش پیشنویسها وجود دارد درتلفن hamidnouri1961@gmail.com که به آدرس Irajmesdaghi@gmail.com هست این ایمیل نه محتویات دارد نه تیتر.

در تاریخ ۱۷-۰۱-۲۰۱۹ ساعت ۰۹۲۸ یک میلی هست که در قسمت میلهای فرستاده شده در تلفن حمید نوری به آدرس میلش hamidnouri1961@gmail.com که به آدرس Irajmesdaghi@gmail.com فرستاده شده این میل محتویاتی ندارد، ولی بعنوان تیتر یک چیزی «حمید نوری عباسی» نوشته که به فارسی هست. بجز اطلاعات مذکور، اطلاعات دیگری در مورد این میلها وجود ندارد».

چه بسا ایمیل‌های دیگری هم وجود داشته که پاک شده یا هنوز علنی نشده است.

۱۶-دژخیم و مزدور، هر دو در بازجوییهایی که پیرامون این ایمیل از آنها بعمل آمده است به کلی حاشا کرده و منکر تبادل ایمیل شده اند! در ۲۳ آوریل ۲۰۲۰ نوری در این رابطه مورد بازجویی قرار میگیرد. نوری به وضوح در پاسخ به این سوال تعادلش به هم میخورد و تلاش میکند وجود چنین ایمیلی را از اصل انکار کند. قسمتهایی از سوال و جواب در این خصوص که کلیپ آن با صدای خود نوری منتشر شده بشرح زیر است:

«مارتین [افسر تحقیقات] : آدرس ایمیل و پست الکترونیکی تان را میتوانید بگویید؟

ج [نوری] : من هیچ موقع از ایمیل استفاده نکردم. وارد نبودم. اصلاً ایمیل یا جیمیل نداشتم. البته پسرم برای من یک آدرس درست کرده بود ولی من هیچ موقع استفاده نکردم. شاید یک بار یا دو بار در این ده بیست ساله فقط یاد بگیرم که هیچ وقت هم یاد نگرفتم. پس من هیچ استفاده ای نکرده ام. اصلا بلد هم نیستم.

س. آدرس ایمیل توی تلفن‌تان پیدا کردیم

ج. بله. من که خودم دارم میگم

س. hamidnouri1961@gmail.com

ج. بله من که گفتم دات کوم جی میل.گفتم پسرم برام درست کرده ولی هیچ موقع من استفاده نکردم…

س. یعنی پس از طریق ایمیل با یک آدرسی که irajmesdaghi@gmail.com وهمان آدرس جی میل را دارد تماسی نداشتید؟

ج. اصلا….. اصلا

س. منظورتان این است که ممکن است کس دیگری دسترسی به کامپیوترتان داشته و از ایمیل شما استفاده کرده ومیل فرستاده؟

ج. کی؟ چه سالی؟

س. من سئوال را ازتان میپرسم. کسی بوده که این کامپیوتر شما را استفاده کرده باشد؟

ج. من اصلا کامپیوتر نداشتم. فقط موبایلم. هیچ موقع استفاده نشده. اصلا محاله محاله که استفاده کرده باشند.

س. ممکنه کسی از موبایلتان استفاده کرده باشه واین ایمیل را فرستاده باشد؟

ج. شاید کسی هک کرده باشه. من خبر ندارم. که فکر هم نکنم کسی این کار را کرده باشد. چون تو این مدت هم من هیچ چیزی نفهمیدم والآن برای اولین باره که دارم میشنوم. شاید یک کسی یک شیطنتی یک دسیسه ای کرده در خصوص همین پرونده. که بخواهد مدرک درست کند. من قاطعانه میگویم که نه از ایمیل استفاده کرده ام ونه از جی میل ونه برای این شخصی که شما میگویید اصلا هیچ مکاتبه ای هیچ تماسی هیچ ایمیلی هیچ چیزی نداشته ام. اصلا نبوده. اگرهم چیزی هست یک توطئه است.اگر چیزی مدرکی دارند ارائه بدهند تا من توضیح بدهم.

س. کدی دارید تو تلفنتون؟

ج. کد چی؟

س. برای اینکه موبایلتون را روشن بکنید کد دارید؟

ج. خودش باز کرده موبایلم رو. همه زندگی موبایلمو شما در آوردید که. شما هر چی تو موبایل من بوده آوردید نشان دادید. همه را در آورده اید زندگی مرا. من هنوز هم میترسم که عکسهای خانوادگی مرا که شما دربیارید دست اینا بیفته من زندگیم با خطر مواجه میشود. همه مدارک مرا که شما در آورده اید. اولین روز بازجویی هم به من گفتید آقا این کدها را اگر نمیدهی ما خودمان در میاریم. اقای مارتین به من گفت که …اگر ندی خودمان میرویم در میاریم. من گفتم این موبایل یک وسیله شخصی منه. از شما خواهش میکنم شما اجازه ندارید به وسیله شخصی من دست بزنید. وازشون خواهش کردم دست به موبایل من نزنید. یک موضوع خیلی مهم در خصوص همین موبایل من بگویم. آقای مارتین، جناب آقای یوآکیم من برای چندمین بار گفتم من در خصوص ادعاهای این گروهک تو این ده بیست سی ساله همیشه اطلاع داشته ام که اسمی شبیه اسم من را گفته اند. وهمیشه هم گفته ام که من با خبر بوده ام این چرت وپرتها را اینها میگویند. ویک اسمی شبیه اسم من هم خوانده بودم ودیده بودم که گفته اند. وحتی در مهمانیها یا جلسات بعضی از دوستانم به من میگفتند که اینها یک اسمی شبیه اسم تو را گفته اند. وبعضیها…

س. از سئوال داریم دور میشویم. خوب؟ سئوال من این است: رمز وکدی دارید توی موبایلتون؟

ج. اگر هم بوده الان یادم نیست واگر هم باشه که چیز شخصی منه.

س. اگر یادتان باشد ما گفتیم که ما وارد موبایلتان شدیم وبعد هم شما نمیخواستید بگوییدکه چه کد ورمزی دارد. فقط میخواهم بدانم که اصلا رمز یا کدی داشته موبایلتان یا نه؟

ج. اصلا ! من میخواستم همین توضیح را بدهم که صحبت مرا قطع کردند. اگر اجازه میدادند من چند جمله دیگر میگفتم همین سئوالشان را جواب میدادم.

س. حالا فقط جواب این سوآل را مستقیم بدهید:‌دارید کد یا نه؟

ج. اولین جلسه جوابشونو دادم یادشونه؟ جلسات اول بازجویی از من پرسیدند. یادشون هست؟

س. نه شاید یادم نیست.

ج. بله من یادم هست. براشون توضیح میدهم. گفتش کد واینها. گفتم شرمنده ام. وسیله شخصی منه شما هم اجازه ندارید دست بزنید. آقای مارتین هم گفت خودمان میرویم در می آوریم. و در آوردند. آوردند دنیایی مدرک نشان دادند من هم گفتم اشکال ندارد. یک نکته خیلی ریزی چون شما پلیس هستید من خدمت شما بگویم. شما بدونید که من اگر کوچکترین خلافی کرده بودم یا جرمی کرده بودم یا می ترسیدم موبایل هستی ام را با خودم نمی آوردم آقای مارتین. این خیلی موضوع مهمی است. من با اینکه میدانستم اینها این اسم را گفته اند موبایلم را آوردم. همه زندگی من هم توی موبایلمه. شما همه را درآوردید. اگر شما ندارید من هر چه جلسه در ایران داشتم به شما قول میدهم همه عکسها را بیاورم برای شما.

مترجم. هر چی؟!

نوری. هرچه جلساتی که ما در تهران داشتیم با همکاران با دوستان شرکت مان همه را عکس داریم. اگر آقای مارتین بخواهد همه عکس این بیست ساله سی ساله را من میآورم. من با دوستان دوران سربازیم، شرکتمون، اداره، زندان هر سال جلسات داریم. ایشون دستور بدهد من میگویم عکس این بیست ساله سی ساله رو همه رو خانواده ام ببرد سفارت تحویل بدهد. که شما بدونید من پاک پاکم. من اگر کوچکترین خلافی کرده بودم ویا ترسی داشته باشم هفت سال به اتحادیه اروپا به کشورهای اروپایی نمی آمدم. من هر سری دارم به شما میگویم که اینها این بیست سی ساله این اسمها را گفته اند. من اسم شبیه خودم را تو این بیست سی ساله دیده ام. حتی دوستان در جلسه میگفتند حمید اینها اسمی شبیه اسم تو را هی دارند میگویند. حتی دوستام برای من تو موبایل برای من فرستادند که حمید ببین این چرت وپرتها چیه در رابطه با یک اسمی شبیه توست؟ تو این ده بیست ساله هی دوستانم تک وتوکی به من میگفتند. ولی من چون دروغ نمیگویم، خلافی نداشتم، جرمی نکرده بودم اصلا اهمیت نمیدادم.

مارتین. بگذارید. از سئوال پرت شدیم.

نوری. من همین را توضیح دادم که من موبایلی آوردم همه زندگیم هست پس چون خلافی ندارم موبایلم را آوردم. بگو شما این موضوع به این مهمی را چرا دقت نمیکنید؟ اگر من موبایل همراهم نداشتم شما باید این شک را میکردید که پس این یک مشکلی دارد.

یوآکیم: مارتین ازتون یک سئوالی کرد که آیا شما موبایلتان کد داشته یا نه، اگر فکر میکنید که جواب را دادید که کنار بگذاریم؟

نوری: گفتم بله. جلسه اول بهشان گفتم که این موبایل وسیله شخصی من است شما اجازه ندارید وارد بشید ایشون گفت خودمان میرویم وارد میشویم. رفته وارد شده در آورده همه را.

مارتین. پس اگر بخواهیم جواب مستقیم تان را بدانیم این است که موبایلتان کد داشته است.

نوری. من این را گفتم؟! من میگویم شما اجازه ندارید به موبایل من وارد شوید. موبایل من یک وسیله شخصی است. ولی شما رفتید درآوردید. همه چیز را درآورده اید.

مارتین. می گویند که ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹ ساعت ۱.۴۵ یک ایمیل واسه ایرج مصداقی از آدرس ایمیل شما که همین hamidnouri1961@gmail.com حمیدنوری ۱۹۶۱ بوده توی جی میل فرستاده شده است.

نوری. محال است. محال است. ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹ ؟

مارتین. بله

نوری. به ایرانی چه سالی میشود؟

مارتین. به هر صورت …

نوری. ایرانی آن را دربیاورم. اجازه بدهید.

مترجم. سال پیش بوده دیگر

نوری. تاریخ ایرانش خیلی مهم است. ۲۰۱۹؟

مترجم: ۱۷.۰۱

نوری: به ایرانی کی میشود؟ الآن اگر… اجازه بدهید ۱۱.۱۰ باشد… نه محال است اصلا. جزو محالات است. هیچ اصلا صد در صد..

یوآکیم: بگذارید سئوالش را بپرسد.

نوری: باشه باشد

مارتین. ساعت نه و۴۵ ثانیه [دقیقه] بود

نوری. نه و۴۵ ثانیه[دقیقه] کی؟

مارتین. شب همان ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹ اینها بخشهای مختلف دارد چیزی که از صندوق میل خارج میشود بوده [میرود] واسه اون [مصداقی]

نوری. اصلا جزو محالات است

مارتین: داخل آن ایمیلی که فرستاده شده هیچی نبوده است.

نوری. ها!

مترجم: حتی موضوعی هم نبوده

نوری: من میگویم محال است.آقای مارتین!

مارتین. صبر کنید. صبر کنید. صبر کنید. چند دقیقه قبل از اینکه این ایمیل را فرستاده بشود

نوری: خوب

مارتین: چند دقیقه قبل از اینکه این ایمیل فرستاده شود همان تاریخ یعنی ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹ ولی ساعت ۲۱ و۲۸ ثانیه[دقیقه]

نوری: تاریخ ایرانیش رو بگن. من که اینها رو متوجه نمیشوم

مارتین: ایمیل واسه ایرج مصداقی فرستاده شده ومحتویاتی نداشته

نوری: اصلا محاله. اگر این را ثابت کردید من همه چیز…

مارتین. صبر کنید.

نوری:‌بفرمایید.

مارتین:‌موضوع نامه ایمیل نوشته شده «حمید نوری عباسی» به فارسی نوشته شده بوده

نوری: محاله دارم میگویم. اصلا محال محال است. من میگم اصلا بلد نیستم ایمیل جیمیل کار کنم. گفتم آدرس را پسرم برایم درست کرده ودر طول این مدت اصلا من استفاده نکرده ام.

( شلوغ میشود. دو سه نفر حرف میزنند.

مترجم : وکیلتون میخواهد.. این سئوال نیست فقط میخواهند اطلاع بدهند.

نوری. تاریخ ایرانیش را دربیاورید شاید من بتوانم دریابم چیست.

مارتین: همین تاریخ است. روز ۱۷ ژانویه ۲۰۱۹

نوری: چی؟ همین تاریخ؟

مترجم: 17 ژانویه ۲۰۱۹

نوری: پس میشه الآن تو ایران. الان که۰۱.۱۷ نیستیم. الان برج ۴ هستیم

مترجم: نه اون تاریخی قبلی که گفتند.

نوری: خوب تاریخ ایرانیشو بگویید تا من بگویم. بعد اینجا حمید نوری آن اشتباه است. مال من او یو OU هست. نگاه کنید. الآن شما بیاورید بازجویی من همه اش NOU هست.

مارتین: اینها چیزهایی است که در موبایلتون پیدا شده است. از ایمیل شما استفاده شده است. نگاه کنید این آدرس ایمیل است. فکر میکنید که اشتباه نوشته شده؟

نوری: ببین من گفتم که پسرم برای من یک آدرس ایمیل ای جیمیل درست کرده . اصلا من استفاده نکردم. در اول جلسه هم گفتم اصلا بلد نیستم. اگر تو موبایل من درآوردند که من در طول بیست ساله سی ساله یک دانه ایمیل یا جیمیل فرستاده باشم. هیچ موقع من استفاده نکرده ام. هیچ موقع. قاطعانه دارم میگویم. چون بلد نیستم من اصلا. آقای مارتین من به شما هیچ موقع دروغ نخواهم گفت. این را خیالت صد در صد راست باشد. شما میدانید من آدم با شهامتی هستم. اگر فرستاده بودم یا حرف زده بودم میگفتم کردم ترسی ندارم. برای چی بترسم؟ برای چی بترسم؟ برای چی نگم؟ تمام شد.

مارتین: حالا اگر فرض شما از این آدرس ایمیلتون واسه خوب، برای ایرج مصداقی ایمیلی نفرستادید پس کی ممکنه این کار را کرده باشد؟

نوری: من چه کنم؟ من میگویم من نکرده ام. اصلا هم نرفته. اصلا هم قبول ندارم. شاید کسی هک کرده. پیامش را شما بخوانید ببینید چه گفته است. اگر موبایل من هست من باید یک دانه ایمیل یا جیمیل برای کس دیگری فرستاده باشم دیگه. مستر یوآکیم، مستر مارتین من به شما راست میگویم. من هیچ موقع از ایمیل و یا جیمیل استفاده نکرده ام وبلد نیستم. این را با جرئت وبا شهامت میگویم. شما شش ماه است که دارید مرا شبانه روز بازجویی میکنید. هنوز یک کلمه به شما من دروغ نگفته ام. با اینکه دارم سخت ترین شرایط را در این زندان دارم تحمل میکنم. من اتفاقا خیلی مشتاقم که شما اصل داستان را متوجه بشوید بالاخره چیست. من یک سئوال از شما میکنم خواهش میکنم جواب بدهید: آیا شما فقط قصدتان این است که مرا محکوم کنید یا میخواهید واقعیت را ببینید چیست؟ ازشون خواهش میکنم صادقانه این را به من بگویند. واقعیت یا محکومیت من؟ این را بگویند تا من توضیح بدهم.

مارتین: آه.. ما دنبال حقیقت هستیم.

نوری: خیلی از شما ممنونم. من را سالهای سال نگهدارید تا آخر واقعیت برای شما مشخص بشود. که آن کسانی که به شما دروغ میگویند ودارند از شما سوء استفاده میکنند مشخص بشود. مرا سالهای سال نگهدارید. من به شما ثابت خواهم کرد که واقعیت وحقیقت چیست. آقای مارتین درکشور ایران انقلاب شده.۴۱ سال پیش جمهوری اسلامی آنجا مستقر است. آقای مارتین آقای یوآکیم دهها گروه مخالف ومنتقد ضد حکومت ایران هم بوده وهم هست. موضوع خیلی مهم است دو باره میگویم. دهها گروه سازمان وافراد ضد حکومت ایران هم بوده اند وهم هستند. آقای مارتین تنها گروهی که دست به اسلحه برده واعلام جنگ مسلحانه بر علیه حکومت ایران کرده همین گروهک منافقین است. تنها گروه. آقای مارتین خیلی موضوع مهم است تنها گروه که دست به اسلحه برده این گروه است. آقای مارتین برای یکبار هم که شده فیلم جنایات اینها رو ببین حداقل از سفارت بگیر فقط نگاه کنید. من دهها بار دارم به شما میگویم اینها تو ایران هزاران نفر را کشته اند. آقای مارتین داعش، اسم داعش را شما شنیدید؟ شنیدید؟

مارتین: بله

نوری: همین کاری که داعش تو این یک سال دو سال سه سال پیش کرد تو کل دنیا اینها چهل سال پیش تو ایران کردند آقای مارتین.

مترجم: چهل سال پیش گفتید؟

نوری: بله. من از شما خواهش میکنم یکبار که شده بشینید فیلم را نگاه کنید یکبار فقط. هی من به شما میگویم که اینها به خودشان بمب بسته اند پنج تا امام جمعه را کشته اند برده اند رو هوا شما اصلا دقت نمیکنید. آقای مارتین داعش افراد را زنده زنده می کشت وآتش میزد فیلمهایش را شما دیده اید. آقای مارتین آقای یوآکیم سال شصت سی ونه سال پیش اینا سه تا پاسدارو شکنجه کردند زنده زنده کردند تو گور خاک ریختند. زنده. فیلمش هست. نگاه کنید یکبار شده. فقط یکبار نگاه کنید.

مترجم: چه سالی؟

ج. سال ۱۳۶۰ سه تا پاسدار رو اینها پوستاشونو کندند موقعی که اینها رو از قبر در آوردند بدنشان داغ بود. اگر شما این موضوع مرا بگیرید میدانید که اینها جنایتکارند تو کشور شما هستند. من که قانونمند وارد کشور شما شده ام. این گروهکه. آقای مارتین اگر در کشور شما، این سئوال را جواب بدهید اگر در کشور شما یک گروهکی اعلام جنگ بر علیه دولت وحکومت شما بکند شما چگونه باهاش برخورد میکنید؟ آقای یوآکیم چکار میکنید؟

مارتین: حالا این مجاهدین یا منافقین چه کارهایی را کرده اند توی ایران یا بر علیه ایران این نیست که ما داریم بررسی وتحقیق میکنیم. ما داریم بررسی وتحقیق میکنیم که با آنها در زندان ایران چطوری رفتار شده است.

نوری: آقای یوآکیم من این را می فهمم. می خواهم شناخت شما را نسبت به شاکیها وشاهدها مشخص کنم که شخصیت اینها را شما بدانید. آقای مارتین یک ضرب المثل هست در ایران من از شما خواهش میکنم این را بنویسید. یک ضرب المثل ایرانی هست میگوید: ‌آنکس که با مادر خود زنا کند با دیگران چه ها کند؟ تمام سئوالات شما تو این ضرب المثل است. چون میخواهم ضرب المثل تو ذهنتان بماند دوباره میگویم: ‌‌آنکس که با مادر خود زنا کند با دیگران چه ها کند.

مارتین: صبر کنید داریم از موضوع دور میشویم داریم میرسیم به آخر.

نوری: این خیلی مهم است من باید این را توضیح بدهم. من ضرب المثل را گفتم اجازه بدهید معنایش را بگویم. معنایش این است کسی که به مادر خودش رحم نکند به هیچکس رحم نمیکند. یعنی کسی که به کشور خودش حمله کند، بمب بگذارد، آدمها را بکشد، با کشور دیگری همدست بشود به کشور خودش حمله کند اگر قدرت دستش بیفته خدا میداند با کشورهای دیگر چکار کند. خدا میداند. معنایش یعنی این. توانستم منظورم را برسانم؟

مارتین:‌بله

نوری:‌خیلی ممنون از فرصتی که به من دادید. اجازه میدهید سئوالات دیگر را بگویم یانه؟

مارتین: دیگر باید تمام کنیم.

۱۷-مصداقی در ۳۰ مارس ۲۰۲۰ در همین رابطه بصورت تلفنی مورد بازجویی قرار میگیرد. او پاسخ میدهد چنین چیزی را به یاد نمی آورد. در سند آمده است:

«اطلاع دهنده: مارتین استین

تاریخ: ۳۰-۰۳-۲۰۲۰

این اطلاعات در مورد ایمیلی هست که نوری برای ایرج مصداقی فرستاده است.

در تاریخ ذکر شده بالا با ایرج مصداقی تماس گرفته میشود بخاطر این یادداشت در حین خدمت که قبلا تنظیم شده بوده و در ارتباط با تجزیه و تحلیل تلفن نوری هست که نوری یک میلی به آدرس جی میل ایرج مصداقی فرستاده و این میل را از آدرس میل خودش hamidnouri1961@gmail.com فرستاده است.

سوالی که از ایرج میشود این هست که آیا او بخاطر می آورد که ایمیلی از طرف نوری بدستش رسیده باشد ایرج مصداقی با این وجود نمیتواند که بخاطر بیاورد که ایمیلی از طرف نوری دریافت کرده باشد».

احضار مصداقی به اوین توسط نوری و قول همکاری

۱۸-بر خلاف سایر زندانیان آزاد شده که دیگر سر و کاری با دژخیم نوری نداشتند، مصداقی شش ماه پس از خروج از زندان توسط نوری احضار می‌شود. در گزارش پلیس از بازجویی مصداقی در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ آمده است:« هر هفته او (مصداقی) مجبور بود برود به سازمان امنیت خودش را معرفی بکند و مورد بازجویی قرار بگیرد و زیر یک کاغذی را امضا بکند. خانمش در طی ۵ سال هر هفته به آنجا مراجعه میکرد. بعد از شش ماه عباسی به شماره خانه ایرج زنگ زد و با مادرش صحبت کرد در مورد اینکه او باید برگردد به زندان اوین. مادرش آن موقع خیلی ترسیده بود. او نمیدانست چه اتفاقی قرار بود که بیفتد. ایرج هم نمیدانست برای چی او باید میرفت آنجا ولی به هر حال اینکار را انجام داد. او رفت به بخش دادستانی زندان اوین. به چشمش چشم‌بند زدند و او را بردند به آمفی‌تاتر، آنجایی که یک تعداد زیادی زندانیها بودند. هم زندانیهای معمولی و هم زندانیها سیاسی. او تعداد زیادی زندانی دید و عباسی که روی صحنه بود. عباسی از ایرج پرسید که برای چی دستگیر شده. در حالیکه میدانست برای چی. ازش پرسید که موارد کیفرخواستش چی بود و آیا او حاضر به همکاری هست یا نه. ایرج گفت که او همکاری میکند. او از قانون اطاعت میکند و هیچ فعالیت سیاسی ندارد. بر اساس ایرج این مفهومش همکاری بود. عباسی همینطور سوال میکند که او درمورد مجاهدین نظرش چی بود و ایرج میگوید او از آنها خوشش نمی آید و اینکه او هیچ فعالیت سیاسی ندارد. همه میترسیدند برای اینکه دوباره دستگیر بشوند. ولی آنها به او اجازه دادند که برود».

قسمتهای ضروری از یک مطلب

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد